از حدود یک ماه پیش، کاربران اینترنت در ایران خبر دادند که فیلترینگ وبسایت ارتباطی-اجتماعی فیس بوک رفع شده است. علت فیلتر شدن فیس بوک، و اکنون بازشدن آن مشخص نیست.
دولت ایران تا کنون وبسایتهای مختلفی را در ایران فیلتر کرده است. دامنه فیلترینگ از سایتهای پورنوگرافیک تا سایتهای خبری را در برمیگیرد. در عین حال نیروهای امنیتی و قضایی ایران، گروهی از وبلاگنویسان را نیز بازداشت کردهاند.
سازمان غیر دولتی «گزارشگران بدون مرز» دولت ایران را در کنار ۱۱ کشور دیگر به عنوان یکی از دشمنان اینترنت معرفی کرده است.
با این همه برداشتن فیلترینگ از فیس بوک باعث خوشحالی آن دسته از ایرانیانی شده است که برای ارتباط با دوستان و آشنایان، و تبادل عقاید و نظرات و اطلاعات، از این سایت استقاده میکنند.
ابراهیم نبوی، روزنامهنگار و از جمله چهرههای معروف ایرانی که که خود در فیسبوک گروهی را برای بحث در مورد اصلاحات در ایران ایجاد کرده است، در گفتوگویی با رادیو فردا از فیسبوک میگوید... و باز هم بیشتر:
نمی دانم [چرا فیس بوک رفع فیلتر شده است] ولی اميدوارم دولت به اين مصاحبه گوش نکند و به آن فکر نکند و دوباره يادش نيافتد که آن را (فیس بوک) تعطيل کند.
اين طور نيست که فقط افرادی که مخالف حکومت ایران هستند به اينترنت نياز دارند تا با ايرانیها ارتباط داشته باشند. بلکه جريان مذهبی و دينی موجود هم که میخواهد لشگرکشی آن در دنيا بر اساس ارتباط با افکار عمومی باشد، به اينترنت نياز دارد.
بنابراين دولت ایران برای بقای خود احتياج دارد که درها را باز کند و البته اگر درها را باز کند، ما هم میتوانيم از آن عبور کنيم.
شما يک گروه در اينترنت راه انداختهايد به نام «ايران ما»؛ با چه هدفی اين گروه را راه انداختهايد؟
يک روز صبح بر خلاف هر روز که ساعت ۱۰ و ۱۱ از خواب بيدار میشوم، ساعت هفت و نيم صبح بيدار شدم و به اين مسئله فکر کردم.
قبل از اين که در فيس بوک عضو شوم، روزانه حدود ۱۰ پيام از فيس بوک میگرفتم که مثلا کسی خواسته بود او را اضافه کنم، در حالی که من اصلا عضو فيس بوک نبودم. بنابراين تصميم گرفتم وارد فيس بوک شوم و وقتی عضو شدم، احساس کردم اين راه بسيار خوبی است.
ما يک مشکل بسيار جدی داريم و آن اين است که ۲۰۰ يا ۳۰۰ سال پيش مرکز عبور و مرور و روابط در دنيا بوديم، به خصوص در روابط تجاری و بازرگانی و اقتصادی و به اين معنی بود که فرهنگ های مختلف هم وارد میشد.
ما مرکز جاده ابريشم بوديم و اين جاده ابريشم به دليل گسترش راههای دريايی از بين رفت و ما ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال از دنيا دور افتاديم زيرا ديگر در مرکز عبور و مرور نبوديم و فقط خودمان بوديم و خودمان.
وقتی سايت بالاترين نيز راه افتاد، برای ما يک اتفاق مهم پيش آمد و کسی چون من که در خارج از کشور زندگی میکردم، اين شانس را پيدا کردم که با يک طلبه که در قم ساکن است و چت می کند و از انديشه های خود دفاع میکند، حرف بزنم.
به نظر من فيس بوک هم يک راه است و يک مکان مجازی برای برقراری ارتباطات انسانی، فکر کردن، حرف زدن، نظر دادن و نظر گرفتن.
اين راه بسيار مفيد است و فکر میکنم برای ما که دچار بحران ارتباطی هستيم، غنيمتی است.
