یادداشتی از علی افشاری: تنش جدید دولت عربستان سعودی و برخی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با دولت لبنان بر التهاب منطقۀ پرآشوب خاورمیانه افزوده و اخراج سفیران لبنان از ریاض، منامه و کویت و احضار در دوبی وضعیت دولت ورشکستۀ لبنان را خرابتر کرده است.
در حال حاضر چشمانداز دولت نجیب میقاتی مشخص نیست. عربستان سعودی همچنین واردات کالا از لبنان را تا اطلاع ثانوی ممنوع کرده است. عربستان از بازارهای اصلی صادراتی میوه و سبزیجات تولیدی در لبنان است و مدتی قبل نیز به دلیل قاچاق مواد مخدر در پوشش صادرات میوه واردات از لبنان را محدود کرده بود.
مقامات سعودی و دیگر کشورهای عربی دلیل برخورد خشمگینانه را اظهارات جرج قرداحی، وزیر اطلاعرسانی لبنان، اعلام کردهاند که سوم آبان در مصاحبه با خبرگزاری الجزیره ضمن انتقاد از حمله نظامی دولتهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی گفته بود: «تجاوز به یمن که هشت سال از آن میگذرد، باید متوقف شود. آنچه یمنیها انجام میدهند، حقوق قانونی آنها در دفاع از خود است و من پایداری مردم یمن در قبال این تجاوز را ارج مینهم».
جرج قرداحی همچنین خواستار تجدیدنظر دولتهای مزبور در سیاست تهاجمی خود و توافق در چارچوب برادری عربی شده است.
بیشتر در این باره: اخراج سفرای لبنان از ریاض و منامه؛ عربستان واردات کالا از لبنان را ممنوع کردنجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان، با دلجویی از مقامات سعودی و درخواست تجدیدنظر در سیاست کاهش سطح روابط دیپلماتیک اعلام کرده که جرج قرداحی نظر شخصی خود را اعلام کرده است. او همچنین از وزیر اطلاعرسانی خود درخواست کرد که بهنحو مقتضی جبران کند.
جرج قرداحی نیز در واکنش گفته است که سخنانش را قبل از تصدی مسئولیت وزرات و در جایگاه شخصیت حقیقیاش ابراز کرده و الان به سیاست دولت لبنان متعهد است. او همچنین تصریح کرده که استعفا نمیدهد.
این ماجرا دوقطبی عرصه سیاسی لبنان را تشدید کرده و دور جدیدی از درگیری بین طرفهای حامی ایران و عربستان سعودی را پدید آورده است. از آنجایی که قرداحی از جریان مؤتلف حزبالله لبنان است و مواضع او در سه دهه اخیر در حمایت از «محور مقاومت» بوده، حزبالله لبنان فعالانه به صحنه آمده و از او حمایت میکند.
در بیانیه حزبالله لبنان از «موضع شجاعانه و شرافتمندانه» قرداحی در دفاع «از ملت مظلوم یمن» قدردانی و تأکید شده است که «بهصورت قاطع هر گونه درخواست برای برکناری قرداحی یا مجبور کردن وی به استعفا را رد میکنیم». حامیان حزبالله لبنان کارزار توئیتری با هشتگ #درب_السد_ما_يرد (معادلِ «بری که برنگردی» در فارسی) به خروج سفیر عربستان سعودی واکنش نشان دادند.
قرداحی از مجریان وروزنامهنگاران معروف لبنانی است که برنامههای پربینندهای را اجرا کرده است. او با آیتالله خمینی، شیخ الازهر و خامنهای نیز دیدار کرده است. نکته جالب آنجاست که برخی از رسانههایی که او در آنها کار کرده توسط عربستان سعودی پشتیبانی مالی شده بودند.
از آنجایی که سخنان قرداحی بیش از دو ماه گذشته ایراد شده بود، موضعگیری تند عربستان سعودی و متحدانش عجیب به نظر میرسد. همچنین نوعی مداخله در امور سیاسی لبنان و اختلال در بیان آزاد نظرات نیز محسوب میشود. اظهارنظر قرداحی جنبه شخصی داشته و ارتباطی با مواضع دولت لبنان ندارد. مقامات سعودی بهخوبی میدانند که حمایت از «حوثیهای یمن» بهصورت مستقیم توسط حزبالله لبنان و خارج از دولت و مجاری رسمی این کشور انجام میشود.
با توجه به این ملاحظات به نظر میرسد دلیل اصلی فشار عربستان، بحرین، کویت و امارات ناخرسندی از سخنان دو ماه پیش قرداحی نیست بلکه برنامه دیگری را دنبال میکنند.
روند حاکم بر عرصه حاکمیتی لبنان که به سمت قدرت گرفتن بیشتر حزبالله لبنان میل کرده و نامعلومی فرجام پرونده انفجار مهیب بندر بیروت در روز ۱۷ مرداد ۹۹ باعث شده آنها دست به اقداماتی بزنند تا بحران اقتصادی و سیاسی لبنان تشدید شود. از این زاویه بعید است آتش بحران دیپلماتیک بین عربستان سعودی و لبنان بهزودی فروکش کند.
بیشتر در این باره: عربستان: ریشه بحران با لبنان به سلطه حزبالله بر این کشور باز میگردددوران طلایی رابطه عربستان سعودی با لبنان در دهههای هشتاد و نود میلادی بود. در دهه گذشته روابط دو کشور به سمت تیرگی روزافزون حرکت کرده و اوج آن در سپتامبر سال ۲۰۱۷ بود که سعد حریری، نخستوزیر وقت لبنان، برای چند روز در ریاض به گروگان گرفته شد و مجبور به استعفا شد. بحران در پی بحران شاید مناسبترین عبارت برای توصیف روابط سالهای اخیر عربستان سعودی و لبنان باشد.
