ميرحسين موسوی، از رهبران مخالفان دولت در ايران، با انتقاد از سياستهای هستهای جمهوری اسلامی گفته است: قطعنامه ۱۹۲۹ عليه ايران را ورق پاره خواندن « مشکل مردم و کشور را حل نمی کند.»
به گزارش وب سايت کلمه، ميرحسين موسوی در يادداشتی به نقد سياستهای هستهای دولت جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته است: «سرانجام و متأسفانه قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت صادر شد. قطعنامه و قطعنامههايی که میتوانست با تدبير و عقلانيت بر کشور ما تحميل نشود».
شورای امنيت سازمان ملل متحد روز چهارشنبه نوزدهم خردادماه چهارمين قطعنامه تحريمی عليه ايران را تصويب کرد. کشورهای غربی میگويند که چهارمين قطعنامه تحريمی عليه ايران در برگيرنده شديدترين تحريمها تاکنون است.
ميرحسين موسوی در ادامه يادداشت خود گفته است: «اينکه بگویيم اين قطعنامه چون يک دستمال استفاده شده است مصائب ناشی از سياستهای پر هياهو و عوامفريبانه را تخفيف نخواهد داد».
اشاره ميرحسين موسوی به اظهارات محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران، است که در در واکنش به صدور قطعنامه ۱۹۲۹ عليه ايران گفته بود: «اين قطعنامهها برای ملت ايران پشيزی نمیارزد، به يکی از آنها پيغام دادم که اين قطعنامههايی که شما صادر میکنيد مثل دستمال مصرفشدهای است که بايد در زبالهدان انداخته شود».
ميرحسين موسوی همچنين گفته است: «برای اينجانب مانند روز روشن است که اين قطعنامه بر امنيت و اقتصاد کشور ما اثر خواهد گذاشت. توليد ناخالص را پایين خواهد آورد، بيکاری را بيشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بيشتر معيشتی و اجتماعی قرار خواهد داد، فاصله ما را ازکشورهای در حال رشد جهان بويژه کشورهای همسايه رقيب بيشتر خواهد ساخت و آخرين ميخ را بر تابوت چشمانداز بيست ساله خواهد کوبيد. کدام عقل سليم است که نداند کشور ما امروز پس از صدور قطعنامه آسيبپذيرتر و منزویتر از گذشته شده است؟».
سرنوشت شوم
ميرحسين موسوی در ادامه اين يادداشت با اشاره به اينکه دولتمردان جمهوری اسلامی «منافع خود وجناح خود را به جای منافع ملی جا میزنند» گفته است: «سرنوشت کشورهای ديگر در منطقه که در دام لفاظیهای مغرورانه و ميانتهی دولتيانشان افتادند و سرنوشت شوم و ترحمبرانگيزی پيدا کردند بايد جلوی چشم همه ما باشد».
ميرحسين موسوی میگويد: «بیترديد اين يک قطعنامه بر ضد ملت ماست. گرچه در کنار آن ما نمیتوانيم از تأثير سياستهای ماجراجويانه و مغشوش چشم بپوشيم».
اين نامزد دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری همچنين میگويد مردم بايد از پيامدها تحريمها عليه ايران مطلع شوند.
ميرحسين موسوی گفته است: «از مواردی که لازم است مردم حتماً بدانند خطرات امنيتی قابل پيشبينی ناشی از قطعنامه جديد است. بسياری از ملت ما نمیدانند مسيری که با ندانم کاری و گزافهگوییهای بیمورد در آن افتادهايم تاچه حد خطرناک است. اينکه کسانی بخواهند با بذلهگویی و رجزخوانی خيال خود و مردم را راحت کنند خيانت به مردم است. اگر میخواهيم آمادگی مردم را به عنوان مهمترين عامل بازدارندگی در مقابل خطرات احتمالی قرار دهيم بايد در حد ممکن پيامدهای احتمالی امنيتی شرايط موجود را به اطلاع آنها برسانيم. اگر اين اقدام برای مسئولان کشور دشوار است حداقل رسانههای غيردولتی آزاد گذاشته شوند که بدون اغراق و دلسوزانه اطلاعات و تحليلهای لازم را به مردم انتقال بدهند».
نخستوزير دوران جنگ ايران همچنين با انتقاد از اينکه «چند نفر پنهان از نظر مردم در مورد پروندههایی که به سرنوشت همه ملت مربوط است تصميمگيری کنند» خواستار مشارکت مجلس در تعيين سياست هستهای شده است.
