مأموریت «پولاریس داون» نهتنها چهار فضانورد غیرحرفهای را به دورترین فاصله از زمین از دوران مأموریتهای آپولو برد که امروز برای نخستین بار امکان راهپیمایی فضایی را هم برای سرنشینان خود فراهم آورد.
امروز ۲۲ شهریور برای تاریخ فضانوردی و آیندهٔ حضور انسان در فضا، حضور بخش تجاری در فضا و همینطور شرکت اسپیسایکس روزی فراموشنشدنی است.
روزی است که نهتنها شرکتی تجاری افراد غیرحرفهای را با خود به دورترین نقطهای از زمین برده که تاکنون و پس از مأموریتهای آپولو انسان به آن سفر کرده، بلکه با راهپیمایی فضایی موفقیتآمیز دو خدمهٔ آن، توانایی بخش تجاری در انجام مأموریتهای پیچیده را هم به رخ کشید.
موفقیت پولاریس داون نهتنها این روز را به تقویم تاریخ رویدادهای فضایی افزود که چشمانداز تازهای را بهسوی آینده برنامههای فضایی و حضور انسان در فضا باز کرد؛ چشماندازی که مناظری خیرهکننده از امکانات بینظیر حضور انسان در فضا را مقابل چشم علاقهمندان فضا میآورد و همزمان بر خطرات بالقوهٔ این روند و ضرورت پاسخ دادن به برخی از پرسشهای مهم دربارهٔ آینده حضور انسان در فضا تأکید میکند.
ماجرای پولاریس داون چیست؟
جَرِد ایزاکمن، میلیونر و کارآفرین معروف و مدیر شرکت انتقال پول «شیفت ۴». او این شرکت را در سال ۱۹۹۹ زمانی که ۱۶ساله بود، تأسیس کرد و توانست با توسعهٔ آن به یکی از ثروتمندان جهان بدل شود.
تخمینهای فعلی سرمایهٔ او را قریب به دو میلیارد دلار برآورد میکنند. او علاوه بر شرکت مالی خود شرکتی نظامی به نام دارکن اینترنشنال (Darken International) نیز تأسیس کرده است؛ شرکتی که هواپیماهای جنگی و خدمات نبرد هوایی را به شکل قراردادی در اختیار کارفرمایان مختلف بخش دفاعی قرار میدهد.
مانند خیلی از ثروتمندان دیگر، او نیز سودای فضا در سر دارد، اما برخلاف بسیاری دیگر که در فکر رفع عطش خود با انجام سفرهای توریستی رایج هستند، او با همکاری شرکت اسپیسایکس سعی کرده فصل تازهای در پروازهای فضایی تجاری بگشاید.
سال ۲۰۲۱ او با پرداخت هزینهها و تأمین مالی یک مأموریت فضایی با شرکت اسپیسایکس، سوار بر کپسول دراگون این شرکت عازم فضا شد، اما این سفری تاریخساز بود چراکه او در این سفر ۴۸ ساعته به نخستین فضانورد غیرحرفهای بدل شد که توسط یک شرکت خصوصی به مدار زمین رفت و در مدار زمین قرار گرفت.
پسازاین موفقیت که هم برای او و هم برای اسپیسایکس موفقیتی تاریخی بود، او به همکاری خود با این شرکت ادامه داد و پنج ماه پس از بازگشت به زمین برنامهٔ همکاری تازهٔ خود با اسپیسایکس به نام پولاریس داون (Polaris Dawn) (به معنی سپیدهدم ستاره قطبی) را معرفی کرد.
این برنامه شامل سه مأموریت فضایی است که با استفاده از پرتابگر فالکون و کپسول دراگون اسپیسایکس صورت میگیرد. نخستین مأموریت از این مأموریتهای سهگانه اکنون در حال انجام است و تاکنون موفق شده نام خود را وارد کتاب تاریخ فضانوردی کند.
خدمهٔ پولاریس داون
چهار فضانورد مأموریت پولاریس داون را جرد ایزاکمن فرماندهی میکند که تنها فردی از بین چهار عضو خدمهٔ مأموریت است که سابقهٔ سفر به فضا را دارد.
اسکات پُتت همکار و دوست قدیمی ایزاکمن است که سابقهٔ خلبانی دارد. این دو را در این سفر سارا گیلیز، مدیر ارشد مأموریتهای فضایی در اسپیسایکس، و آنا ویلهلم، مدیر بخش عملیات اسپیسایکس، همراهی میکنند.
این مأموریت پس از چند بار تأخیر در ساعت ۹:۲۳ بهوقت جهانی روز ۱۰ سپتامبر آغاز شد. چهار فضانورد این مأموریت سوار بر کپسول دراگون که بر فراز پرتابگر فالکون نصب شده بود، راهی سفری شدند که در طی آن بخش تجاری فضایی بسیاری از نخستینها را به نام خود ثبت میکرد.
پس از قرار گرفتن در مدار اولیه، دراگون با کمک پیشرانهای خود مسیرش را اصلاح کرد تا در مداری بیضیشکل به دور زمین قرار گیرد. در این مدار این کپسول در دورترین نقطهٔ خود از زمین تا فاصلهٔ ۱۴۰۸ کیلومتری از سطح زمین فاصله میگیرد.
از زمان پایان مأموریتهای آپولو که انسان را به ماه برد، این دورترین فاصلهای است که انسان در فضا به آن سفر کرده است.
