میرحسین موسوی در تازهترین بیانیه خود (بیانیه شماره ۱۷) روز جمعه گذشته، پنج راه حل را برای خروج از بحران پیشنهاد کرده است و نخست به مقامهای جمهوری اسلامی توصیه کرده وجود «بحران جدی» در کشور را به رسمیت بشناسند، چون در غیر این صورت «راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد».
ميرحسين موسوی اين پنج راهکار را «اعلام مسئوليت پذيری مستقيم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائيه»، «تدوين قانون شفاف و اعتماد برانگيز برای انتخاباتها»، «آزادی زندانيان سياسی و احياء حيثيت و آبروی آنها»، «آزادی مطبوعات و رسانهها و اجازه نشر مجدد روزنامههای توقيف شده» و «به رسميت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکيل احزاب» بيان کرده است.
پس از صدور بیانیه تازه، نخست وزیر سابق ایران و رقیب انتخاباتی محمود احمدی نژاد با مهدی کروبی دیگر اصلاحطلبی که در انتخابات شرکت کرد، دیدار کرد.
جزئیات گفتوگوهای این دو تن هنوز منتشر نشده است.
علی کشتگر، فعال و تحلیلگر سیاسی در پاریس در مورد تظاهرات معترضان در روز عاشورا، سپس تظاهرات دولتی طرفداران آیتالله خامنهای و تازهترین بیانیه میرحسین موسوی به رادیو فردا میگوید: تمام تلاشها و بسيج اين گروه برای به راه انداختن يک تظاهرات نمايشی بعد از روز عاشورای خونين در ايران بود، اما اين نمايش با شکست کامل مواجه شد و مردم با بی اعتنايی به آنها نگريستند و دنيا هم ديد که اينها قدرت بسيج ندارند و با تمام امکانات خود حتی ميدان انقلاب را هم نمیتوانند پر کنند.
آقای موسوی با توجه به همين مسئله و با توجه به اين که روز عاشورا مردم با آن گستردگی و عظمت به خيابانها آمدند، موقعيت شناسی دقيقی را نشان داد و پيشنهادات خود را مطرح و اشاره کرد که يک گروه از نيروهای منحط در درون حاکميت قطعاً با اين پيشنهادات مخالفند.
او همين گروه را هدف قرار داده و سعی کرد اين نيرو را از بقيه طيف اصولگرايان جدا کند. اين کار بسيار هوشمندانه است، زيرا آقای موسوی نخواسته همه نيروهای اصولگرا را با يک چوب براند و متوجه اين نکته است که در درون نيروهای اصولگرا هم افراد زيادی هستند که میدانند اگر وضعيت کنونی ادامه يابد به خودکشی جمهوری اسلامی منجر خواهد شد و از اين بابت نگرانند و به همين دليل هم در اين طيف کسانی با بيانيه شماره ۱۷ آقای موسوی برخورد مثبت میکنند.
طبيعی است نيروهای طرفدار خشونت و جنگ داخلی اکنون به دست وپا افتاده و نگران اين مسئله هستند که اگر بقيه نيروهای اصولگرا هم بخواهند قاطعانه حساب خود را از اينها جدا کنند، آن وقت رهبر جمهوری اسلامی چه موضعی خواهد گرفت. چون آقای خامنه ای هم به شدت تحت فشار است و میداند اگر در اين مسير حرکت کنند نظام در حال فروپاشی است. در نتيجه نيروهای افراطی به دست و پا افتاده و میخواهند موج ايجاد شده عليه خودشان را خنثی کنند.
شاهد موضع گيریهايی از طرف برخی اصولگرايان هستيم که متعلق به طيف ميانه رو هستند و همان طور که شما اشاره کرديد اختلاف نظر در ميان جبهه اصولگرا ايجاد شده است، از جمله میتوان به نامه محسن رضايی خطاب به آيت الله خامنه ای اشاره کرد. ارزيابی شما در مورد اين موضعگيریها چيست؟
کم نيستند کسانی که متوجه شده اند اکثريت عظيم ملت دولت کودتا را نمیخواهند. در شش ماه گذشته با وجود تمام سرکوبهای خونين، مردم در فضای اعتراضی ايران خواستهای خود را نشان داده اند.
نيروهای طيف اصولگرا نگران هستند و وضعيت در نيروهای مسلح هم به همين ترتيب است و آقای محسن رضايی که يکی از فرماندهان سپاه پاسداران است از واکنشهای درون نيروهای مسلح خبر دارد.
