تصاویر زنی سفیدپوش که در میانه اتوبانی در تهران، جلوی اتومبیلها را میگیرد و از آنها میخواهد به اعتراضات بپیوندند. تصویر زنی که در خرم آباد در میان جمعیت ایستاده و از آنها میخواهد که به اموال عمومی آسیب نزنند. تصویر زنانی که ماسک سفید بر صورت زده و در اعتراضات شرکت کردهاند نیز اینجا و آنجا دیده میشود.
در میان همه این تصاویر اما زنی در نجفآباد اصفهان، گویا نمایشی را بر صحنه برده است. زیر پارچهای سفید دراز کشیده و قرانی را بر سینه خود گذاشته است و با مردم حرف میزند: «مردم! زنهایی که سرپرست خانوارند و هیچی در دستشان نیست چه کار کنند؟ به داد مردم برسید! رهبر! به داد مردم برسید مسئولین! به داد این زنهایی که سرپرست خانوارند برسید! مردم بایستید تا این کار من نتیجه بدهد! مردم مقاومت کنید تا این کار من نتیجه بدهد!»
Your browser doesn’t support HTML5
امین بزرگیان جامعه شناس ساکن فرانسه، در تحلیل حضور چشمگیر زنان در اعتراضات آبان ۹۸ میگوید:
به نظر من انتظار آن میرفت. هر چقدر جنبش اجتماعی، سیاسی و کلا اعتراضی، به سمت شهرها و به سمت طبقه متوسط پیش برود و آنهارا در بر بگیرد، زنها مداخله بیشتر و شدیدتری خواهند کرد. در اعتراضات سال ۸۸ هم ما این را به وضوح دیدیم؛ در این دوره هم میبینیم؛ به خاطر این که نشانههایی هست که طبقه متوسط درگیر این اعتراضات شده.
این که زنها پیشگام اعتراضات هستند، نه در ایران، که در تمام دنیا و در تمام اعتراضاتی که میبینیم، به این خاطر است که زنان در واقع یک طبقه جنسیتیاند که علاوه بر مسائل و مشکلاتی که همه آحاد جامعه با آن مواجهاند، سرکوب مازادی را هم تحمل میکنند که از طرف کل این نظام مردسالاری است و آنها هر روزه لمس میکنند.
در کنار انباشت این نارضایتیها و اعتراضات، زنان ایران از انقلاب ۵۷ که در آن حضور زیادی داشتند تا سالهای بعد که درس خواندند، دانشگاه رفتند همچنان مشارکت داشتند. زنان با تمام محدودیتها و مشکلاتی که از جمله حجاب و قوانین بدوی داشتند، کم کم این آموزش و تمرین را برای حضور مستمر و حضور اعتراضی در خیابانها پیدا کردند. به نظر من این حضور نشاندهنده یک بلوغ جمعی است که جامعه پیدا کردهاست.
آقای بزرگیان، هر چند شما گفتید اعتراضات به سمت شهرهای بزرگ میرود، ولی شاهد جدیترین اعتراضات در شهر خرمآباد و نجفآباد هستیم هرچند به نظر میرسد بافت این دو شهر کاملا سنتی، مخصوصا نجفآباد که حتی دارای بافتی مذهبی است. این به میدان آمدن زنان مذهبی را چگونه تفسیر میکنید؟
به نکته خوبی اشاره کردید. جریاناتی در میدان فعالیت زنان در این سالها به وجود آمد که میخواست بگوید زنان مذهبی یا سنتی، بخشی از نظام سرکوب زنان توسط حکومت هستند، اینها خودشان حجاب و چادر و اینها دارند، پس این نظام سلطه را نمایندگی میکنند. این تفکر در واقع میخواست شکافی بیندازد میان سکولارهایی که طرفدار حجاب نیستند، با زنان سنتی و مذهبی.
اتفاقا این ویدئوهایی که در نجف آباد دیدیم، در شهرستانهای کوچک یا از سوی آدمهای مذهبی میبینیم، که با چادر و حجاب اعتراض میکنند، نشان میدهد که این دیدگاه صحیح نیست. خواستهها و دغدغهها ی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی افراد، میتواند فارغ از ایمان مذهبی و دینی و اعتقاداتشان عمل کند و تا به حال هم عمل هم کرده، مثلاً در انقلاب ۵۷ اتفاقاً این اعتقادات مذهبی به طغیانگریشان و معترض بودنشان و حمله به نظام سیاسی رسمی کمک کرده.