در بخشی از این مسیر فضانوردان دراگون/پولاریس داون از بخشی از کمربند تشعشعات فضایی عبور میکنند. کمربندی از تشعشعات پرانرژی فضایی که به نام کمربند وان آلن مشهور است، در منطقهای به نام ناهنجاری اطلس جنوبی (SAA) به نزدیکترین فاصلهٔ خود به زمین میرسد و مسافران این پرواز از این بخش از کمربند تشعشعات عبور خواهند کرد.
بررسی میزان جذب تشعشع درون سفینه در این منطقه و اثرات آن بر سرنشینان کپسول یکی از اهداف این مأموریت است.
راهپیمایی فضایی بدون گذر از هوابند
اما شاید یکی از مهمترین بخشهای این مأموریت عملیات جسورانه و بیسابقهای بود که در بامداد روز جمعه ۱۲ سپتامبر صورت گرفت؛ نخستین راهپیمایی فضایی توسط بخش خصوصی در فضا و توسط فضانوردان غیرحرفهای.
البته شاید استفاده از لفظ راهپیمایی فضایی دقیق نباشد، چراکه در تمام مدت این عملیات دو فضانورد این مأموریت یعنی ایزاکمن و سارا گیلیز به بدنهٔ سفینه متصل بودند. با این حال این چیزی از اهمیت این مأموریت کم نمیکند.
کپسول دراگون فاقد هوابند است؛ بخش مهمی که در مأموریتهای راهپیمایی فضایی نقش اتاق واسطه بین داخل و بیرون سفینه را بازی میکند.
شما برای قدم گذاشتن به بیرون از سفینه، پس از آنکه لباس فضایی محافظ خود را به تن کردید، باید به اتاق هوابند بروید. در آنجا پس از قفل شدن درِ اول پشت سر شما و اطمینان از حفظ جو درون سفینه، فشار اتاقک با فشار بیرون هماهنگ میشود.
در این حالت درِ بیرونی باز میشود و شما قدم به محیط بیرون میگذارید. نبودِ این هوابند به معنی این است که با باز شدن در همهٔ هوای درون کپسول به بیرون فرار خواهد کرد و محیط داخل کپسول ازنظر فشار مانند محیط بیرون خواهد بود.
نبودِ هوابند در دراگون به این معنا بود که نهتنها دو فضانوردی که قدم به بیرون سفینه میگذاشتند بلکه دو فضانوردی که در داخل سفینه حضور داشتند هم باید لباسهای فضایی خود را به تن کرده و برای تأمین فشار و هوای قابل تنفس متکی به لباسهای خود باشند.
همین لباسها و موفقیت آن یکی از دستاوردهای اسپیسایکس به شمار میرود؛ لباسهایی با کارایی و انعطاف بیشتر که درعینحال میتواند فشار لازم برای زنده ماندن فضانورد را تأمین کند.
زمانی که این دو فضانورد به کمک سازوکار نردبانی به نام اسکای واکر از کپسول بیرون آمدند، درواقع هر چهار فضانورد در محیط فضا قرار داشتند.
این ریسک بزرگی بود که نگرانیهای زیادی را به همراه داشت، اما موفقیت مأموریت امروز باعث شد فصل تازهای در این عرصه آغاز شود.
امیدها و خطرات
موفقیت این مأموریت که با برگشت سالم و موفق فضانوردان به زمین میتواند به اوج خود برسد، امیدهای زیادی را برای صنایع فضایی ایجاد میکند.
حالا به نظر میرسد نهتنها بخش تجاری قدرت و قابلیت ارسال محموله به مدار و مسافر به مدارهای پایین و نزدیک به زمین را دارد که میتواند برای انجام مأموریتهای دورتر و ریسکپذیرتر نیز به شریکی قابل اعتماد بدل شود.
چنین روندی نه تنها باعث میشود بخشی از پروازها و مأموریتهای فضایی با هزینهٔ کمتر صورت بگیرد که امکان طراحی و برنامهریزی مأموریتهای فضایی سرنشیندار برای کشورهایی که بهطور مستقل دارای برنامهٔ فضایی سرنشیندار نیستند نیز فراهم میشود.
آنها میتوانند با هزینهٔ معقولی با آزمایشها و برنامههای خود و با اطمینان از امنیت فضانوردان و سرمایهٔ خود وارد این جهان شوند. حتی بخش تجاری و دانشگاهی میتواند بدون نیاز به روند پیچیده و طولانی و گاه غیرممکن همکاری با سازمانهای فضایی ملی، مأموریتهای کوچکی را طراحی و اجرا کند و حتی تیمی از دانشمندان خود را برای دورهای کوتاه به فضا بفرستد.
البته نگرانیهایی هم دراین بین وجود دارد که شاید مهمترین آن نبودِ وجود قانونی مشخص برای مأموریتهای فضایی است.
نگرانی از اینکه این خدمات در اختیار بازیگران دارای اهداف منفی و مخرب قرار بگیرد، وجود دارد و همینطور تداخل بین مأموریتهای تجاری و دولتی که در صورت نبود ساختار هماهنگکنندهای میتواند منجر به برخی حوادث شود.
همینطور یک نظام حقوقی معین که بتواند مسئولیت شرکتها/ کشورها در برابر حوادث احتمالی را مشخص کند، یکی دیگر از نگرانیهای پیش رو است.
شاید تجربهای مانند آنچه دربارهٔ پروازهای هوایی و هماهنگی جهانی آن وجود دارد، گزینهٔ مناسبی برای آینده باشد، اما اینها مسائلی است که باید در سالها و شاید دهههای آینده به پاسخ آن رسید.
امروز اما میتوان از دیدن منظرهٔ شگفتانگیز حضور انسان در فضا که حالا در شرایطی متفاوت صورت گرفته، غرق سرخوشی شد.