«رجانيوز» نيز از هفتهها پيش چندين بار به رئيس مجلس حمله کرد و اين مسئله نشان میدهد که نيروهای تندروی جمهوری اسلامی اگر بتوانند قدرت خود را تثبيت کنند، همين نيروها را هم کنار خواهند گذاشت و در همين جا متوقف نمیشوند، بنابراين بخش عظيمی از طيف اصولگرا احساس خطر میکنند و به اين اعتبار همراهی خود را با بيانيه آقای موسوی نشان میدهند.
وقتی به نامه آقای محسن رضايی نگاه میکنيم، میبينيم عملاً از بيانيه آقای موسوی در برابر نيروهای موسوم به «حاميان دولت» حمايت میکند.
محسن رضايی در نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی از عقب نشينی ميرحسين موسوی صحبت میکند و به گفته او، آقای موسوی دولت محمود احمدی نژاد را به رسميت شناخته است. به نظر شما آيا آقای موسوی از مواضع خود عقب نشسته است؟
به هيچ عنوان اين طور نيست. آقای موسوی حداقل خواستههای جنبش سبز ايران را مطرح کرده، البته خواستهای حداکثری جنبش سبز بسيار فراتر از اين است و اگر رژيم نتواند به خواستهای مطرح شده توسط آقای موسوی هر چه سريعتر پاسخ مثبت بدهد، جنبش در روزهای آينده به ناچار به سمت راديکاليسم بيشتر پيش میرود و ممکن است هدايت حرکت از دست اصلاح طلبان و رهبران کنونی جنبش سبز بيرون آيد و در بالا هم قدرت به دست نيروهای افراطی خشونت گرا بيفتد.
به نظر من آقای موسوی به همه اين مسايل توجه داشته و يک پيشنهاد حداقلی مطرح کرده که بخشی از خواستهای جنبش سبز است. آقای موسوی از روز اول تا امروز اين مسايل را تکرار کرده اما شايد چون بر ابطال انتخابات انگشت نگذاشته برخی فکر میکنند او کوتاه آمده است، ولی همين که او مسئله انتخابات آزاد را با سازوکارهای جديد و بدون دخالت مأموران حکومتی در تمام ردهها مطرح میکند و پاسخگو بودن قدرت در برابر نهادهای انتخابی را میخواهد، اگر اين موارد اجرا شود حکومت کودتايی نمیتواند ادامه يابد.
ميرحسين موسوی اين پنج راهکار را «اعلام مسئوليت پذيری مستقيم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائيه»، «تدوين قانون شفاف و اعتماد برانگيز برای انتخاباتها»، «آزادی زندانيان سياسی و احياء حيثيت و آبروی آنها»، «آزادی مطبوعات و رسانهها و اجازه نشر مجدد روزنامههای توقيف شده» و «به رسميت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکيل احزاب» بيان کرده است.
پس از صدور بیانیه تازه، نخست وزیر سابق ایران و رقیب انتخاباتی محمود احمدی نژاد با مهدی کروبی دیگر اصلاحطلبی که در انتخابات شرکت کرد، دیدار کرد.
جزئیات گفتوگوهای این دو تن هنوز منتشر نشده است.
علی کشتگر، فعال و تحلیلگر سیاسی در پاریس در مورد تظاهرات معترضان در روز عاشورا، سپس تظاهرات دولتی طرفداران آیتالله خامنهای و تازهترین بیانیه میرحسین موسوی به رادیو فردا میگوید: تمام تلاشها و بسيج اين گروه برای به راه انداختن يک تظاهرات نمايشی بعد از روز عاشورای خونين در ايران بود، اما اين نمايش با شکست کامل مواجه شد و مردم با بی اعتنايی به آنها نگريستند و دنيا هم ديد که اينها قدرت بسيج ندارند و با تمام امکانات خود حتی ميدان انقلاب را هم نمیتوانند پر کنند.
آقای موسوی با توجه به همين مسئله و با توجه به اين که روز عاشورا مردم با آن گستردگی و عظمت به خيابانها آمدند، موقعيت شناسی دقيقی را نشان داد و پيشنهادات خود را مطرح و اشاره کرد که يک گروه از نيروهای منحط در درون حاکميت قطعاً با اين پيشنهادات مخالفند.
