از نگاه بسیاری، ماجرای پرواز ۷۵۲ بزرگترین رسوایی جمهوری اسلامی در زمینه قلبواقعیت طی تاریخ چهار دهه گذشتهاش است؛ یکی از سه رویدادی که در کنار سرکوب خونین آبانماه و پنهانکاری و سو مدیریت همهگیری کرونا، طی سال گذشته رویکرد و گفتمان غالب عموم جامعه را در قبال جمهوری اسلامی دستخوش تحول کرد.
سال گذشته در چنین ساعاتی، ایران غرق در حیرت و خشم و سردرگمی بود. هواپیمای خطوط هوایی اوکراین به تازگی سقوط کرده بود. رسانههای حکومتی علت سقوط را نقص فنی اعلام کرده بودند. اما زمان، زمان ویژهای بود؛ بعد از حمله موشکی به عینالاسد به خونخواهی قاسم سلیمانی، آنچه قرار بود در واژگان رهبر جمهوری اسلامی «انتقام سخت» باشد.
از همان ابتدا بسیاری در شبکههای اجتماعی درباره ادعاهای حکومتی ابراز تردید کردند و تئوری اصابت موشک را به میان کشاندند؛ فرضیهای که از سوی خیلیها دور از ذهن و حتی «تئوری توطئه» توصیف شد. اما با انتشار عکسها و فیلمهای شهروند-خبرنگاران رفته رفته بحث شلیک موشک جدی و جدیتر شد و موقعیت تیرهتر و تلختر.
شماری از کاربران شبکههای اجتماعی و بهویژه توییتر فارسی اولین کسانی بودند که در فضای عمومی تکههای پازل را کنار هم گذاشتند و در میان ناباوری عمومی، بر سناریوی شلیک موشک پافشاری کردند. به یاری آنها بود که کم کم تصویر واضحتری از آن اتفاق سیاه بهدست داده شد.
بعد از افشاگریهای این کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی، نخست وزیر کانادا اولین مقام رسمی بود که سخن از شلیک موشک به میان آورد.
سه روز طول کشید تا دستآخر جمهوری اسلامی دست از کتمان حقیقت بردارد و اعتراف کند که آن «انتقام سخت»، قربانیانش را در آسمان ایران گرفته است.
یک سال میگذرد و هنوز جمهوری اسلامی ابعاد ماجرا را روشن نکرده است؛ یک سال سرشار از ابهام و پرسشهای پاسخ داده نشده، بیاعتنایی و تناقضگویی.
حالا در سالگرد این تراژدی، دادستان نظامی تهران میگوید خطای یک نفر بوده. روحانی میگوید عوامل محاکمه خواهند شد. ظریف میگوید تا قبل از اعلام عمومی خبر نداشته. سپاه میگوید تقصیر آمریکا بود.
پنهانکاری جمهوری اسلامی، تناقضهای پر شمار و ادعاهای متعدد کذب مقامات مختلف باعث شده که بسیاری در صحت ادعاهای مقامات جمهوری اسلامی تردید جدی داشته باشند و به فرضیه «اشتباهی» بودن شلیک و «خطای انسانی» با دیده شک بنگرند.
استدلال این افراد چیست؟ در این برنامه خواهید شنید.
Your browser doesn’t support HTML5