از شعارهایی که نمایانگر استیصال در برابر فقر است و عصیان در برابر «فساد» همچون «دزدیهای نجومی، فلاکت عمومی»، تا شعارهایی که حوزه معیشت را با مطالبات سیاسی پیوند میزند همانند «نان، کار، آزادی» و شعارهایی که طلب همبستگی میکند مثل «کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد، اتحاد» و «درد ما درد شماست، مردم به ما ملحق شوید»...
اینها میتوانست شعار آن بخش از فرودستان اقتصادی در انقلاب ۵۷ باشد که حکومت وقت را مسبب وضعیت معیشتی خود میپنداشتند؛ کسانی که «مستضعفان» لقب داده شدند و انقلابشان در واژگان آتشین رهبران، «انقلاب مستضعفان» خوانده شد.
اما نه! طنین این شعارها چهل سال پس از آن حوادث به گوش رسید تا امسال بر روز کارگر و روز معلم سایه اندازد؛ شعارهایی علیه سیاستهای حکومتی که از چهار دهه پیش خود را «حکومت مستضعفان» نامیده است.
در مقابل، واکنش حکومت پیچیده نبود: بازداشت و ضرب و شتم در روز کارگر، سرکوب و بازداشت در روز معلم.
این آخرین نمونه از رشته اعتراضات کارگری و صنفی و معیشتی در ایران به شمار میرود که طی یک سال گذشته روندی افزایشی را پشت سر گذاشته؛ و واکنش نیروهای امنیتی هم در قبال هر یک از این حرکات اعتراضی، یکسان بوده است.
Your browser doesn’t support HTML5
چرا «کارگر» از دید حکومتی که قرار بود حکومت مستضعفان باشد، «تهدید» به شمار میرود؟ برخورد حکومت با چنین اعتراضات و فعالیتهای صنفی نشانه چیست؟ چشمانداز چنین اعتراضهایی چه خواهد بود؟ آیا احتمال گسترده شدن حضور اعتراضی در خیابان وجود دارد؟
در این برنامه به مناسبت روزهای کارگر و معلم و برخوردهای صورت گرفته با فعالان صنفی و معترضان، از جایگاه و اهمیت چنین اعتراضاتی میگوییم.