«ظریف هم صورت مسئله را عوض می‌کند، هم فرار به جلو می‌کند»

  • شیرین فامیلی

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، روز سه شنبه ۴ اردیبهشت در نشستی در شورای روابط خارجی آمریکا شرکت کرد و علاوه بر سخنرانی، به پرسش هایی درباره مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی ایران، پاسخ داد.

او در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت اقلیت‌های دینی به ویژه بهایی‌ها که در این پرسش به سرکوب و پیگرد آن‌ها اشاره شده بود، با عنوان این که قانون اساسی ایران، سه اقلیت دینی مسیحی، یهودی و زرتشتی را به رسمیت می شناسد، گفت که این اقلیت‌های دینی امتیازاتی دارند که به گفته آقای ظریف، نمی توان به هر اقلیت دینی دیگری نیز داد. از جمله این امتیازات به گفته او آن است که حدود بیست هزار یهودی در ایران هستند و آن‌ها یک نماینده در مجلس دارند. آقای ظریف در ادامه سخنان گفت که پیروان این ادیان در ایران بر اساس قوانین دینی خود زندگی می کنند و قوانین اسلامی به آن‌ها تحمیل نمی شود.

این سخنان وزیر امورخارجه ایران در حالی است که بر اساس گزارش ها، از جمله پس از انقلاب سال ۵۷ تاکنون، دست کم پنج رهبر کلیسا در ایران کشته شده اند و صدهد مسیحی تحت پیگرد و بازجویی قرار گرفته و به زندان روانه شده اند. چاپ کتاب مقدس آن‌ها به زبان فارسی ممنوع شده و برخی از کلیساها تعطیل و از مراسم کلیسایی جلوگیری به عمل آمده است. مهدی مهدوی آزاد، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در آلمان می گوید که محمدجواد ظریف در سخنان خود، اقدامات فراقانونی در ایران را نادیده گرفته است:

«آقای دکتر ظریف خیلی زیرکانه مثل یک دیپلمات، هم صورت مسئله را عوض می‌کند، هم فرار به جلو می‌کند. تاکید می کند که مثلا آیین بهاییت در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته نشده. در صورتی که بحث اصلی اساسا این نیست و فراتر از آن است، و این است که همین حقوقی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده هم اعمال نمی شود.

در واقع آقای ظریف اقدامات فراقانونی را نادیده می گیرد، نقض مستمر منشور حقوق شهروندی خود دولت را نادیده می گیرد، ضمن این که مواضع آقای دکتر ظریف با مواضع مشاور اقوام و اقلیت‌های رئیس جمهور یعنی آقای علی یونسی هم تفاوت دارد، ضمن این که همین آقای دکتر ظریف بهمن ماه ۱۳۹۴ در دیدار با نمایندگان پارلمان اروپا در مورد مسئله حقوق بشر در ایران صحبت کرد. در همان جلسه هم نمایندگان پارلمان اروپا درباره سرکوب اقلیت‌های مذهبی مخصوصا بهاییان و اقلیت‌های قومی و جنسی انتقاداتی را مطرح کردند.

آقای دکتر ظریف خیلی زیرکانه مثل یک دیپلمات، هم صورت مسئله را عوض می کند، هم فرار به جلو می کند. تاکید می کند که مثلا آیین بهاییت در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته نشده. در صورتی که بحث اصلی اساسا این نیست و فراتر از آن است، و این است که همین حقوقی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده هم اعمال نمی شود. در واقع آقای ظریف اقدامات فراقانونی را نادیده می گیرد، نقض مستمر منشور حقوق شهروندی خود دولت را نادیده می گیرد

در آن مقطع چون ایران دورخیز کرده بود برای مذاکرات جامع با اروپا، از جمله گفتگوهای حقوق بشری، آقای دکتر ظریف تا حدی انتقادات را پذیرفت و قبول کرد که وضعیت حقوق بشر باید بهبود پیدا کند. اما حالا ظاهرا چون این گفتگوها از دستور کار خارج شده، آقای دکتر ظریف هم تصمیم گرفته اصل ماجرا را اساسا انکار بکند.»

