هفت روز از آغاز اعتراضات سراسرى در ايران گذشت! گزاره خبريى كه تا چند روز قبل چندان نزديک به ذهن و واقعى بنظر نمى رسيد.
درست زمانيكه از صدر تا ذيل حاكميت، جمهورى اسلامى ايران را جزيره ثبات و آرامش در منطقه پرآشوب خاورميانه معرفى مى كردند و سرمست از اعلام شكست داعش به آن فخر مى فروختند روز پنج شنبه گذشته تجمع مردم مشهد (كه برخى احمدعلم الهدى نماينده تندرو ولى فقيه در خراسان رضوى را پشت پرده آن مى دانند) سرآغاز حركت هاى اعتراضى مردم خسته از بازى هاى جناحى و نااميد از اصلاحات سياسى و اقتصادى شد و به سرعت از شعارهاى معيشتى و ضد دولت به شعارهاى ساختارشكنانه و نشانه گيرى راس هرم قدرت سياسى در ايران تغيير فاز داد و در يک چشم برهم زدن همچون زبانه كشيدن ناگهانى شعله هاى آتش در مواجه با موادآتش زا، گستره جغرافيايى به وسعت سراسر ايران پيدا كرد.
همزمانى و همزبانى اين حركتها از نظر ماهيت، شكل رفتار و نوع شعارها در شهرهاى مختلف با اينكه از رهبرى منسجم و استراتژى واحدى پيروى نمى كنند به مدد وجود شبكه هاى اجتماعى و تكنولوژى هاى نوين، امر چندان دور از ذهنى نيست اما گستردگى جغرافيايی آن تنها با حركت هاى منجر به شكل گيرى انقلاب ٥٧ قابل قياس است مسئله عجيب و غافل گير كننده اى كه بنظر تا اين لحظه سردرگمى خاصى در نحوه مواجه با آن را در مجموعه حاكميت ايجاد نموده است.
در روزهاى گذشته در فضاى مجازى و مخصوصا رسانه هاى خارج از ايران گزارش ها، تحليلها و اظهارنظرهاى متفاوت و متنوعى درباره علل بروز اعتراضات، خواستگاه معترضين، پايگاه، طبقه اجتماعى و اهداف آنها منتشر شده است كه گاها متناقض هم بوده اند و براى تائيد يا رد آنها به تحقيقات ميدانى و شرايط آرام ترى نياز داريم اما با وجود اين، اطلاعات توصيفى و بى نياز از تحليل و برآورد ميدانى هم وجود دارند كه صرفا با مشاهده ويديوهاى اينترنتى مى توان در مورد آنها قضاوت نزديك به يقين داشت. واقعيتى كه نشانگر ظهور گونه جديدى از معترضين سياسى است كه در دنياى به شدت دگرگون شده سالهاى اخير نشانه نوعى جهش يا اصطلاحا موتاسيون است كه مى تواند باعث برهم زدن معادلات و پيش بينى هاى حاكمان و حتى تحليل گران سياسى شود.
همزمانى و همزبانى اين حركتها از نظر ماهيت، شكل رفتار و نوع شعارها در شهرهاى مختلف با اينكه از رهبرى منسجم و استراتژى واحدى پيروى نمى كنند به مدد وجود شبكه هاى اجتماعى و تكنولوژى هاى نوين، امر چندان دور از ذهنى نيست اما گستردگى جغرافيايی آن تنها با حركت هاى منجر به شكل گيرى انقلاب ٥٧ قابل قياس است مسئله عجيب و غافل گير كننده اى كه بنظر تا اين لحظه سردرگمى خاصى در نحوه مواجه با آن را در مجموعه حاكميت ايجاد نموده است.
مهمترين ويژگى، بروز نوعى رفتارهاى خشن و كاملا هيجانى در جوانانى است كه سن زيادى هم ندارند و در تظاهراتها در حال حمله به اموال دولتى-عمومى و حتى آتش زدن اموال شخصى نظير خودروها ديده مى شوند كه در نگاه اول برخى بازى هاى كامپيوترى و فيلم هاى سينمايى را تداعى مى كنند.
در حركت هاى اعتراضى سالهاى گذشته ابتدا به ساكن و در گام اول معترضان دست به اقدامات تخريبى نمى زدند و معمولا در واكنش به نيروهاى امنيتى و پس از سركوب بود كه خشم ايجاد شده بصورت حمله به مراكز دولتى و نظاير آن بروز مى يافت اما در جريان حركت هاى اخير، مساجد، تكايا و حوزه هاى علميه كه بصورت سنتى نمادى از مذهب رسمى كشور و معمولا حائز احترام هستند نيز از حمله خشمگينانه معترضين در امان نماندند و مى توان حتى تصور كرد كه هدف هاى از پيش تعيين شده بوده اند.