ضمن اين که اصلا به اين مسئله فکر نمیکنم که لازم است از آن استفاده سياسی بکنيم و يا فکر کنيم يک ابزار سياسی است، بلکه يک ابزار ارتباطی و انسانی است.
البته میتوان از آن استفاده سياسی هم کرد. در حقيقت اين گروهی که شما راه انداخته ايد، برای بحث پيرامون اصلاحات درايران است و اعضايی هم از ايران داريد و من میبينم که بيش از دو هزار عضو دارد.
بله، به نظر من اگر اعضای گروه کمی روی تبليغات آن کار کنند، بسيار بيش از اينها می تواند عضو بگيرد.
مثلا من ديروز موضوعی را به بحث گذاشته بودم در مورد اين که ايران را با چه کلماتی توصيف میکنيد. از ديروز صبح تا امروز صبح، حدود ۱۵۰ نظر آمده بود. يا مثلا روز قبل موضوعی در مورد اين که چرا از ايران میرويد و چرا به آن باز میگرديد. اين مسئله مهمی است که ما بدانيم فقط نظر من وجود ندارد، بلکه نظر کسی که از ايران رفته و هرگز نمیخواهد بازگردد هم وجود دارد و همچنين نظر کسی که در ايران مانده و با هر بدبختی می خواهد کشور خود را به يک کشور آزاد تبديل کند.
يعنی نوعی ترويج دموکراسی يا ترويج فيس بوکی دموکراسی؟
دقيقاً همين طور است و مهمتر از آن تحمل کردن ديگران.
دولت ایران تا کنون وبسایتهای مختلفی را در ایران فیلتر کرده است. دامنه فیلترینگ از سایتهای پورنوگرافیک تا سایتهای خبری را در برمیگیرد. در عین حال نیروهای امنیتی و قضایی ایران، گروهی از وبلاگنویسان را نیز بازداشت کردهاند.
سازمان غیر دولتی «گزارشگران بدون مرز» دولت ایران را در کنار ۱۱ کشور دیگر به عنوان یکی از دشمنان اینترنت معرفی کرده است.
با این همه برداشتن فیلترینگ از فیس بوک باعث خوشحالی آن دسته از ایرانیانی شده است که برای ارتباط با دوستان و آشنایان، و تبادل عقاید و نظرات و اطلاعات، از این سایت استقاده میکنند.
ابراهیم نبوی، روزنامهنگار و از جمله چهرههای معروف ایرانی که که خود در فیسبوک گروهی را برای بحث در مورد اصلاحات در ایران ایجاد کرده است، در گفتوگویی با رادیو فردا از فیسبوک میگوید... و باز هم بیشتر:
نمی دانم [چرا فیس بوک رفع فیلتر شده است] ولی اميدوارم دولت به اين مصاحبه گوش نکند و به آن فکر نکند و دوباره يادش نيافتد که آن را (فیس بوک) تعطيل کند.
اين طور نيست که فقط افرادی که مخالف حکومت ایران هستند به اينترنت نياز دارند تا با ايرانیها ارتباط داشته باشند. بلکه جريان مذهبی و دينی موجود هم که میخواهد لشگرکشی آن در دنيا بر اساس ارتباط با افکار عمومی باشد، به اينترنت نياز دارد.
«اميدوارم دولت به اين مصاحبه گوش نکند و به آن فکر نکند و دوباره يادش نيافتد که آن را (فیس بوک) تعطيل کند» (عکس از نیکآهنگ کوثر)
يعنی اين طور نيست که فقط ما نياز داشته باشيم با چند نفر در ايران حرف بزنيم، بلکه آقای مصباح يزدی هم به اينترنت نياز دارد تا بتواند با طرفداران اين نوع اسلامی که او میگويد در ايتاليا، بریتانیا و تمام دنيا حرف بزند.بنابراين دولت ایران برای بقای خود احتياج دارد که درها را باز کند و البته اگر درها را باز کند، ما هم میتوانيم از آن عبور کنيم.