وزیر امورخارجه ایران در بخش دیگری از سخنان خود همچنین عنوان کرد که در ایران تبعیض جنسیتی و دینی وجود ندارد. مهرداد درویش پور، جامعه شناس و استاد دانشگاه در شهر استکهلم سوئد می گوید:

«سخن هایی که آقای ظریف گفت، متاسفانه از یک جهات من را یاد گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان انداخت که گفت دروغ هر چه بزرگتر باشد، باور کردنش ساده تر است. وقتی ایشان در صحبت‌هایش به نوعی تاکید می کرد که قوانین ایران تبعیض آمیز نیست، داشت اولین دروغ بزرگ را می گفت. قوانین ایران چه در حوزه جنسیت و زنان، چه در حوزه اقلیت‌های مذهبی به صورت عریان‌ترین شکل ممکنی، تبعیض را در خود ساختار قانون ایران نهادینه کرده است.

دومین نکته، اشاره خاصی داشتند جناب ظریف نسبت به این مسئله که اگر هم برخی از اقلیت هایی که مذهبی اند یا گروه هایی که تحت فشارند، این‌ها حتی نمایندگانی در مجلس دارند ولی اگر همه گروه‌ها ندارند برای این است که ما نمی توانیم دقیقا از آن‌ها سوال کنیم چه عقیده‌ای دارند یا ندارند، این هم دروغ بزرگی بود. نه فقط ما نمایندگی متناسبی با جمعیت در مجلس نداریم، مثلا در مورد زنان، بلکه نفس این که فردی زن باشد یا این که فردی به اقلیت قومی یا مذهبی تعلق داشته باشد، به خودی خود که تعیین کننده نیست. مهم این است که چه مطالباتی را مطرح می کند. بنابراین اگر زنانی که در پارلمان هستند، ضدزن‌ترین قوانین را مدافعش باشند یا لایحه‌اش را ببرند، حضور آن‌ها نه تنها به معنای این نیست که ما از تبعیض جنسیتی یا ستم جنسیتی بری هستیم، بلکه گاهی خود این زنان به مراتب بدتر از خیلی از مردان دیگر در تحلیل حجاب اجباری و در تفسیر قوانین ضد زن نقش دارند.»

در پاسخ به پرسش دیگری درباره صدور احکام زندان برای زنانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند، اتفاقی که در ماه‌های اخیر در ایران شاهد ان بوده ایم، وزیر امور خارجه ایران با اشاره به این که در ایران مردم ارزش‌های فرهنگی و سنتی خاصی دارند، گفت که درباره اولویت‌های جنسی، عرف‌های متفاوتی در جامعه ایران نسبت به جامعه غربی وجود دارد.مهرداد درویش پور می گوید:

«آقای ظریف به خوبی می دانند که در واقع جمهوری اسلامی ایران، مسئله زن ستیزی به عنوان یکی از شالوده‌های ایدئولوژیک آن که در واقع چهار محور آن استوار است: تحمیل حجاب اجباری و جدایی جنسیتی، طرح قوانین تبعیض آمیز در خانواده و در اجتماع برای زنان و مردان، و کنترل سکسوالیته زنان. امر جداسازی، امر تبعیض، امر حجاب اجباری و کنترل سکسوالیته که در واقع محورهای اصلی سرکوب زنان در ایران است، در هر چهار زمینه، زنان در واقع در جامعه ایران به شدت تحت تبعیض و ستم هستند و انکار این مسئله از جانب ایشان به نظر من یکی از بزرگترین دروغ هایی بود که به خورد [شنوندگان] داده می شد.»

آقای ظریف در بخش دیگری از سخنان خود، در زمینه مسئله حجاب، به نوعی مسئله مکان‌های عمومی و خصوصی را مطرح کرد و گفت که کسی به خاطر کارهایی که در خانه انجام می دهد [مستحق]مجازات و یا مجرم شناخته نمی شود و در ادامه تصریح کرد که چیزی که مهم است، آن عملی است که آن‌ها در خیابان انجام می دهند. مهرداد درویش پور جامعه شناس می گوید:

«سر حجاب، که اشاره می کردند در جامعه قوانینی هست که درون خانواده افراد آزاد هستند هر طوری رفتار کنند.