البته واضح است كه نوعى همانند پندارى اين مراكز با حاكميت و آسانى دسترسي در نوع اين انتخابها بى تأثير نبوده است. ويژگى مهم ديگر نوعى هماورد طلبى و رويارويى مستقيم با نيروهاى انتظامى و اصطلاحا از ميان رفتن ترس است كه واضح ترين آن سردادن شعار مرگ بر خامنه اى توسط يک بانوى شجاع بصورت رو در رو با نيروهاى امنيتى و يا بر چوب كردن روسرى توسط يک دختر نوجوان* در انظار عمومى بود كه هر دو نشانه عبور علنى از ارزشها و خط هاى قرمز نظام موجود هستند.
نكته مهم ديگر حمله به پاسگاه هاى نيروى انتظامى است كه مى توان آن را نوعى تمايل براى بدست آوردن اسلحه و مهمات جنگى تلقى كرد. در ويديوهاى منتشرشده شب هاى گذشته صحنه هايى از تقابل مسلحانه و تبادل آتش در مقابل مقر اصلى نيروى انتظامى شهرستان قهدريجان در استان اصفهان منتشر شد كه در صورت تائيد صحت آنها مى توان گفت اين اعتراضات به سرعت در حال تبديل شدن به يك جنگ شهرى است كه نمونه مشابه آن جز در وقايع سال شصت و يا مناطق كردنشين وجود نداشته است. امرى كه در صورت وقوع با توجه به خشم فروخورده ساليان گذشته گروهاى مختلف مردم و شكاف هاى وسيع و عميق طبقاتى، اجتماعى و قومى و همچنين تخاصم منطقه اى ايجاد شده و استراتژى جديد آمريكا به رهبرى ترامپ در حمايت از تغيير رژيم، آينده مبهمى را در برابر همبستگى سرزمينى ايران قرار خواهد داد.
مى توان فاكتورهاى متعدد ديگرى مانند چابكى در جابجايى، تجمع در گروهاى كوچک به جاى جمع هاى بزرگ كه كنترل و سركوب آنها را به شدت سخت خواهد كرد و يا بى توجهى به استدلال و دعوت به آرامش گروهاى مرجع اجتماعى را بر ليست شگفت انگيز و متفاوت بودن حركت هاى اخير افزود اما بنظر نگارنده همين عوامل براي اثبات جهش در روش و شيوه اعتراض و پيدايش نسل جديدى از معترضين كه خشم و خستگى از ساختار و نفرت از ارزش هاى تحميلى نظام جمهورى اسلامى بارزترين نمودهاى آن هستند كفايت مى كند.
مى توان فاكتورهاى متعدد ديگرى مانند چابكى در جابجايى، تجمع در گروهاى كوچک به جاى جمع هاى بزرگ كه كنترل و سركوب آنها را به شدت سخت خواهد كرد و يا بى توجهى به استدلال و دعوت به آرامش گروهاى مرجع اجتماعى را بر ليست شگفت انگيز و متفاوت بودن حركت هاى اخير افزود اما بنظر نگارنده همين عوامل براي اثبات جهش در روش و شيوه اعتراض و پيدايش نسل جديدى از معترضين كه خشم و خستگى از ساختار و نفرت از ارزش هاى تحميلى نظام جمهورى اسلامى بارزترين نمودهاى آن هستند كفايت مى كند.
البته مجال پرداختن به علل و بررسى زمينه هاى ظهور و بروز اين نسل خشمگين و سرشار از نفرت ياداشت موجود نيست ولى بنظر مى رسد كه در سايه بى كفايتى مسئولان و ناكارآمدى نظام، اين افراد به همان اندازه كه از ثروت، منزلت و رفاه بى بهره هستند اما متاسفانه خشونت چهل سال گذشته جمهوري اسلامى را به ارث برده اند.
در چنين حال و هوايى كه تمام علائم در داخل و خارج كشور نشان از بروز پديده اى كاملا جديد و متفاوت دارد متاسفانه مسئولان جمهورى اسلامى همچون گذشته استراتژى دشمن محور، دسيسه پندارى خارجى و عدم پذيرش اشتباهات فاحش خود در اداره كشور را سرلوحه مواجه با معترضان قرار داده اند.
