وقتی الکسی ناوالنی، منتقد سرشناس کرملین، در ماه ژانویه سال گذشته، پس از مداوای مسمومیتش در آلمان، با بازگشت به روسیه هواداران خود را شگفتزده کرد، کرملین را مسئول این اقدام دانست.
او در روز ۲۴ دی ماه ۱۳۹۹ در صفحه اینستاگرامش، نوشت: «بازگشت به روسیه هرگز مسئله من نبوده، صرفاً به این دلیل که روسیه را هیچگاه رها نکردم. در یک اتاقک مراقبتهای ویژه فقط به این سبب به آلمان رفتم که مرا مسموم کرده بودند تا بکشند.»
همکاران آقای ناوالنی در سراسر روسیه، خبر بازگشت او را به عنوان آغاز احتمالی دوران سیاسی جدیدی در کشور خود تلقی کردند؛ دورانی که این چهره شاخص مبارزه با فساد، به دنبال سوء قصد نافرجام به جانش، به میهن بازگشته بود تا با مردی روبهرو شود که متهم به صدورفرمان این سوء قصد بود: ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه.
هواداران ناوالنی با قطار و هواپیما و خودرو رهسپار مسکو شدند و روز ۲۸ دی ماه به پایتخت روسیه رسیدند تا به او خیر مقدم بگویند. پس از هفتهها جریمه شدن، آزار دیدن، و تهاجم نیروهای پلیس، بسیاری از این هواداران معتقد بودند که شمار بالای یاران آقای ناوالنی او را در برابر تهدیدهای حکومتی و خطر بازداشت شدن به محض بازگشت مصون نگاه خواهد داشت، و همزمان، جرقه آتش حسابرسی در کشوری را خواهد زد که زیر ضربات ویروس کرونا و سقوط دستمزدها و دولتی ناخنخشک در هم شکسته و درمانده بود.
اما، یک سال بعد، و به دنبال سرکوب مستمر شبکه سیاسی و عمدتاً مدنی آقای ناوالنی که اکنون منحل و غیر قانونی اعلام شده، آن شور و حال یکسره از میان رفته است.
بیشتر در این باره: اتحادیه اروپا در سالگرد بازداشت ناوالنی از روسیه خواست او را آزاد کندهزاران تن از هواداران آقای ناوالنی بازداشت، و بسیاری از آنها زندانی شدهاند. همزمان، نیمی از هماهنگکنندگان سیاسی او یا از روسیه رفته یا به دلیل فعالیتهایشان به زندان افتاده و به عنوان «تروریست» و «تندرو» تحت تعقیبند.
روزنامهنگارانی هم که درباره چند و چون مسموم کردن آقای ناوالنی به تحقیق پرداخته و نتایج پژوهشهای او راجع به فساد در روسیه را منتشر کردهاند، انگ مأمور و مزدور اجنبی خوردهاند.
اکنون، به دنبال موجی از سرکوبهای سیاسی ناشی از بازگشت آقای ناوالنی، و در حالی که شمار اندکی شجاعت او را میستایند، بسیاری گرم جمعبندی شدهاند. آنها حتی میپرسند که آیا حرکت او در نهایت به عواقب ناشی از آن میارزید؟
آلکساندر زیکوف، مسئول پیشین هماهنگی شبکه ناوالنی در ساراتوف میگوید: «ناوالنی سیاستمداری کارکشته است. او به خوبی میدانست که بازگشتش به روسیه چه سرانجامی خواهد داشت. اما هیچ پیشبینی نمیکرد که واکنش حکومت تا این حد سخت و شدید باشد».
یکی از نخستین کسانی که تصمیم ناوالنی به بازگشتن را ستود، میلیونر و تاجر بیشین نفت، میخائیل خودورکوفسکی بود که در سال ۲۰۰۳ به اتهام آنچه «تقلب با انگیزههای سیاسی» خوانده شد، به زندان افتاد و یک دهه پشت میلهها ماند. او سرانجام عفو و آزاد شد، و از روسیه بیرون رفت تا زندگی جدیدی را در خارج پی گیرد.
روزی که ناوالنی نصمیم خود برای بازگشت به روسیه را اعلام کرد، خودورکوفسکی میلیونر در توئیتر او را «مردی نیک» توصیف کرد که «در حال خطر کردن است».
ناوالنی به هنگام سوار شدن در هواپیمایی که از آلمان به روسیه پرواز میکرد، به خبرنگاران اطمینان داد که غیر ممکن است او را بازداشت کنند، اما خطر در زمانی آشکار شد که پلیس فرودگاه مسکو بازداشتش کرد، و در پی محاکمهای سریع به اتهام نقض مقررات آزادی مشروطش در یک پرونده قبلی، به دو سال و نیم زندان محکومش کردند.
