در ماههای اخیر چند نهاد وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گزارشهایی از مشارکتهای مالیشان را در تولید فیلمهای سینمایی ایرانی منتشر کردهاند. انتشار این گزارشها که شامل جزئیات پرداخت پول از بودجه این نهادها به تولید فیلمهای مختلف طی سالهای گذشته میشود، ابعاد گسترده کمکهای مالی از بودجه دولت به ساخت فیلم را در کنار توجه ویژه به برخی فیلمسازان و مضامین خاص نشان میدهد.
وزارت ارشاد این گزارشها را به عنوان اقدامی در راستای اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات منتشر کرده است.
Your browser doesn’t support HTML5
۱۶۸ میلیارد تومان
تاکنون بنیاد سینمایی فارابی، مؤسسه رسانههای تصویری و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به طور رسمی فهرستهایی را از پرداختهایشان به تولید فیلمهای مختلف منتشر کردهاند.
بررسی مجموع این سه فهرست نشان میدهد که در مجموع، رقمی در حدود ۱۶۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای تولید فیلم در دستکم یک دهه گذشته از بودجه وزارت ارشاد پرداخت شده است. ابعاد این رقم با در نظر گرفتن بودجه ۱۰۰ میلیارد تومانی سازمان سینمایی در سال ۹۳ و ۱۵۰ میلیارد تومانی این سازمان در سال ۹۵ قابل بررسی و مقایسه است.
رقم اعلام شده البته شامل پرداختهایی که از بودجه نهادهای دیگر چون صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری تهران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تولید فیلمهای سینمایی داده شده، نمیشود.
سهم زیاد مذهب و جنگ
نخستین گزارش از این نوع را بنیاد سینمایی فارابی در روزهای پایانی سال ۹۶ منتشر کرد که شامل پرداختهای مالی این نهاد در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ میشد. بر اساس این فهرست، نزدیک به ۸۴ میلیارد تومان برای کمک به ساخت ۳۲۹ فیلم به سازندگان آنها زیر عناوینی چون تسهیلات، مشارکت، ساخت و خرید حقوق پرداخت شده است.
بیشترین پرداخت در این فهرست به فیلم تاریخی مذهبی «رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش مربوط میشود که بنیاد فارابی برای کسب مالکیت ۳۵ درصد آن، بیش از ۱۰ میلیارد تومان پرداخته است. فیلم رستاخیز که روایتی از واقعه عاشورا دارد، به دنبال مخالفت برخی مراجع تقلید با نمایش چهره برخی شخصیتهای مذهبی در آن، تاکنون به نمایش عمومی درنیامده است.
گفته شده پرداخت این مبلغ پس از ناکام ماندن تلاشها برای نمایش آن انجام شده و نوعی کمک به جبران هزینههای صرف شده برای آن است. این در حالی است که سازندگانش از سرمایهگذاری شیعیان خارج از ایران در آن صحبت کردهاند.
بر مبنای فهرست بنیاد فارابی، فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا که درباره زندگی مصطفی چمران در سال ۹۲ ساخته شد با دریافت ۶ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان دومین فیلمی است که بیشترین کمک مالی را گرفته است. پس از این فیلم، آثاری با مضامین سیاسی و همچنین درباره جنگ ایران و عراق مانند «سرو زیر آب»، «امپراتور جهنم» و «ویلاییها» ارقامی بیش از یک میلیارد تومان دریافت کردهاند.
در فهرست اعلام شده بودجه اختصاص داده شده از سوی نهادهای نظامی و در رأس آنها سپاه پاسداران به فیلمهای مختلف وجود ندارد. این موضوع بویژه با فعال شدن هرچه بیشتر سازمان سینمایی اوج وابسته به سپاه در سالهای اخیر در تولید فیلمها قابل توجه است. به عنوان مثال سازندگان فیلم «تنگه ابوقریب» فیلم مهم جنگی امسال سینمای ایران که محصول سازمان اوج است گفتهاند که بیش از ۵ میلیارد تومان هزینه ساخت این فیلم کردهاند. بر همین اساس سهم همچنان زیاد جنگ در بودجه ساخت فیلمها در ایران مشخص میشود.
این ارقام البته با درنظرگرفتن بودجه ۱۱۰ میلیارد تومانی تولید فیلم مذهبی «محمد رسولالله» ساخته مجید مجیدی باعث میشود تا مجموع سهم مذهب در تولیدات سینمایی ایران افزایش یابد. سازندگان فیلم محمد رسولالله گفتهاند که بودجه قابل توجه فیلمشان را که با حضور برخی سینماگران شناخته شده جهانی در سالهای ۹۰ تا ۹۲ ساختند از منابع بنیاد مستضعفان گرفتهاند.
بودجه بیشتر برای مضامین مورد علاقه حاکمیت
پس از بنیاد فارابی، یک ماه پیش نیز مؤسسه رسانههای تصویری دیگر نهاد زیر مجموعه وزارت ارشاد فهرستی از مشارکت این نهاد در تولید یا خرید حقوق پخش ویدئویی فیلمهای مختلف ایرانی را طی سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ منتشر کرد.
