سانتیاگو سانچز که اینک از گروگانهای اروپایی در جمهوری اسلامی است، دیماه ۱۴۰۰ با حمایت شورای شهر سنسباستین، فعالان محیط زیست و چند شرکت تولیدات ورزشی، حرکتش را آغاز کرد.
برنامه او سفر پیاده از نواحی جنوب اروپا به محل برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر بود. پاتریشیا هرناندز مشاور محیط زیست سن سباستین، جملاتی را در حمایت از سانتیاگو در برابر دوربینها به زبان آورد و او روانه پایتخت شد.
استادیوم ماتاپینونهرا در مادرید، نقطه آغاز و قدم اول از سفر ۶۸۰۰ کیلومتری به قطر در نظر گرفته شد. سفری بی پایان با شعار «طبیعت زیباست، باید مراقبش باشی».
سانچز در ماجراجوییهای قبلی، با دوچرخه تا عربستان رکاب زده بود. همراه با فعالیتهای گستردهای برای جلب کمک به نوانخانهها، بیمارستانها و سازمانهای غیردولتی.
پیش از آغاز حرکت، سفارت قطر در مادرید سانچز را بدرقه کرد. در توییتر رسمی سفارت قطر آمده است: «سانتیاگو سانچز کوگدور قصد دارد برای جام جهانی، پیاده از مادرید به قطر برسد و قبل از شروع سفرش با عبدالله بن ابراهیم الحمار سفیر قطر در اسپانیا دیدار کرد».
گرچه پس از ناپدید شدن مسافر نگونبخت جام جهانی، در توییتر این سفارتخانه اشارهای به وضیت سانچز دیده نمیشود.
سانچز با برنامهریزی قدم به قدم، میخواست علاوه بر بازی افتتاحیه، اولین دیدار اسپانیا که به برتری ۷-۰ این تیم مقابل کاستاریکا انجامید را تماشا کند.
سفری ۱۱ ماهه با چمدان چرخدار که با قلاب و کمربند به بدن ورزشکار شیفته طبیعت متصل میشد، دارای اجاق، قرص تصفیه آب، چادر، همچنین سایر ابزارها و تجهیزات مناسب برای اطراق در فضای باز، کنار جاده، ساحل و جنگل.
او نوار ساحلی را در پیش گرفت و به فرانسه رسید. در دومین ماه سفرش به دلیل آغاز تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، پروژه جام جهانی را متوقف کرد و برای امدادرسانی راهی مرز لهستان و اوکراین شد.
در گزارش رسانههای بینالمللی، اشارهای به این اقدام جالب توجه و انسانی او نمیشود اما در سلسله استوریهای اینستاگرامش پیداست که در اوج سرما، بارها بین اوکراین و لهستان، مشغول جابهجایی پناهجویان بوده و چندین خانواده اوکراینی که از هم جدا مانده بودند را به یکدیگر میرساند.
مجدداً به فرانسه بازگشت تا با ادامه مسیر، از ایتالیا به آلبانی و از آنجا به یونان برسد. در راه زبالههای پراکنده در طبیعت را جمع میکرد و در چند نوبت نیز با همراهی اهالی هر منطقه، مراسم درختکاری را برپا کرد.
بخشی از شهرت او برای همین است. مردی که همه جا زباله جمع میکند و درخت میکارد. او در رشته هایلایتهای ۴۱ قسمتی با عنوان «پیادهروی»، افزون بر سه هزار استوری منتشر کرده که تصویری دقیق از مردی دلباخته به طبیعت را نشان میدهد.
در حین مسیر بارها با محبت مردمی روبرو میشود که او را در آغوش میگیرند، بخشی از راه را همقدم میشوند و برای استراحتش نیز شرایط اسکان را مهیا میکنند. عدهای از قبل در اینستاگرام هماهنگ کرده بودند و بسیاری نیز بدون آگاهی و شناخت قبلی، از او پذیرایی میکنند.
با این حال، شبهای بسیاری را پشت سر میگذارد که خبری از مهمانی نیست. ناگزیر چادرش را در انباریها و اماکن متروکه، دشت و دمن یا نزدیک شنهای ساحل برپا میکند.
در یونان روزهای خاطرهانگیزی را با پناهندگان آفریقایی و افغانستانی را میگذراند. با فرزندانشان مسابقات فوتبال برگزار میکند و دوستیهای صمیمانهای را شکل میدهد. سپس وارد ترکیه میشود.
به زودی نظامیان در ایران قرار است او را بدزدند. اما در ترکیه ویدیویی منتشر کرده که دو مامور پلیس این کشور با خوشرویی از او درخواست عکس یادگاری میکنند.
سانتیاگو سپس وارد عراق میشود. آنجا هم با مشکل خاصی مواجه نیست. او علاوه بر برقراری ارتباط سریع با مردم، در فراگیری زبان نیز استعداد جالب توجهی دارد و در هر کشور، به سرعت جملاتی را میآموزد.
دور از ذهن نیست که طی مدت اقامت اجباری در ایران، جملاتی به فارسی آموخته باشد.