«بی هیچ انتخاب دیگری»
ناوالنی از همان آغاز عهد کرده بود که به روسیه برگردد. او قویاً این شایعه را بیپایه دانسته بود که بس از مداوا در آلمان و بهبود حالش، در جهان غرب خواهد ماند و زندگی در تبعید را به ماندن پشت میلههای زندان در روسیه ترجیح خواهد داد.
در همان روز بازگشت این مخالف سرسخت پرزیدنت پوتین، کریستو گروزف از دوستان ناوالنی، و پژوهشگر «اوپن سورس» در مؤسسه بلینگتونکت، به «کارنت تایمز» گفت که آقای ناوالنی میدانست که به احتمال قریب به یقین زندانیاش خواهند کرد. او نه تنها آماده (زندانی شدن) است، که فکر میکند به احتمال قریب به یقین مدتی طولانی پشت میلهها خواهد ماند». (کارنتتایمز، شبکهای روسی زبان است که زیر نظر رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی و با همکاری صدای آمریکا فعالیت میکند)
اما، هواداران ناوالنی میگویند که حتی اگر او میدانست که زندانی شدنش حتمی است، باید باز میگشت تا اهمیت خود در عرصه سیاسی روسیه را حفظ کند.
میخائیل سووتوف، مؤسس حزب «لیبرترین» روسیه، میگوید: «برای سیاستمدار ماندن، سیاستمدار از نوعی که ناوالنی خواهان آن است، او گزینه دیگری نداشت. او باید باز میگشت، وگرنه به سرعت به خودروفسکی دیگری بدل میشد».
سووتوف، پس از مواجه شدن با اتهامات سیاسی مرتبط با فعالیتهایش، از روسیه خارج شد.
خودورکوفسکی، میلیونر در تبعید، هم به کمکهای مالی به جنبشها و رسانههای اپوزیسیون روسیه ادامه داده است. حکومت روسیه بسیاری از این جنبشها و رسانهها را یا غیر قانونی اعلام کرده یا صفحات اینترنتی آنها را مسدود ساخته است.
خودورکوفسکی همچنین از راه یوتیوب مستقیماً یا هوادارانش سخن گفته که در مواردی هزاران بیننده داشته است. به رغم این واقعیت، شمار اندکی از کارشناسان معتقدند که او از نفوذ چندانی در روسیه برخوردار نیست.
سووتوف میگوید، ناوالنی، علیرغم بازگشت به روسیه و نشان دادن شجاعتش، با ماندن پشت میلههای زندان، مدت چندانی اهمیت سیاسی خود را حفظ نخواهد کرد.
سووتوف با اشاره به ماندلا، رهبر جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی، میگوید: «ناوالنی ماندن در کتابهای تاریخ را برگزیده اما در مقابل هر نلسون ماندلایی، صدها زندانی دیگر هم بودهاند که هیچکس حتی نامشان را هم نمیداند».
در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی «دوژد» در ۲۲ دی ماه گذشته، خانم ژانا نمتسووا گفت: «پدرش، بوریس نمتسوف (معاون پیشین نخستوزیر روسیه، و از منتقدان پرزیدنت پوتین، که در سال ۲۰۱۵ بر روی پلی در نزدیکی کاخ کرملین با رگباری از گلوله کشته شد) در پی اقامتی کوتاه در اسرائیل، سرانجام به این سبب به روسیه بازگشت که نمیخواست بزدل و ترسو باشد».
خانم نمتسووا، که اکنون در اروپا زندگی میکند، همزمان تأکید کرد که نمیخواهد درباره این تصمیم پدرش داوری کند: «هر سیاستمداری دیدگاههایی مبتنی بر شاخصههای ویژه روانی خود، و نوعی رسالت، و نیز مسئولیت در برابر هواداران خود دارد. برای نمونه، من در آرامش زندگی میکنم اما من ساکن اروپا هستم، نه روسیه، و همچنین، من سیاستمدار نیستم، و نیازی ندارم که چیزی را به دیگران ثابت کنم».
بازگشتی که زود بود؟
دیگران تاریخ بازگشت ناوالنی به مسکو را هم زیر سؤال بردهاند (درست در اوج سرمای زمستان روسیه، و ماهها بیش از برگزاری انتخابات شهریورماه ۱۳۹۹ که گروه وابسته به آقای ناوالنی آن را فرصتی میدانست برای جذب حامیان هرچه بیشتر و ضربه زدن به حزب «روسیه متحد»، حزب حاکم بر کشور.
به گفته عباس گالیاموف؛ تحلیلگر سیاسی، بازداشت ناوالنی در گرماگرم بحرانهای پیش از انتخابات، میتوانست موج جدیدی از اعتراضات، اعتراضاتی حتی به مراتب بیشتر از گذشته بر پا کند.