آقاى روحانى در حالى از به رسميت شناختن حق اعتراض در جمهورى اسلامى سخن به ميان آورده است كه اصل آزادى برگزارى تجمعات و راهپيمايى حتى شامل منتقدان درون خود نظام هم نمى شود
اگرچه تا لحظه نگارش اين ياداشت هنوز موضع گيرى جامع و مستقيمى از سوى رهبرى نظام اعلام نشده است اما با توجه به سوابق امر، مدل حكومت دارى دشمن محور و عدم پاسخگو بودن ولى فقيه در منظومه فكرى آقاى خامنه اى، بعيد است كه شاهد اظهار نظر غافل گيركننده و يا رويكردى متفاوت از آنچه كه در روزهاى اخير از سوى مقامات ارشد و مخصوصا رئيس جمهور اتخاذ شده است، از سوى او باشيم.
آقاى روحانى در حالى از به رسميت شناختن حق اعتراض در جمهورى اسلامى سخن به ميان آورده است كه اصل آزادى برگزارى تجمعات و راهپيمايى حتى شامل منتقدان درون خود نظام هم نمى شود و عملا امكان صدور مجوز براى گردهمايى مخالفان سياسى وجود ندارد و اى بسا اگر همين يک حق از ابتداى انقلاب و شكل گيرى نظام اسلامى عملى مى شد اينگونه كشور به بيراهه نمى رفت! يا از سوى ديگر درحاليكه اعتراضات به سرعت در حال گسترش و تغيير فاز است با واژه مبتذل "جمع كردن"، معترضين را تهديد به روياروي با جمعيت مليونى هوادار حكومت مى كند و از "تقابل مردم با مردم " كه خود مى تواند در تشديد اعتراضات و احتمال بروز جنگ هاى شهرى مؤثر باشد صحبت به ميان مى آورد و از تجربه تلخ سوريه قصد درس گرفتن ندارد.
اينها همه در حالى است كه با كمى هوش سياسي و البته انتخاب سخت و پر هزينه ترجيح منافع ملى بر آينده سياسى و يا منافع شخصى، روحانى مى توانست اعتراضات اخير را واسطه چانه زنى با هسته سخت قدرت براى تحقق حداقلي شعارهاي كمپين انتخاباتى خود قرار دهد كه عدم عمل به آنها و چرخش معنادارش به راست، موجب نااميدى عمومى و ريزش هواداران پشيماناش شده است.
همچنين در روزهاى گذشته پس از اعتراضات، شاهد پخش مسابقه مضحک روساى قوا در ارائه آمار و عدد و رقم و بيان عملكرد خود و معجزات جمهورى اسلامى در پيشرفت و آبادانى از جاده و تلفن و برق و بيمارستان تا خودكفايى و استقلال اقتصادى و سياسی و از همه اينها تحقير آميزتر پخش چندباره اخبار ارزان شدن قيمّت تخم مرغ و برخى كالاهاى ديگر از رسانه هاى حكومتى بوديم كه خود نشان از اوج نادانى و ناآگاهى از علل اصلى اعتراضات و شعارهاى مطرح شده در جريان تظاهرات روزهاى اخير دارد.
جرقه هاى اوليه اقتصادى، در حال حاضر نوک تيز پيكان نارضايتى گسترده و اعتراضات خيابانى متوجه ناكارآمدى نظام فقهى، مخالفت بااستبداد دينى، وجود انسداد در گردش قدرت و فراگير بودن فساد ساختارى شده است با اين حساب بايد اذعان نمود كه در سايه اعتراض هاى جهش يافته و پيدايش گونه جديدى از معترضين و بكارگيرى راهكارهاى عقب مانده و واپس گرا از سوى مسئولين، دورنماى روشن و اميدواركننده اى از احتمال گزار مسالمت آميز به دمكراسى و نظامى كارآمد وجود ندارد در حاليكه مى شد با پذيرش اشتباهات از سوى راس هرم سياسى و اثبات اراده معطوف به اصلاح واقعى ساختار حقوقى و حقيقى قدرت (بعنوان مثال با اعلام تعهد به برگزارى انتخابات آزاد و رقابتي)، از تحميل هزينه هاى بيشتر و سنگين ترى از آنچه كه در ساليان گذشته به ايران و ايرانى وارد شده است، جلوگيرى نمود.
————————-
*گرچه اين اقدام شجاعانه قبل از بروز ناآرامى هاى گسترده و عمومى اخير رخ داده است اما مى توان آن را در همين رده دسته بندى كرد زيرا اساسا در چند ماه گذشته اعتراضات محدود و اختصاصى از مال باختگان، بازنشستگان و گروهاى صنفى نظير معلمان و كارگران هم وجود داشته است.