حضور زنان مذهبی و زنان سنتی و اعلام خواست آزادیشان -حالا آزادی به هر معنایی که مدنظر داریم که همه اینها ذیل مجموعه خواستهای مدرن دسته بندی و طبقه بندی میشود-، نشاندهنده این است که ما نباید، زنها ، مردها، و گروههای مختلف اجتماعی را بر اساس این چیزها طبقه بندی و حدگذاری مجددی بکنیم. اتفاقا برعکسش هم هست. خیلی جاها میبینیم زنها و مردهایی که مذهبی و سنتیاند، پیشقدم مبارزات سیاسی و اجتماعی و آزادیخواهانه هستند.
اما آقای بزرگیان، در نگاهی به حضور زنان در بدنه حکومت و ساختار آن، میبینیم در چهل سال گذشته بیشتر زنانی اجازه حضور سیاسی پیدا کردهاند که مناسبات سیاسی دارند و از خانواده افراد سیاسی هستند؛ به این دلیل درهای پستهای سیاسی برایشان باز شده و اجازه پیدا کردهاند مناصبی را در دست بگیرند. اعظم طالقانی با تمام فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که داشت باز هم در آخرین مراحل به عنوان دختر آیتالله طالقانی معرفی میشد. همین طور در دوره اصلاحات، فخرالسادات محتشمیپور، همسر آقای تاجزاده است و یا پدر معصومه ابتکار، از سیاسیون کهنهکار است.
اما در سالهای اخیر میبینیم شرایط کمی عوض شده و فردی مثل پروانه سلحشوری نماینده مجلس میشود که به نظر میرسد هیچ خط و مرز سیاسی برای خود قائل نیست. من اشاره میکنم به توئیتی که روز شنبه خانم سلحشوری به عنوان یکی از اولین نمایندگان مجلس که به موضوع افزایش قیمت بنزین اعتراض داشت، منتشر کرد. این نماینده مجلس از سد شورای نگهبان گذشته، چهارسال نماینده مجلس بوده و پیش از این هم بارها خطابههای تندی در مجلس داشته است. چطور شورای نگهبان اجازه داده که زنانی چون خانم سلحشوری به مجلس راه پیدا کنند و یا شجاعت خانم سلحشوری بعد از حضور در مجلس کسب شده؟
من فکر میکنم او را نمیشناخته اند. کسی مثل خانم سلحشوری آن وقت ناشناس بوده. همان طور که برای ما ناشناس بوده برای شورای نگهبان هم ناشناس بوده. نمیدانستند این فرد چه حرفهایی میخواهد بزند و چه کار میخواهد بکند. نکته مهم این است که در ادامه این فرآیندی که من گفتم، میبینیم حتی زنانی وارد بخشی از حکومت شده اند، مجلس، دولت، ما شاهد فعالیت شهیندخت مولاوردی هم بودیم.
اینها به مراتب بهتر و بیشتر و دقیقتر از مردان سیاسی ما صحبت کردهاند و توانستهاند بیش از آنها مسائل و دغدغهها را بیان کنند و حرف بزنند، با وجود همه نقدها و محدودیتهایی که داشتهاند، که نباید نادیده گرفته شود. اما این فعالیتها، به ما میگوید که امروزه بار خواستههای سیاسی اجتماعی و فرهنگی در وهله اول بر دوش زنان قرار دارد که اساسا نادیده گرفته میشدند. زنانی که همه این سالها نادیده گرفته شدند، بالاخص در حوزه سیاست، از کوچکترین منافذی که پیدا میکنند، وارد میشوند و حرفهایی میزنند که همکاران مردشان نمیتوانند.
این مسئله جنسیت اینطور خودش را نشان میدهد که زنان بیش از همکارانشان در قوه مجریه یا مقننه یا هر جای دیگر، سرکوب را به صورت عینی و ملموس و انضمامی تجربه کرده اند. این جاست که با پیداکردن کوچکترین امکان برای حرف زدن، میبینیم که حرفهایشان شجاعانهتر و با شهامت بیشتری است. نکته این است که این فرآیند گسترش پیدا خواهد کرد و قطع به یقین هرچه جلوتر میرویم، زنان بیشتری خواستههای سیاسی و اجتماعی ما را سردمداری و رهبری خواهند کرد.