توماس پیکتی، اقتصاددان مشهور فرانسوی، در واکنش به تحولات سیاسی اخیر در فرانسه و آمریکا گفت که ایده اداره کشور با احزاب به اصطلاح «معقول» برای دموکراسیها توهم خطرناکی است و نظامهای مردمسالار برای عملکرد صحیح به تغییرات واضح و قاطعانه نیاز دارند.
آقای پیکتی که پیشتر با کتاب «سرمایه در سده بیست و یکم» در عرصه جهانی از جمله در ایران به شهرت رسیده، در یادداشتی در روزنامه لوموند به بحران سیاسی اخیر در فرانسه و انتخاب یک نخستوزیر میانهرو پرداخته است.
او بدون آن که امانوئل مکرون رئیسجمهور میانهرو فرانسه را خطاب قرار دهد، نوشت: «با اختراع یک ائتلاف مرکزی جدید نیست که فرانسه از بحران سیاسی کنونی خارج میشود.»
توماس پیکتی رئیس دانشسرای عالی علوم اجتماعی فرانسه و همچنین استاد دانشسرای اقتصاد پاریس است.
بیشتر در این باره: فرانسوا بایرو به عنوان نخستوزیر جدید فرانسه منصوب شدپس از سقوط دولت در فرانسه که اتفاقی بیسابقه طی بیش از شش دهه گذشته بود، به ویژه احزاب چپگرا خواستار انتخاب نخستوزیر جدید از جناح چپ فرانسه شدند.
اما آقای مکرون که با فشار حزب راست افراطی مواجه است، برای ایجاد تعادل در پارلمان فرانسه که به سه فراکسیون چپ، میانه و راست تقسیم شده، یک چهره میانهرو و متحد خود را انتخاب کرد.
پیکتی در یادداشت خود خواستار دور شدن از تقسیم سهگانه عرصه سیاسی فرانسه و ظهور یک دوقطبی شدن جدید در حیات سیاسی این کشور است.
او نوشت: «بگذارید شفاف بگویم: این ایده که کشور باید با گرد هم آوردن همه احزاب به اصطلاح «معقول» اداره شود، از چپ میانه تا راست میانه، از حزب سوسیالیست (که چپ میانه محسوب میشود) تا جمهوریخواهان (راست میانه)، به استثنای «افراطیون» در چپ و راست، یک توهم خطرناک است که فقط به ناامیدیهای جدید منجر میشود و افراطگریهای مورد بحث را تقویت میکند.»
او در تبین دلایل این نظر خود نوشت: «اولاً به این دلیل که این ائتلاف افراد معقول شباهت زیادی به ائتلافی از ممتازترین افراد دارد و قطعاً با کنار گذاشتن طبقات کارگر از دولت ما از بحران دموکراتیک خارج نخواهیم شد. دلیل بعد این که دموکراسی انتخاباتی برای عملکرد صحیح به تغییرات روشن و قاطعانه نیاز دارد.»
پیکتی افزود: «دوقطبی شدن چپ و راست، به شرطی که محتوای آن در مواجهه با دگرگونیهای جهان به سرعت تجدید شود، این فضیلت را دارد که تغییرات روشن و قاطعانه را مجاز میکند. دو ائتلاف با دیدگاههای متضاد اما منسجم و مبتنی بر منافع اجتماعی-اقتصادی متفاوت به طور متناوب قدرت را به دست میگیرند و اینگونه است که رایدهندگان میتوانند نظر خود را شکل دهند، رای خود را تنظیم کنند و به خود سیستم دموکراتیک اعتماد کنند.»
نویسنده کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» نوشت: «این مدل بافضیلت است که امکان تحکیم دموکراسی را در طول قرن بیستم فراهم کرد، و اگر بخواهیم از تجزیه دموکراتیک اجتناب کنیم، باید امروز به سمت یک دوقطبی چپ-راست جدید حرکت کنیم.»
او درباره حزب دموکرات آمریکا نیز نوشته است: «دموکراتها پس از کنار گذاشتن هرگونه جاهطلبی بازتوزیعی [ثروت]، در دهههای گذشته به حزب تحصیلکردهترین و سپس حزب پردرآمدترین افراد تبدیل شدهاند.»
پیکتی درباره پیروزی نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات اخیر ریاستجمهوری آمریکا افزود: « در ایالات متحده، جمهوریخواهان از حمایت قوی در دنیای تجارت برخوردارند، اما آنها با شکستن عقاید تجارت آزاد و جهانیسازی لیبرال و نخبهگرای مرتبط با دموکراتها، با صرف هزینه اندک توانستند رای مردم را جلب کنند. زمان نشان خواهد داد که آیا یک چرخش جدید امکانپذیر است یا خیر.»
بیشتر در این باره: پنج تصور سیاسی امانوئل مکرون که واقعیت نداشت