گالیاموف، یکی از سخنرانینویسان پیشین کرملین، یادآوری میکند: «بازگشت ناوالنی، فی نفسه، کاری خطا یا نادرست نبود. کار غلط بازگشتن بسیار زودرس بود».
سووتوف این تحلیل را تأیید میکند: «معنای تصمیم ناوالنی به بازگشتن را درک میکنم، اما زمان انتحاب شده برای آن را اصلاً نمیفهمم».
میلیا کاشانووا، یکی از هواداران ناوالنی که برای سیاستمداران تحت حمایت او پیکار میکرد، میگوید، به نظر او، ویدیویی که ناوالنی پس از بازگشتش به روسیه درباره کاخ منتسب به پوتین در کرانههای دریای سیاه منتشر کرد (و میلیونها بیننده داشت) میتوانست جرقه آتش یک انقلاب را بزند، و تصمیم او به بازگشت را توجیه کند.
با این حال او ترجیح داد از داوری درباره این تصمیم سر باز بزند: «ما در گروه اپوزیسیون تمایلی به انتقاد از ناوالنی نداریم؛ او هم از قربانیان رژیم (بوتین) است».
خانم کاشانووا این گفتهها را در شهریورماه گذشته، در زمانی با رادیو اروپای آزاد، رادیو آزادی در میان گذاشت که صلاحیتش به عنوان سیاستمداری مخالف حکومت پوتین، و با سابقه زندانی بودن به اتهام فعالیتهای سیاسی، در دست بررسی بود. به هر روی، به او اجازه دادند که در آن زمان در انتخابات نامزد شود.
او همچنین به رادیو اروپای آزاد، رادیو آزادی گفت: «به نظر من، ملامت کردن کسی که مسمومش کرده، افراطگرایش خوانده، و به زندانش انداختهاند (احتمالاً برای سالیان سال) مانند ملامت کردن یکی از قربانیان خشونتهای خانگی به سبب قسمت و سرنوشت اوست».
«ترسی به خود راه نده»
پیامد بازگشت ناوالنی هرچه باشد، یک نکته روشن است: تصمیم او به بازگشت، و متعاقب آن زندانی شدنش، او را تا حد دشمن شماره یک پوتین بالا برده، مقام و جایگاهی که به او این امتیاز اخلاقی را میدهد که در پی آزادیاش (اگر آزاد شود) پیش از به سر رسیدن دوران اقتدار پوتین، نیروهای اپوزیسیون را گرد هم آورد و بسیج کند.
اندکی پس از بازگشت ناوالنی به مسکو، متخصص علوم سیاسی، آلکساندر بااونوف، نوشت: «ناوالنی به صورت برجستهترین و خطرناکترین منتقد و مخالف پوتین، و مرد شماره دو عرصه سیاسی روسیه درآمده».
بیشتر در این باره: روسیه حکم انحلال مهمترین نهاد حقوق بشری این کشور را صادر کردطرفه اینکه از هنگام بازگشت ناوالنی به مسکو، هر یک از متحدان نردیک او به راه دیگری رفته، و از بیم بازداشت شدن، روسیه را ترک کردهاند. آنها، در پایگاههایشان در پایتختهای اروپایی، همچنان به تحقیق درباره فساد در حد بالا، و زیر پرتو نورافکن نگه داشتن آن ادامه میدهند، اما منتقدان میگویند، نفوذ آنها رنگ باخته و اپوزیسیون حکومت روسیه در حال حاضر بخت ناچیزی برای تغییر اوضاع در آن کشور دارد.
سووتوف میگوید: «گروه ناوالنی برای نخستین بار خود را جدا از دیگر مردم کشور یافته است. به گمان من، آنها کاملاً تشخیص میدهند که ادامه نوع کاری که تا کنون انجام دادهاند، دیگر ممکن نیست. آنها میتوانند نتیجه تحقیقاتشان را در یوتیوب منتشر کنند اما در خود محل کاری از دستشان ساخته نیست. به نظر من، تا چندین سال دیگر باید بپذیریم که باختهایم».
اما به نظر میرسد که خود ناوالنی همچنان خوشبین است. او در سالروز بازگشتش به مسکو در اینستاگرام نوشت که به رغم هر چه از آن زمان تا کنون رخ داده، از بازگشت به کشوری که آن را میهن خود میداند، به هیچ روی متأسف نیست.
او نوشت: «پس از یک سال زندان، میخواهم همان چیزی را تکرار کنم که به هنگام انتقالم از دادگاه به وانت زندان، خطاب به مردمی فریاد زدم که در آنجا گرد آمده بودند: نترسید! این جا میهن ماست، و ما یک میهن بیشتر نداریم».