او همين گروه را هدف قرار داده و سعی کرد اين نيرو را از بقيه طيف اصولگرايان جدا کند. اين کار بسيار هوشمندانه است، زيرا آقای موسوی نخواسته همه نيروهای اصولگرا را با يک چوب براند و متوجه اين نکته است که در درون نيروهای اصولگرا هم افراد زيادی هستند که میدانند اگر وضعيت کنونی ادامه يابد به خودکشی جمهوری اسلامی منجر خواهد شد و از اين بابت نگرانند و به همين دليل هم در اين طيف کسانی با بيانيه شماره ۱۷ آقای موسوی برخورد مثبت میکنند.
طبيعی است نيروهای طرفدار خشونت و جنگ داخلی اکنون به دست وپا افتاده و نگران اين مسئله هستند که اگر بقيه نيروهای اصولگرا هم بخواهند قاطعانه حساب خود را از اينها جدا کنند، آن وقت رهبر جمهوری اسلامی چه موضعی خواهد گرفت. چون آقای خامنه ای هم به شدت تحت فشار است و میداند اگر در اين مسير حرکت کنند نظام در حال فروپاشی است. در نتيجه نيروهای افراطی به دست و پا افتاده و میخواهند موج ايجاد شده عليه خودشان را خنثی کنند.
شاهد موضع گيریهايی از طرف برخی اصولگرايان هستيم که متعلق به طيف ميانه رو هستند و همان طور که شما اشاره کرديد اختلاف نظر در ميان جبهه اصولگرا ايجاد شده است، از جمله میتوان به نامه محسن رضايی خطاب به آيت الله خامنه ای اشاره کرد. ارزيابی شما در مورد اين موضعگيریها چيست؟
کم نيستند کسانی که متوجه شده اند اکثريت عظيم ملت دولت کودتا را نمیخواهند. در شش ماه گذشته با وجود تمام سرکوبهای خونين، مردم در فضای اعتراضی ايران خواستهای خود را نشان داده اند.
نيروهای طيف اصولگرا نگران هستند و وضعيت در نيروهای مسلح هم به همين ترتيب است و آقای محسن رضايی که يکی از فرماندهان سپاه پاسداران است از واکنشهای درون نيروهای مسلح خبر دارد.
«رجانيوز» نيز از هفتهها پيش چندين بار به رئيس مجلس حمله کرد و اين مسئله نشان میدهد که نيروهای تندروی جمهوری اسلامی اگر بتوانند قدرت خود را تثبيت کنند، همين نيروها را هم کنار خواهند گذاشت و در همين جا متوقف نمیشوند، بنابراين بخش عظيمی از طيف اصولگرا احساس خطر میکنند و به اين اعتبار همراهی خود را با بيانيه آقای موسوی نشان میدهند.
وقتی به نامه آقای محسن رضايی نگاه میکنيم، میبينيم عملاً از بيانيه آقای موسوی در برابر نيروهای موسوم به «حاميان دولت» حمايت میکند.
محسن رضايی در نامه خود به رهبر جمهوری اسلامی از عقب نشينی ميرحسين موسوی صحبت میکند و به گفته او، آقای موسوی دولت محمود احمدی نژاد را به رسميت شناخته است. به نظر شما آيا آقای موسوی از مواضع خود عقب نشسته است؟
به هيچ عنوان اين طور نيست. آقای موسوی حداقل خواستههای جنبش سبز ايران را مطرح کرده، البته خواستهای حداکثری جنبش سبز بسيار فراتر از اين است و اگر رژيم نتواند به خواستهای مطرح شده توسط آقای موسوی هر چه سريعتر پاسخ مثبت بدهد، جنبش در روزهای آينده به ناچار به سمت راديکاليسم بيشتر پيش میرود و ممکن است هدايت حرکت از دست اصلاح طلبان و رهبران کنونی جنبش سبز بيرون آيد و در بالا هم قدرت به دست نيروهای افراطی خشونت گرا بيفتد.
به نظر من آقای موسوی به همه اين مسايل توجه داشته و يک پيشنهاد حداقلی مطرح کرده که بخشی از خواستهای جنبش سبز است. آقای موسوی از روز اول تا امروز اين مسايل را تکرار کرده اما شايد چون بر ابطال انتخابات انگشت نگذاشته برخی فکر میکنند او کوتاه آمده است، ولی همين که او مسئله انتخابات آزاد را با سازوکارهای جديد و بدون دخالت مأموران حکومتی در تمام ردهها مطرح میکند و پاسخگو بودن قدرت در برابر نهادهای انتخابی را میخواهد، اگر اين موارد اجرا شود حکومت کودتايی نمیتواند ادامه يابد.