جبهه مشارکت، از احزاب عمده اصلاحطلب ایران، حمایت خود را از آخرین بیانیه میرحسین موسوی که در آن راهکارهایی برای خروج کشور از «بحران» پیشنهاد شده، اعلام کرد.
در بیانیه جبهه مشارکت تاکید شده است که «بیانیه شماره ۱۷ مهندس میرحسین موسوی پاسخی به این نیاز مبرم و عاجل ملت و کشور ایران است و در صورتی که به خوبی توسط مخاطبانش دریافت و درک شود و به راه حلهای حداقلی آن عمل شود میتواند موجبات امید و بهروزی را برای کشور فراهم بیاورد.»
جبهه مشارکت میافزاید: «همانطور که در مقدمه آن بیانیه آمده است اولین قدم، پذیرش وجود یک بحران جدی در کشور است. این بحران دارای دو مولفه متصل به هم است، یکی بیصداقتی، عدم شفافیت و ناکارآمدی دولت و در نتیجه ویرانگر بودن نقش آن در مسیر توسعه برنامهریزی شده و مورد اجماع نهادهای سیاستگذار و دیگری برگزاری انتخاباتی ناسالم و اعلام نتایجی غیرواقعی برای آن.»
جبهه مشارکت در تبیین آخرین بیانیه میرحسین موسوی، که تعابیر متفاوتی از آن شده است، این بیانیه را در راستای هدف اصلی جنبش سبز یعنی «بازگردندان کشور به مسیر درست» ارزیابی کرده است.
در بیانیه جبهه مشارکت آمده است: «جنبش سبز که پیش از انتخابات برای روی کار آوردن دولتی کارآمد، قانونگرا و صادق شکل گرفت پس از برگزاری انتخابات با اعتراض به نتایج غیرواقعی اعلام شده تداوم و گسترش یافت. بنابراین انتقال نقطه ثقل مطالبات جنبش از مؤلفه دوم به مؤلفه اول در حقیقت انتقال از فرع به اصل است هرچند معنای آن غفلت از همان فرع نیز نیست.»
میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۷ خود، ضمن اینکه اعلام کرد، ترسی از کشته شدن ندارد، نخستین گام برای برون رفت از وضع موجود را به رسمیت شناختن «بحران» در کشور دانست.
میرحسین موسوی در این بیانیه پنج راهکار ارائه داد که تفاسیر متفاوتی از برخی از مفاد آن به عمل آمد. در حالی که عدهای و از جمله محسن رضایی، در نامهای سرگشاده به رهبری جمهوری اسلامی، از آن به عنوان «عقبنشینی» یاد کردند، عدهای دیگر آن را «هوشمندانه» خواندند. همچنین برخی دیگر نیز همچون حسین شریعتمداری، نماینده آیتالله خامنهای در روزنامه کیهان، آن را «منافقانه» خواندند.
در میان پنج راهکار موسوی راهکار نخست که «اعلام مسئولیتپذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایتهای غیرمعمول در مقابل کاستیها و ضعفهایش نشود و دولت مستقیماً پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است» محل تفاسیر مختلف شد.
محسن رضایی در نامه سرگشاده خود به آیتالله خامنهای نوشت: «عقبنشینی آقای میر حسین موسوی از انکار دولت آقای احمدینژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به اینکه مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود ولی میتواند سرآغاز یک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد.»
با این حال خود محسن رضایی هم، از سوی شماری از نمایندگان و چهرههای جناح اصولگرا هدف حمله قرار گرفت؛ حمید رسایی از این نامه به عنوان «تعارف جام زهر» به آیتالله خامنهای یاد کرد و روحالله حسینیان، دیگر نماینده مجلس، در باره آن گفت «اینگونه نامهها و بیانیهها از یک مرکز مشترک برنامهریزی میشود».
حسین شریعتمداری، نیز در سرمقاله روز یکشنبه کیهان از «ساده اندیشی و كم دانشی» محسن رضایی ابراز تأسف کرده و گفته است این نامه با چه مقصودی به صورت سرگشاده به رهبر جمهوری نوشته شده است در حالی که وی میتوانسته این نامه را به دست آیتالله خامنهای برساند.
اکنون جبهه مشارکت در حمایت از راهکارهای میرحسین موسوی گفته است با توجه به اینکه حکومت «از حربه مردم علیه مردم» در «ناامیدی از ابزار رسمی سرکوب» استفاده میکند، تصریح میکند: «بیانیه اخیر مهندس موسوی با درک چنین تهدیدی برای ملت و کشور و براساس تعهد عمیق ایشان به مصالح و منافع ملی صادر شده و در آن تعدادی از راهحلهایی که میتواند اوضاع آشفته کنونی را به نفع ملت بهبود ببخشد ارائه شده است.»
