بر پایه آموزههای نظری اقتصاد هر شوک و تکانه سیاسی یا اقتصادی قاعدتاً باید کم یا زیاد بازارهای مالی ایران نظیر بازار ارز و سکه را تحتالشعاع قرار دهد. اما علیرغم توقیف نفتکش انگلیسی از سوی سپاه پاسداران و بالاگرفتن تنشها در خلیج فارس، قیمت ارزهای معتبر و همچنین سکه طلا در ایران با نوسانات محدود و کاهنده همراه بود. برای مثال دلار و یورو و حتی سکه ارزانتر شدند.
این در حالی است که در شرایط فعلی وقتی همه کالاها در اقتصاد گران میشود، جای شگفتی است که قیمت ارز کاهش پیدا کند. چون بنا به منطق اقتصادی اگر تورم به معنای کاهش ارز پول ملی باشد، قیمت ارزهای معتبر بینالمللی ضرورتاً باید افزایش یابد. پرسشی که برای بسیاری مطرح شده این است که چرا قیمت ارز در ایران بر خلاف انتظار دارای جهش ناگهانی نبود؟ آیا قیمتهای فعلی ارز قابل اتکا و قابل اعتماد هستند؟
بازار آزاد مؤثر و رقابتی شرط اصلی انکشاف قیمت بازار
قیمتها تنها به شرط وجود بازاری که در عرف اقتصادی آزاد و مؤثر خوانده میشود، بازتاب مناسبات بازار خواهد بود. در چنین بازاری دولت به طور مستقیم نقشی در تعیین قیمت ندارد و این بازیگران پرشمار بازار هستند که با عرضه و تقاضا، رقابت و بر پایه گردش آزاد اطلاعات قیمتها را رقم میزنند.
البته بازار ارز در ایران -با اقتصاد برونزا، درونگرا و دولتمحور- از این خصوصیت بهرهای ندارد. بنابراین بازار مؤثر به معنای متعارف کلمه یعنی فضای تعامل آزاد عرضه و تقاضای آزاد و رقابتی در ایران وجود ندارد. بازار به شدت پلیسی و امنیتی شده و بسیاری از بازیگران ارز از بازار حذف شده و تنها عوامل مربوط به بانک مرکزی فعلاً در بازار ارز فعال هستند.
به همین دلیل قیمتهای ارز در ایران بازتاب روابط متعارف بازار مؤثر و کل عرضه و تقاضای اقتصاد نیست. هر چند بانک مرکزی مدعی است که بازار ارز را به ثبات رسانده است، اما ثبات بازار ارز به شرطی محصول کارآمدی سیاستگذاری است که محصول متغیرهای درونزای بازار ارز باشد و در بلندمدت پایدار باشد.
کاهش وارادت و کاهش قیمت ارز
کاهش قیمت ارز در ایران محصول رشد اقتصادی و گسترش بازرگانی خارجی، تراز مثبت بازرگانی خارجی نیست. بلکه تحریمها و فشار بر اقتصاد ایران موجب شد تا هم بازرگانی خارجی مرکب از صادرات و واردات ایران کوچک شود.
کوچک شدن بازرگانی خارجی ایران و ممنوعیت واردات بسیار از کالاها که غیراساسی و غیرضروری تعریف میشود، بر میزان تقاضای ارز اثر منفی دارد و آن را کاهش میدهد. همزمان کاهش واردات اما به معنای رکود هم هست. به زبان دیگر هزینه کاهش واردات دستکم در کوتاهمدت به معنای عمیقتر شدن رکود است. چه در اقتصاد برونزا و درونگرای ایران، رشد اقتصادی مشروط به فرایند واردات ماشینآلات، فنآوری، مواد واسطه و اولیه است.
کاهش پسانداز ملی و کاهش تقاضا برای ارز
با افزایش تورم و کاهش قدرت خانوار، پسانداز ملی نیز کاهش مییابد. چنین امری را میتوان از افزایش خط فقر و شاخص فلاکت دریافت. بنابراین خانوارهای طبقه متوسط که زمانی با سرمایهگذاری پسانداز خود در بازار سکه یا ارز، تلاش میکرد که قدرت خرید خود را حفظ کند عملاً از بازار سکه و ارز خارج شده است.
حتی بخشی از بازیگرانی که پیش از این در بازار ارز سرمایهگذاری کرده بودند، اینک به بازیگران خرد و فروشنده ارز تبدیل شده و ارز خود را به ریال تبدیل میکنند. چه بازه سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران کوچک کوتاه است و به محض نیاز به ریال ارز خود را به ریال تبدیل میکنند. کاهش سرمایهگذاری این گروه از سرمایهگذاران تنها به بازارهای مالی منحصر نمیشود. کاهش تقاضا در بازار مسکن نیز شاهد این مدعاست.
دخالت دولت در عرضه ارز
افزون بر این دولت و بانک مرکزی نیز بخشهایی از وجوه ارزی ناشی از صادرات غیرنفتی نظیر صادرات پتروشیمی را برای سنگین کردن کفه عرضه ارز به بازار تزریق کرده و به همین دلیل قیمت آنچه «بازار» خوانده میشود به قیمت سامانه نیما –یعنی ارز دولتی- نزدیک شده است.
در راستای همین دخالت دولت در بخش تقاضا و عرضه بازار، میتوان ارزیابی کرد که قیمتهای فعلی ارز محصول روند انکشاف بازار نیست و قیمت دولتی است. رئیس بانک مرکزی هم بارها گفته است که برای انکشاف قیمت بازار ارز باید تا فعال شدن بازار متشکل ارزی صبر کرد. این اقرار ضمنی به این است که نرخ ارز در شرایط فعلی نرخ انکشافی بازار نیست.
سرنوشت بازار ارز چه خواهد بود؟
با توجه به متغیرهای بنیادی بازار یعنی میزان نقدینگی و تفاوت تورم ایران و میانگین جهانی و همچنین کاهش درآمد ارزی دولت قاعدتاً قیمت ارز باید گران شود. چون اولاً با افزایش میزان نقدینگی تورم اوج میگیرد و با افزایش تورم که به معنای کاهش قدرت خرید ریال است، ناچار قیمت ارز باید افزایش یابد. اما دولت مکانیسم بازار را در شرایط فعلی از کار انداخته است. بنابراین هرگاه مکانیسم بازار دوباره فعال شده و شرایط متعارف شود، قیمت ارز مجدداً بالا خواهد رفت. قیمت ارز در بازار محصول شرایط متعارف نیست بنابراین در بلندمدت قابل دوام نیست.