رسانههای بینالمللی به ۱۵ کشور در مسیر سانتیاگو اشاره میکنند که منبع مشخصی ندارد. او خود چند بار در مصاحبههای طول راه، همچنین در استوریهایش با نشانهگذاری روی نقشه، توضیح میدهد که اسپانیا، فرانسه، موناکو، سن مارینو، آلبانی، یونان، ترکیه و عراق را پشت سر گذاشته.
با احتساب سفر غیر مرتبط به اوکراین و لهستان، همچنین ایران و قطر به عنوان مقصد نهایی که پایش به آنجا نرسید، مجموعاً ۱۲ کشور میشود.
سانچز ۴۱ ساله در مهمانی خانوادههای کرد عراقی، با غذاهای متنوع پذیرایی میشود. در ادامه با بدرقه گرمشان، آخرین ایستگاه مسیرش تا پیش از ورود به قطر را در پیش میگیرد. غافل از اینکه او جام جهانی را نخواهد دید.
بازیها به پایان رسیده، لیونل مسی جام قهرمانی را برای انبوه جمعیت شادمان در بوئنوسآیرس به نمایش گذاشته است، اما سانتیاگو سانچز نه به قطر رسیده و نه به خانه بازگشته.
دوستش میگوئل برگادو در گفتوگو با خبرگزاری رویترز، عکسی را نشان میدهد که او با لبخند همیشگی، در آستانه پا گذاشتن به خاک ایران است. پشت سرش، روی تابلویی به سه زبان فارسی، کردی و انگلیسی نوشته شده: ورود به ایران.
سانچز ۹ مهر وارد خاک ایران میشود. ۱۰ مهر در آخرین تماس به خانوادهاش گفته که فردا راهی تهران میشوم تا مهمان یک شبکه تلویزیونی باشم. مرحله آخر سفرش نیز بندرعباس بود تا از آنجا به قطر برود.
سانچز با اشاره به وضعیت نابسامان اینترنت در ایران، تاکید میکند که برقراری ارتباط برایش مثل مراحل قبلی سفر نیست و احتمالاً به اینستاگرام هم دسترسی نخواهد داشت.
جهانگرد اسپانیایی همان روز پس از حضور در آرامگاه مهسا امینی، به اتفاق مترجمش توسط ماموران اداره اطلاعات سنندج بازداشت شد. با این حال صحبتش درباره وضع ناگوار اینترنت ایران، باعث شد خانوادهاش گمان کنند او در امنیت است. برای همین سادهانگارانه تا بیستوپنجم مهر از گزارش به پلیس خودداری کردند.
گرچه پس از رسانهای شدن خبر نیز دولت اسپانیا رویهای محتاطانه را در خصوص شهروند ناپدید شدهاش در پیش گرفت. این کشور علاوه بر سانتیاگو، یک گروگان دیگر با نام آنا بانیر ۲۴ ساله در ایران دارد.
جمهوری اسلامی ایران هم به سهم خود تاکنون از تایید بازداشت و اعلام اسامی گروگانهای اسپانیایی خودداری کرده.
نخستین گزارشها از ناپدید شدن سانچز در ایران، دوم آبان در رسانههای بینالمللی درج میشود. سپس شبکه حقوق بشر کردستان هم اعلام میکند برخی بازداشت شدگان آزاد شده از اداره اطلاعات سنندج، سانچز را در بازداشتگاه این اداره دیدهاند.
اینفانتینو رئیس فیفا از رکورد درآمد ۷.۵ میلیارد دلاری این نهاد در جام جهانی قطر خبر داده است. فدراسیون جهانی فوتبال برای محافظت از این رقم، به هیچ ریسکی تن نداد و حتی بخشی از قوانین خود را نیز در حین جام جهانی نادیده گرفت.
فیفا در قبال سانچز میتوانست از ابزارهای قانونی خود استفاده کند، اما حتی از صدور یک بیانیه درباره این تماشاگر ویژهاش خودداری کرده.
در تعاملات سیاسی قطر با جمهوری اسلامی ایران برای برگزاری امن جام جهانی نیز که دو طرف امتیازاتی به یکدیگر دادند، به نظر نمیرسد لزوم آزادی «یک تماشاگر پیاده» از سوی میزبان جام جهانی مطرح شده باشد.
تجمع مقابل سفارت جمهوری اسلامی در مادرید، آخرین اقدام خانواده و آشنایان سانتیاگو سانچز بوده.
آشنایان سانچز که گفته میشود چترباز سابق ارتش اسپانیا بوده، با بنری که روی آن نوشته شده بود «خانوادهات خواهان آزادی فوری تو هستند» مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران تجمع کردند.
مادرش میگوید امیدوارم ایران عذرخواهی مرا برای تخلف احتمالی پسرم بپذیرد. او نمیخواسته به امنیت ایران آسیب بزند و امیدوارم برای تعطیلات سال نو به خانه برگردد.
پدرش هم به شبکه الجزیره میگوید او عضو هیچ حزبی نیست. اهل سیاست نیست. در جهت پروپاگاندای هیچ مسلک سیاسی هم فعالیت نمیکند. تنها طرفداریاش از رئال مادرید است.