بیشتر بخوانید:
جبهه مشارکت میافزاید: «همانطور که در مقدمه آن بیانیه آمده است اولین قدم، پذیرش وجود یک بحران جدی در کشور است. این بحران دارای دو مولفه متصل به هم است، یکی بیصداقتی، عدم شفافیت و ناکارآمدی دولت و در نتیجه ویرانگر بودن نقش آن در مسیر توسعه برنامهریزی شده و مورد اجماع نهادهای سیاستگذار و دیگری برگزاری انتخاباتی ناسالم و اعلام نتایجی غیرواقعی برای آن.»
جبهه مشارکت در تبیین آخرین بیانیه میرحسین موسوی، که تعابیر متفاوتی از آن شده است، این بیانیه را در راستای هدف اصلی جنبش سبز یعنی «بازگردندان کشور به مسیر درست» ارزیابی کرده است.
در بیانیه جبهه مشارکت آمده است: «جنبش سبز که پیش از انتخابات برای روی کار آوردن دولتی کارآمد، قانونگرا و صادق شکل گرفت پس از برگزاری انتخابات با اعتراض به نتایج غیرواقعی اعلام شده تداوم و گسترش یافت. بنابراین انتقال نقطه ثقل مطالبات جنبش از مؤلفه دوم به مؤلفه اول در حقیقت انتقال از فرع به اصل است هرچند معنای آن غفلت از همان فرع نیز نیست.»
میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۷ خود، ضمن اینکه اعلام کرد، ترسی از کشته شدن ندارد، نخستین گام برای برون رفت از وضع موجود را به رسمیت شناختن «بحران» در کشور دانست.
میرحسین موسوی در این بیانیه پنج راهکار ارائه داد که تفاسیر متفاوتی از برخی از مفاد آن به عمل آمد. در حالی که عدهای و از جمله محسن رضایی، در نامهای سرگشاده به رهبری جمهوری اسلامی، از آن به عنوان «عقبنشینی» یاد کردند، عدهای دیگر آن را «هوشمندانه» خواندند. همچنین برخی دیگر نیز همچون حسین شریعتمداری، نماینده آیتالله خامنهای در روزنامه کیهان، آن را «منافقانه» خواندند.
در حالی که عدهای و از جمله محسن رضایی، در نامهای سرگشاده به رهبری جمهوری اسلامی، از بیانیه موسوی به عنوان «عقبنشینی» یاد کردند، عدهای دیگر آن را «هوشمندانه» خواندند. برخی دیگر نیز همچون حسین شریعتمداری، نماینده آیتالله خامنهای در روزنامه کیهان، آن را «منافقانه» خواندند.
محسن رضایی در نامه سرگشاده خود به آیتالله خامنهای نوشت: «عقبنشینی آقای میر حسین موسوی از انکار دولت آقای احمدینژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به اینکه مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود ولی میتواند سرآغاز یک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد.»
با این حال خود محسن رضایی هم، از سوی شماری از نمایندگان و چهرههای جناح اصولگرا هدف حمله قرار گرفت؛ حمید رسایی از این نامه به عنوان «تعارف جام زهر» به آیتالله خامنهای یاد کرد و روحالله حسینیان، دیگر نماینده مجلس، در باره آن گفت «اینگونه نامهها و بیانیهها از یک مرکز مشترک برنامهریزی میشود».
حسین شریعتمداری، نیز در سرمقاله روز یکشنبه کیهان از «ساده اندیشی و كم دانشی» محسن رضایی ابراز تأسف کرده و گفته است این نامه با چه مقصودی به صورت سرگشاده به رهبر جمهوری نوشته شده است در حالی که وی میتوانسته این نامه را به دست آیتالله خامنهای برساند.
اکنون جبهه مشارکت در حمایت از راهکارهای میرحسین موسوی گفته است با توجه به اینکه حکومت «از حربه مردم علیه مردم» در «ناامیدی از ابزار رسمی سرکوب» استفاده میکند، تصریح میکند: «بیانیه اخیر مهندس موسوی با درک چنین تهدیدی برای ملت و کشور و براساس تعهد عمیق ایشان به مصالح و منافع ملی صادر شده و در آن تعدادی از راهحلهایی که میتواند اوضاع آشفته کنونی را به نفع ملت بهبود ببخشد ارائه شده است.»