البته هدف برخورد انقباضی یادشده میتواند فراتر از لبنان باشد و مذاکرات در حال انجام عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران را مدنظر دارد.
دو سناریو میتوان طرح کرد که بر اساس سناریوی اول عربستان به دنبال توافقات مستقیم با حکومت ایران است و دیگر تمایلی به اثرگذاری در لبنان ندارد که تحت نفوذ مهارناپذیر حزبالله لبنان است که از دید حکام آلسعود یک سازمان «تروریستی» محسوب میشود.
اما سناریوی دوم که به نظر میرسد به واقعیت نزدیکتر باشد، افزایش فشار به مقامات تهران برای دریافت امتیازات بیشتر است. همچنین هدف تحریک افکار عمومی لبنان برای ظهور مجدد اعتراضات خیابانی را نیز دنبال میکند تا تغییراتی به ضرر متحدان جمهوری اسلامی در عرصه سیاسی لبنان بهوقوع بپیوندد.
اگرچه حزبالله لبنان با مانورهایی که در خصوص خرید سوخت از ایران انجام داد، دست بالای خود در دولت جدید لبنان را نشان داد، اما قطع کمکهای اقتصادی و مراداوات تجاری عربستان هزینه سنگینی دارد که حزبالله قادر به پرداخت آن نیست. جمهوری اسلامی ایران نیز بهدلیل بحران سنگین اقتصادی در شرایطی نیست که بتواند کمکی به اقتصاد در حال فروپاشی لبنان بکند.
افزایش فشار از سوی عربستان سعودی که به «شُش اقتصادی لبنان» مشهور است، دولت لبنان را به نفطه فروپاشی نزدیک میکند. مجرای اصلی ورود ارز به لبنان از محل صادرات و روابط تجاری با عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس میگذرد.
لبنان بعد از پایان جنگ داخلی به کمکهای مالی دولتهای ثروتمند عربی و مراوده تجاری گسترده با عربستان سعودی وابسته شده است. در سالیان گذشته حجم صادرات و واردات عربستان سعودی با لبنان بهترتیب نزدیک به ۱۷۶ و ۱۱۱ میلیون دلار بوده است در حالی که این ارقام برای مناسبات تجاری ایران و لبنان بهترتیب ۶۶ و ۱۴ میلیون دلار است. تفاوت آشکار حجم تراز روابط تجاری نشان میدهد که در رویارویی اقتصادی عربستان سعودی دست بالا را دارد.
بیشتر در این باره: عربستان: مذاکره با ایران پیشرفت کافی نداشته است، اما آماده ادامه گفتوگوها هستیمبه این معادله باید متغیر کمک مالی بلاعوض بهخصوص به ارتش لبنان و سپردهگذاری در بانک مرکزی لبنان از سوی عربستان سعودی را نیز افزود، که ایران چنین امکان و توانی را ندارد.
دولت لبنان در برابر برخورد شدید عربستان سعودی چارهای جز تسلیم ندارد و گرنه عدم تغییر در سیاست عربستان بهمعنای تشدید بحران اقتصادی و ناگزیری سقوط دولت خواهد بود که دور جدیدی از بیثباتی سیاسی با آیندهای نامعلوم را رقم خواهد زد.
پوند لبنان در دو سال گذشته نود درصد ارزش خود را از دست داده و حجم بدهیهای دولت به ۱۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی لبنان رسیده است. لشکر گسترده بیکاران، محدودیت در استفاده از انرژی اعم از برق و سوخت و تورم بالا اکثر مردم لبنان را مستأصل کرده است.
لبنان در حال حاضر با بحران رسیدگی به خشونت مقابل کاخ دادگستری نیز دستوپنجه نرم میکند، که منجر به کشته شدن شش نفر از هواداران حزبالله لبنان از سوی افراد ناشناس شد.
از این رو تداوم کشمکش خارجی در لبنان این کشور را به سمت سقوط توقفناپذیر به فروپاشی حاکمیت سوق میدهد. بحرانی شدن روابط با عربستان سعودی ضمن آنکه متأثر از گسترش بحران سیاسی و اقتصادی داخلی لبنان در سطح بیسابقه است، به نوبه خود بر آن میافزاید.
این اتفاق به سود جمهوری اسلامی نیست که منافعش در لبنان در ایجاد موازنه با حضور عربستان سعودی و حفظ کمکهایش در لبنان است. حزبالله نیز با توجه به وضعیت فلاکتبار اقتصادی لبنان ناچار به برخورد محتاطانه است تا مورد خشم گسترده مردم گرسنه و تحت فشار قرار نگیرد.
با توجه به این شرایط به نظر میرسد که عرصه سیاسی لبنان دستخوش تغییراتی هرچند صوری شود تا ملاحظه عربستان سعودی و متحدانش تا حدی رعایت شود، اما بعید است تغییر اساسی در عرصه سیاسی و توازن قوا رخ بدهد؛ کماکان بنبست سیاسی ادامه خواهد یافت و چشمانداز روشنی برای خروج دولت از ورشکستگی مشاهده نمیشود.
نظرات نویسندگان در یادداشتها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.
بیشتر در این باره: خون و اشک؛ دستاورد جمهوری اسلامی در لبنان