یک سال دیگر گذشت و طبق معمول، سینمای جهان برخی از چهرههای شناخته شده خود را از دست داد؛ از سینماگران سرشناسی چون جری لوئیس و جاناتان دمی تا بازیگرانی چون ژان مورو و راجر مور.
جری لوئیس؛ کشف فرانسویها
جری لوئیس فیلمساز و بازیگر آمریکایی در ماه اوت امسال در ۹۱ سالگی درگذشت.
لوئیس در دهه چهل میلادی با همکاری با دین مارتین اجراهای کمدی موفقی داشت که به زودی به تلویزیون و سینما راه یافت و یک تیم کمدی شکل گرفت که حاصلش شانزده فیلم بود؛ این همکاری در سال ۱۹۵۶ پایان یافت. آخرین باری که آنها با هم روی صحنه رفتند در سال ۱۹۸۹ در لاس وگاس بود.
جری لوئیس کمدینی بود که اول بار منتقدان فرانسوی در مجله «کایه دوسینما» او را جدی گرفتند و به عنوان سینماگر مولف ستایشاش کردند. بعدتر اما دامنه ستایش از او در آمریکا چنان که باید و شاید نبود، و حتی در شوهای تلویزیونی با این موضوع که «فقط فرانسویها لوئیس را میفهمند»، شوخی میشد و کتابی هم با عنوان «چرا فرانسویها جری لوئیس را دوست دارند» منتشر شد.
با این حال برخی فیلمسازان تراز اول آمریکایی نظیر مارتین اسکورسیزی همواره به او ادای احترام کردند و فیلم شناخته شده اسکورسیزی، «سلطان کمدی» (که در واقع لقب جری لوئیس است) به شکلی ادای دینی است به او.
لوئیس بیشتر برای فیلمهایی که خود در اوایل دهه شصت کارگردانی کرد تحسین شده است؛ از «محبوب زنها» تا «پروفسور دیوانه» که در آنها دنیای ابزورد دیوانهواری خلق میکند.
این فیلمها غالباً در دهه چهل شمسی در ایران دوبله شدند و با صدای حمید قنبری محبوبیت زیادی یافتند. همزمان کیومرث وجدانی منتقد شناخته شده آن دوران در ماهنامه ستاره سینما (سینمای نو) مقاله مفصلی در تجلیل از دنیای جری لوئیس نوشت که از معدود مقالات جدی به زبان فارسی درباره این سینماگر محسوب میشود.
ویرانی رویای آمریکایی
سم شپرد، نمایشنامه نویس و بازیگر آمریکایی هم در همان ماه اوت در سن هفتاد و سه سالگی درگذشت؛ یکی از راویان آمریکای معاصر که «رویای آمریکایی» را به سخره میکشید.
شپرد در نمایشنامههای تحسین شده ای چون «بچه مدفون»، بنیان رویای آمریکایی یعنی مفهوم خانواده را به نقد میکشد، اما جدای از آن با سیمای جذابی که داشت، به بازیگر حرفهای هم بدل شد که حتی در فیلمی چون «کارهای درست» (۱۹۸۳) به نامزدی جایزه اسکار هم رسید. رابرت آلتمن یکی از نمایشنامههای او به نام «دیوانه عشق» را به فیلم بدل کرد و خود شپرد هم در این فیلم نقش اصلی را به عهده گرفت.
شپرد نویسنده فیلمنامه یکی از تحسینشدهترین فیلمهای دهه هشتاد هم هست: «پاریس تگزاس» ساخته ویم وندرس.
مرگ خالق سینمایی سکوت برهها
جاناتان دمی، فیلمساز شناخته شده آمریکایی که همه او را با فیلم «سکوت برهها» (۱۹۹۱) میشناسند، در ماه آوریل در سن هفتاد و سه سالگی درگذشت.
دمی در استودیوهای راجر کورمن کارآموزی کرد و سه فیلم هم در آنجا ساخت. اما اولین ساختههای او هیچگاه به اندازه فیلمهای همقطاران او نظیر مارتین اسکورسیزی و استیون اسپیلبرگ موفق نبود و شاید به همین دلیل دمی کارنامه پرافت و خیزی داشت و به رغم موفقیتهای عظیمی چون سکوت برهها، به عنوان فیلمسازی صاحب امضاء، جدی گرفته نشد.
اما بهترین فیلم او، فیلم کوچک و جمع و جوری است به نام «ریچل ازدواج میکند» که در سال ۲۰۰۸ خلق کرد؛ یک فیلم ارزان تجربی که با دوربینی سیال به درون شخصیت اصلی زن نفوذ میکند.
فیلمساز خالق کابوس
جرج رومرو، یکی از پدران سینمای وحشت مدرن در ماه ژوئیه در سن هفتاد و هفت سالگی درگذشت.