این فهرست شامل پرداخت بیش از ۶۰ میلیارد تومان به ۱۹۸ فیلم مختلف میشود که به اشکال مختلف از جمله در قالب مالکیت کامل، خرید حقوق ویدوئویی و مشارکت در تولید و توزیع فیلمها انجام شده است.
در این فهرست نام بسیاری از فیلمهای مختلف تولید شده سالهای اخیر و حتی برخی فیلمهای تولید شده در دو دهه گذشته به چشم میخورد. از مهمترین آنها پرداخت نزدیک به دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان به تهیهکننده فیلم «برلین منهای ۷» در سال ۱۳۸۹ در قالب مشارکت در تولید است.
این فیلم به عنوان نخستین ساخته رامتین لوافیپور درباره موضوع پناهجویان عراقی در آلمان، سال ۱۳۹۱ در جشنواره فیلم فجر آن سال به نمایش درآمد و پس از آن نیز اکران ناموفقی در سینماها داشت.
از دیگر نکات این فهرست، پرداخت دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به فیلم پرحاشیه «قلادههای طلا»ست که درباره اتفاقات سال ۸۸ ساخته شد. این فیلم پرحاشیه به کارگردانی ابوالقاسم طالبی با تبلیغات گسترده به عنوان یکی از آثار اکران نوروزی در بهار سال ۹۱ اکران شد و آن زمان سازندهاش گفت که آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران از ساخت و تولید این فیلم حمایت کرده بود.
جبران خسارت فیلمهای توقیفی
بر اساس فهرست منتشر شده مؤسسه رسانههای تصویری همچنین به تهیه کنندگان برخی فیلمهای توقیفی سالهای گذشته از جمله «گزارش یک جشن» ساخته ابراهیم حاتمیکیا، «خرس» ساخته خسرو معصومی و «آشغالهای دوستداشتنی» ساخته محسن امیریوسفی مبالغ قابل توجهی به عنوان خرید حق مالکیت و حقوق پخش پرداخت شده است.
بیشترین مبلغ به فیلم «گزارش یک جشن» ساخته ابراهیم حاتمیکیا در قالب خرید مالکیت مربوط میشود که ۸۵۳ میلیون تومان به تهیهکننده داده شده است. همچنین حقوق ویدوئویی تعداد زیادی از فیلمهای تولید شده دهههای ۶۰ و ۷۰ دوباره از تهیه کنندگانشان خریداری شده است. در میان تهیه کنندگانی که فیلمهایشان خریداری شده نام چهرههای منتقد عملکرد وزارت ارشاد هم به چشم میخورد.
مورد عجیب «لاله»
آخرین فهرست منتشر شده از پرداختهای انجام شده به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مربوط میشود. بر اساس این فهرست، در طول ۱۲ سال گذشته این نهاد وابسته به وزارت ارشاد برای ساخت ۷۶ فیلم نزدیک به ۲۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان به تهیهکنندگان این فیلمها پول داده است.
بر اساس آمار اعلام شده فیلم تمام نشده «لاله» ساخته اسدالله نیکنژاد با دریافت ۶ میلیارد و ۵۵۰ میلیون تومان بیشترین کمک مالی را از این مرکز وابسته به دولت ایران دریافت کرده است. کار ساخت این فیلم درباره زندگی لاله صدیق از قهرمانان اتومبیلرانی ایران، با حمایت زیاد مدیران فرهنگی دولت محمود احمدینژاد آغاز شد اما با تغییر دولت، مدیران جدید مرکز گسترش با کارگردانش درباره مالکیت آن، دچار اختلاف شدند و کارساخت فیلم متقف شد.
پر هزینهترین فیلمهای سالهای اخیر ایران
پر هزینهترین فیلمهای سالهای اخیر ایران
محمد رسولالله (مجید مجیدی): ۱۱۰ میلیارد تومان
رستاخیز (احمدرضا درویش): ۱۰ میلیارد تومان (بر مبنای آمار بنیاد فارابی و برای ۳۵ درصد مالکیت فیلم)
به وقت شام (ابراهیم حاتمیکیا): ۸ میلیارد تومان
یتیمخانه ایران (ابوالقاسم طالبی): ۷ میلیارد تومان
چ (ابراهیم حاتمیکیا): ۶.۵ میلیارد تومان
لاله (اسدالله نیکنژاد): ۶.۵ میلیارد تومان -ناتمام
تنگه ابوقریب (بهرام توکلی): ۵ میلیارد تومان
آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی
در فهرست اعلام شده مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، پرداخت مبالغ قابل توجهی به تعداد زیادی از فیلمهای با مضامین اسرائیلستیزی و آمریکاستیزی دیده میشود که تقریباً تمامشان نمایش عمومی ناموفقی داشتند.