شما يک گروه در اينترنت راه انداختهايد به نام «ايران ما»؛ با چه هدفی اين گروه را راه انداختهايد؟
يک روز صبح بر خلاف هر روز که ساعت ۱۰ و ۱۱ از خواب بيدار میشوم، ساعت هفت و نيم صبح بيدار شدم و به اين مسئله فکر کردم.
قبل از اين که در فيس بوک عضو شوم، روزانه حدود ۱۰ پيام از فيس بوک میگرفتم که مثلا کسی خواسته بود او را اضافه کنم، در حالی که من اصلا عضو فيس بوک نبودم. بنابراين تصميم گرفتم وارد فيس بوک شوم و وقتی عضو شدم، احساس کردم اين راه بسيار خوبی است.
ما يک مشکل بسيار جدی داريم و آن اين است که ۲۰۰ يا ۳۰۰ سال پيش مرکز عبور و مرور و روابط در دنيا بوديم، به خصوص در روابط تجاری و بازرگانی و اقتصادی و به اين معنی بود که فرهنگ های مختلف هم وارد میشد.
ما مرکز جاده ابريشم بوديم و اين جاده ابريشم به دليل گسترش راههای دريايی از بين رفت و ما ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال از دنيا دور افتاديم زيرا ديگر در مرکز عبور و مرور نبوديم و فقط خودمان بوديم و خودمان.
ابراهیم نبوی: « به نظر من فيس بوک هم يک راه است و يک مکان مجازی برای برقراری ارتباطات انسانی، فکر کردن، حرف زدن، نظر دادن و نظر گرفتن. اين راه بسيار مفيد است و فکر میکنم برای ما که دچار بحران ارتباطی هستيم، غنيمتی است. »
اکنون ما بايد اين فاصله را درست کنيم و اينترنت يکی از راههای آن است. ۱۰ سال پيش زمانی که سايت گويا درست شد، توانست يک مرحله ما را جلو ببرد، زيرا چهارراه خبری بسيار خوبی ايجاد کرد. وقتی سايت بالاترين نيز راه افتاد، برای ما يک اتفاق مهم پيش آمد و کسی چون من که در خارج از کشور زندگی میکردم، اين شانس را پيدا کردم که با يک طلبه که در قم ساکن است و چت می کند و از انديشه های خود دفاع میکند، حرف بزنم.
به نظر من فيس بوک هم يک راه است و يک مکان مجازی برای برقراری ارتباطات انسانی، فکر کردن، حرف زدن، نظر دادن و نظر گرفتن.
اين راه بسيار مفيد است و فکر میکنم برای ما که دچار بحران ارتباطی هستيم، غنيمتی است.
ضمن اين که اصلا به اين مسئله فکر نمیکنم که لازم است از آن استفاده سياسی بکنيم و يا فکر کنيم يک ابزار سياسی است، بلکه يک ابزار ارتباطی و انسانی است.
البته میتوان از آن استفاده سياسی هم کرد. در حقيقت اين گروهی که شما راه انداخته ايد، برای بحث پيرامون اصلاحات درايران است و اعضايی هم از ايران داريد و من میبينم که بيش از دو هزار عضو دارد.
بله، به نظر من اگر اعضای گروه کمی روی تبليغات آن کار کنند، بسيار بيش از اينها می تواند عضو بگيرد.
مثلا من ديروز موضوعی را به بحث گذاشته بودم در مورد اين که ايران را با چه کلماتی توصيف میکنيد. از ديروز صبح تا امروز صبح، حدود ۱۵۰ نظر آمده بود. يا مثلا روز قبل موضوعی در مورد اين که چرا از ايران میرويد و چرا به آن باز میگرديد. اين مسئله مهمی است که ما بدانيم فقط نظر من وجود ندارد، بلکه نظر کسی که از ايران رفته و هرگز نمیخواهد بازگردد هم وجود دارد و همچنين نظر کسی که در ايران مانده و با هر بدبختی می خواهد کشور خود را به يک کشور آزاد تبديل کند.
يعنی نوعی ترويج دموکراسی يا ترويج فيس بوکی دموکراسی؟
دقيقاً همين طور است و مهمتر از آن تحمل کردن ديگران.