رومرو از دهه شصت کارش را آغاز کرد و با فیلمهایی چون «شب مردگان زنده» به شهرت جهانی رسید؛ فیلمساز خنده رو و شوخ طبعی که از قول استفن کینگ میگفت «ما هیچ کابوسی نداریم چون همه اش را میدهیم به شما».
او دو سال پیش از مرگش در گفتوگویی با نگارنده گفت «برای من اگر نخواهم چيزی بگويم، دليلی وجود ندارد که فيلم بسازم؛ بايد درباره شرايط جامعه و انسان حرف زد. من هرگز فيلمی مثل "جمعه سيزدهم" نساختهام، يعنی فيلم اسلشر نساختهام، فيلمی که فقط میخواهد بترساند. من هميشه سعی میکنم که دليلی برای آن داشته باشم».
ژان مورو و چشمهای خمار
ماه ژوئیه، ژان مورو یکی از ستایششدهترین بازیگران سینمای فرانسه در سن هشتاد و نه سالگی درگذشت.
ژان مورو شاید از اولین بازیگران بزرگی بود که مفهوم زیبایی را بر پرده سینما تغییر داد. در او از زیبایی کلاسیکِ ستایش شده -موطلایی و چشم آب- خبری نبود و شاید حتی تک تک اعضای صورتش به تنهایی چندان «زیبا» نبودند، اما ترکیب آنها، چنان حیرتانگیز مینمود که یکی از جذابترین زنان تاریخ سینما بر پرده شکل گرفت و خیلی زود جاودانه شد؛ حضورش در هر صحنه وزنهای بود که نگاه را بیاختیار به خود جلب میکرد: زنی آرام و به ظاهر سرد که زیباییاش در سکوت تعریف میشد؛ در چشمانی نافذ، رازآلود وگاه خمار.
از همین رو بود که او نمادی شد از آزادیهای جنسی با فیلمی ستایش شده به نام «ژول و ژیم» (۱۹۶۲) که فرانسوا تروفو کارگردان عاشق سینمایش را در اوج نشان میداد.
او طی چند دهه فعالیت با گنجینه متنوعی از سینماگران بزرگ جهان کار کرد: از لویی مال و لوئیس بونوئل، تا اورسن ولز و تئو آنگلوپولوس.
مرگ جیمز باند
به نطر میرسد مامور «دو صفر هفت»، هرگز نمیمیرد، اما راجر مور، چهارمین بازیگر نقش جیمز باند، در ماه مه در سن هشتاد و نه سالگی درگذشت.
مور در هفت فیلم از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۵ نقش جیمز باند را بر عهده داشت؛ در فیلمهایی چون «جاسوسهای که دوستم داشت» و «اختاپوس».
مور کار خود را در نیمه دهه چهل با بازی در نقش سیاهیلشگر آغاز کرد. در دهه پنجاه به عنوان مدل فعالیت کرد و در نقشهایی با دیالوگهای کوتاه ظاهر شد و در اواخر این دهه با نقشی در سریال «آیوانهو» اولین موفقیتاش را کسب کرد. با این حال او تمام شهرت خود را مدیون نقشهای جیمز باندیاش است و خارج از آن بازی به یادماندنی ای در کارنامه ندارد.
و دیگران...
آنتونی هاروی فیلمساز بریتانیایی در ماه نوامبر در هشتاد و هفت سالگی درگذشت. شناخته شده ترین فیلمش «شیر در زمستان» (۱۹۶۸) است که او را تا مرز نامزدی اسکار برد و هرچند او برنده جایزه بهترین کارگردانی نبود، اما فیلم با سه اسکار -از جمله برای بازی کاترین هپبورن- به خانه بازگشت.
جان هارت بازیگر انگلیسی در ماه ژانویه در سن هفتاد و هفت سالگی درگذشت؛ بازیگری که دیوید لینچ او را «بزرگترین بازیگر جهان» لقب داده بود. او با فیلم «مردی برای تمام فصول» (۱۹۶۶) شناخته شد و بعدها در فیلمهایی چون «مرد فیل نما» (دیوید لینچ، ۱۹۸۰) درخشید و در طول فعالیت سینماییاش در دامنه مختلفی از نقشها ظاهر شد؛ از بازی در مجموعه «هری پاتر» تا فیلمهایی از جیم جارموش و لارس فون تریه.
جان آویلدسن، فیمساز آمریکایی در ماه ژوئن در سن هشتاد و یک سالگی درگذشت. بزرگترین موفقیت او کارگردانی فیلم «راکی» در سال ۱۹۷۷ بود که جایزه اسکار بهترین کارگردانی را برایش به ارمغان آورد.