در مواردی به تهیهکنندگان این فیلمها به خاطر تولید در کشورهای لبنان و سوریه به دلار پرداخت شده است. از جمله به فیلم «شهابی از جنس نور» ساخته محمدرضا اسلاملو که در سال ۱۳۹۲ ساخته شد و نمایشش در جشنواره فجر آن سال با انتقادهای شدیدی همراه بود.
رقم زیاد پرداختی دیگر به فیلم کاملاً ناموفق «رنج و سرمستی» ساخته جهانگیر الماسی مربوط میشود که در سال ۱۳۹۱، به تهیهکنندهاش یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان داده شده است.
فیلم معروف و پرحاشیه «اخراجیها» به کارگردانی مسعود دهنمکی هم نامش در این فهرست دیده میشود که سال ۸۵، ۱۸۲ میلیون تومان دریافت کرده است. برای ساخت قسمت دوم همین فیلم هم در سال ۸۷ مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان پرداخت شده است.
سهم فیلمسازان متفاوت و جریان روشنفکری
در فهرستهای اعلام شده از مبالغ پرداختی به فیلمهای گوناگون، نام آثاری از فیلمهای جریان متفاوت و روشنفکری ایران هم دیده میشود. مجید برزگر، عبدالرضا کاهانی، آیدا پناهنده، فردین صاحب زمانی، محسن عبدالوهاب و محسن امیریوسفی از جمله فیلمسازانی هستند که در فهرستهای منتشر شده، برای ساخت برخی فیلمهایشان در سالهای گذشته مبالغی گرفتهاند.
حجم این مبالغ البته قابل مقایسه با ابعاد کمکهای مالی به فیلمهای مورد حمایت حاکمیت نیست و اکثر آنها در قالب تسهیلات (وام) به برخی از این سنماگران داده شده است، با این همه باعث طرح مباحثی درباره دولتی بودن کامل سینمای ایران شده است.
نکته مشترک در هر سه فهرست منتشر شده، وجود نام تعداد زیادی از فیلمهای اکران نشده در آنهاست. بر این اساس به نظر میرسد پرداخت پولها در موارد بسیاری بدون درنظرگرفتن شرایط بازپرداخت آنها انجام شده است.
دیدگاه مصطفی عزیزی در مورد پرداختهای حکومتی به سینمای ایران
از نگاه دیگران؛ دیدگاه مصطفی عزیزی در مورد پرداختهای حکومتی به سینماگران ایران:
«مثل هر چیز دیگری در کشور ما، یک روند رانتی و فامیلی وجود دارد که همه جا اعمال میشود. در کنار آن بخشی هم هست که به هر حال در روند طبیعی [صورت گرفته]، اینکه کارگردان یا تهیهکنندهای قابلیتهایی از خود نشان داده، و فیلمهای هنری تهیه کرده است.
اما مسئله این است که برخی پولهایی که در این زمینه داده میشود، از ردیفهای بودجه نمیآید، از راههای دیگری به این مؤسسات میآید و برای ساختن فیلمهایی که بیشتر جنبههای ایدئولوژیک و مذهبی دارند و تبلیغات کلی حکومت در آن وجود دارد، اختصاص مییابد.
این بودجهها بودجههای بزرگی هستند، مثلاً نگاه کنید فیلم آقای مجید مجیدی -محمد رسولالله- که آنچنان بودجه عظیمی گرفت که تمام فهرست ارائه شده، در مقابل آن هیچ است. این صد میلیون صد میلیونهایی که کارگردانهای تجربیساز گرفتهاند در مقابل صد میلیارد [تومان] پولی که در آنجا صرف شد، اصلاً عدد و رقمی نیست.
بخشهایی که زیر نظر وزارت ارشاد و دولت قرار دارند، در کل بخش کوچکی از بودجههایی است که در این زمینه هزینه میشود. بودجههای بسیار بزرگتر و وسیعتری در بخشهای دیگر از رادیو و تلویزیون گرفته تا خود سپاه و سازمان تبلیغات اسلامی [تخصیص داده شده] و در مواردی مستقیماً از خود بیت رهبری و از این قبیل بودجه گرفتهاند و بودجههای خیلی کلانی هم گرفتهاند.
من موافق نیست [گفته شود] به دلیل آنکه کسانی مثلاً در ایران صد میلیون [تومان] گرفتهاند که فیلم بسازند، اینها وابستهاند به حکومت یا هر چیز دیگری هستند. ولی کلاً سینما در ایران مثل بقیه چیزها در ایران به دلیل تیغ سانسوری که وجود دارد، و اعمال نظارت شدیدی که میشود، سینمای مستقل به آن مفهومی که بتوانیم در جای دیگری از آن سراغ بگیریم نداریم.
این البته به این معنا نیست که اگر سینمای مستقل نداریم، همه سینمای ایران وابسته است. نه، یک حالت بینابینی دارد، یعنی در این چهل سال جدالی بوده یک سری برای روشن نگه داشتن چراغ سینما مجبور شدهاند یک باجهایی هم بدهند و بعضی وقتها دچار محرومیتهای زیادی هم شدهاند، فیلمهای آنها توقیف شده است.»