اولا همه جامعه ایران در طول ۴۰ سال طعم تلخ این که چگونه کنترل پلیسی نظام درون خانواده هم حتی دخالت کرده و به اصطلاح به رختخواب مردم هم کار دارد [را چشیده اند.] به نوع پوشش، آرایش، و امور خصوصی مردم شدیترین مداخلات را کرده و این یکی از چیزهایی است که شما می بینید در یک ماشین اگر دونفر کنار هم نشسته بودند، مامورین انتظامی می توانند یقه گیری کنند که شما چه ارتباطی با هم دارید، آیا زن و شوهرید، آیا غریبه هستید، بنابراین قوانین آپارتاید جنسی، قوانین حجاب اجباری، قوانین زن ستیز، هم در حوزه خصوصی خانواده گریبان مردم را گرفته [و هم در حوزه اجتماعی]. وقتی مردی می تواند با یک کودک ازدواج کند، یا می تواند زنش را کتک بزند بدون این که نگران عواقب قانونی‌اش باشد، یا دهها دشواری که زنان با آن روبرو هستند، بنابراین این که فکر کنید در حوزه خصوصی مردم خیلی آزاد هستند، چه در مورد پوشش چه مواردی که زنان بتوانند احساس راحتی کنند، یک دروغ بزرگ است.

حجاب اجباری در جامعه ایران، بخشی از اقتدارنمایی حکومت اسلامی است. بنابراین، این که حتی با دخترانی که در ملا عام جرات کرده اند این حجاب را در واقع پس بزنند اگر این موضع سرکوبگرانه را داشتند دستگیرشان کردند، با این که چندنفر بیشتر نبودند، برای این است که اولا نگرانند که به سرعت به همگان سرایت پیدا کند، و یکی از پایه‌های ایدئولوژیک نظام را تهدید کند، و برای حکومت، حوزه عمومی و خصوصی فرقی نمی کند.»
مهرداد درویش پور

این را هم تاکید کنم که حجاب اجباری در جامعه ایران، بخشی از اقتدارنمایی حکومت اسلامی است. بنابراین، این که حتی با دخترانی که در ملا عام جرات کرده اند این حجاب را در واقع پس بزنند اگر این موضع سرکوبگرانه را داشتند دستگیرشان کردند، با این که چندنفر بیشتر نبودند، برای این است که اولا نگرانند که به سرعت به همگان سرایت پیدا کند، و یکی از پایه‌های ایدئولوژیک نظام را تهدید کند، و برای حکومت، حوزه عمومی و خصوصی فرقی نمی کند.»

آن چه که محمدجواد ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا در نیویورک مطرح کرد به ویژه در پاسخ به پرسش هایی در زمینه حقوق بشر و حقوق شهروندی در ایران به گفته مهدی مهدوی آزاد، تحلیلگر سیاسی، نشانگر تغییراتی جدی در دیدگاه‌های او طی ماه‌های اخیر است:

«آقای ظریف از ابتدا وزیر خارجه جمهوری اسلامی بود. ادعا نمی کرد اپوزیسیون یا فعال حقوق بشر است. همیشه از اقدامات حکومت به صورتی دفاع می کرد یا حداقل آن را توجیه می کرد یا از آن انتقاد نمی کرد.منتها در ماه‌های اخیر مواضع آقای ظریف به طرز حیرت آوری تغییر پیدا کرده و به مواضع جناح اصولگرا نزدیک شده. در همان مواردی که قبلا آقای ظریف سکوت می کرد یا با زبان دیپلماتیک می گفت که قوه قضاییه مستقل است، یا ما برنامه هایی برای بهبود داریم، حالا به طرز عجیب و غیر قابل انتظاری دفاع می کند. مثل همین ماجرای حقوق اقلیت‌ها که من خاطرم هست در سال ۱۳۹۲ آقای ظریف در نیویورک تاکید کرد که دولت برنامه هایی برای بهبود وضعیت حقوق بشر و حقوق شهروندی دارد، اما امسال در این کنفرانس عملا از سیاست‌های حکومت دفاع می کند.

دلیل این تغییر مواضع آقای ظریف در واقع تغییرات سیاسی داخلی یا تحولات بین المللی است. واقعیت این است که دولت آقای روحانی در دور دوم به نحو واضحی گردش به راست کرده و از شعارهایش فاصله گرفته. در عین حال ائتلاف بی‌سابقه واشنگتن‌تلاویو‌ریاض هم باعث شده که مقامات دولت تکنوکرات احساس خطر کنند و سعی کنند اختلافات خودشان را با مراکز قدرت مثل سپاه، رهبری، قوه قضاییه، بهبود ببخشند، و به همین خاطر ما به وضوح شاهد هستیم که برخی از مواضع تازه آقای ظریف، صراحتا با هدف جلب رضایت روحانیت تندرو یا کانون‌های تندرو داخلی ایران گفته می شود. و دیگر توجهی به این که وجهه بین الملی دولت چه خواهد بود یا حامیان دولت چه انتظاری دارند، ندارد.»