ميرحسين موسوی میگويد: «چه اشکالی دارد همچون پرونده گروگانهای امريکایی، تصميمگيری در مورد اصول حاکم بر سياست هستهای کشور به تصويب مجلس برسد، نه آنکه مجلس در آخر کار با مصوبات فرمايشی خرابکاریهای تصميمگيران را توجيه نمايد. چرا بايد چند نفر پنهان از نظر مردم در مورد پروندههایی که به سرنوشت همه ملت مربوط است تصميم بگيرند؟ مگر قرار نبود مردم حاکم بر سرنوشت خود باشند؟ چرا فکر کنيم که مردم بايد با هرچه ما تصميم گرفتيم موافق باشند؟ آيا اصل مربوط به رفراندوم جنبه زينتی دارد که هر زمان برای حل مسائل مهم کشور به آن اشاره میشود طوفانی از اتهام و توهين راه میافتد؟ آيا جای آن نيست که در موارد حساس نظر ملت را از اين طريق پشت سر تصميمات مهم قرار دهيم؟»
ميرحسين موسوی همچنين گفته است: «قصد از تحريمها صرف به زانو درآوردن دولت نيست. تجربه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت تلخ عراق و افغانستان در زمان معاصر پيشاروی ماست و هشياری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتيان شانس بقای خود را در ادامه اين بحران و تشديد مخاصمات و حتی تشويق دشمنان برای تعرض نظامی ببينند».
استفاده از همه ظرفيتها
ميرحسين موسوی در ادامه خواستار گسترش دايره مشاوران «پرونده حساس هستهای» ايران شده است.
آقای موسوی نوشته است: «بر خلاف دوران جناب آقای خاتمی، عده کمتر و کمتجربهتری درگير اين پرونده حساس هستند. و به طور قطع يکی از دلايل ورود به اين مرحله ناخوشايند و بحرانی تنگ بودن دايره مشاوران زبده است».
ميرحسين موسوی همچنين خواستار استفاده از همه ظرفيتهای موجود در کشور در پرونده هستهای ايران شده است.
آقای موسوی همچنين گفته است: «خطر آنچنان مهم است که به خاطر آن استفاده از تجربيات و منزلت شخصيتهایی چون جنابان هاشمی و خاتمی و روحانی و آقازاده و لاريجانی و… ضرورت داشته باشد».
ميرحسين موسوی در ادامه از جلوگيری از سفر خارجی محمد خاتمی، رئيسجمهور سابق ايران انتقاد کرده است.
وی در بخش ديگری از اين يادداشت از نقش سپاه پاسداران در سرکوب اعتراضات پس از انتخابات و فعاليتهای اقتصادی اين نهاد انتقاد کرده است.
آقای موسوی در این زمینه گفته است: «سپاه امروز درگير مسائل سؤالبرانگيزی است. از سويی اسلحه سپاه و بسيج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است و در سرکوب و دستگيریها و بازجوییهای نيروهای سياسی و معترضين نقش درجه اول دارند و از سوی ديگر سپاه در حجم غير قابل باوری درگير مسائل اقتصادی است».
به گزارش وب سايت کلمه، ميرحسين موسوی در يادداشتی به نقد سياستهای هستهای دولت جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته است: «سرانجام و متأسفانه قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنيت صادر شد. قطعنامه و قطعنامههايی که میتوانست با تدبير و عقلانيت بر کشور ما تحميل نشود».
شورای امنيت سازمان ملل متحد روز چهارشنبه نوزدهم خردادماه چهارمين قطعنامه تحريمی عليه ايران را تصويب کرد. کشورهای غربی میگويند که چهارمين قطعنامه تحريمی عليه ايران در برگيرنده شديدترين تحريمها تاکنون است.
ميرحسين موسوی در ادامه يادداشت خود گفته است: «اينکه بگویيم اين قطعنامه چون يک دستمال استفاده شده است مصائب ناشی از سياستهای پر هياهو و عوامفريبانه را تخفيف نخواهد داد».
اشاره ميرحسين موسوی به اظهارات محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران، است که در در واکنش به صدور قطعنامه ۱۹۲۹ عليه ايران گفته بود: «اين قطعنامهها برای ملت ايران پشيزی نمیارزد، به يکی از آنها پيغام دادم که اين قطعنامههايی که شما صادر میکنيد مثل دستمال مصرفشدهای است که بايد در زبالهدان انداخته شود».
ميرحسين موسوی همچنين گفته است: «برای اينجانب مانند روز روشن است که اين قطعنامه بر امنيت و اقتصاد کشور ما اثر خواهد گذاشت. توليد ناخالص را پایين خواهد آورد، بيکاری را بيشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بيشتر معيشتی و اجتماعی قرار خواهد داد، فاصله ما را ازکشورهای در حال رشد جهان بويژه کشورهای همسايه رقيب بيشتر خواهد ساخت و آخرين ميخ را بر تابوت چشمانداز بيست ساله خواهد کوبيد. کدام عقل سليم است که نداند کشور ما امروز پس از صدور قطعنامه آسيبپذيرتر و منزویتر از گذشته شده است؟».
سرنوشت شوم
ميرحسين موسوی در ادامه اين يادداشت با اشاره به اينکه دولتمردان جمهوری اسلامی «منافع خود وجناح خود را به جای منافع ملی جا میزنند» گفته است: «سرنوشت کشورهای ديگر در منطقه که در دام لفاظیهای مغرورانه و ميانتهی دولتيانشان افتادند و سرنوشت شوم و ترحمبرانگيزی پيدا کردند بايد جلوی چشم همه ما باشد».
ميرحسين موسوی میگويد: «بیترديد اين يک قطعنامه بر ضد ملت ماست. گرچه در کنار آن ما نمیتوانيم از تأثير سياستهای ماجراجويانه و مغشوش چشم بپوشيم».
اين نامزد دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری همچنين میگويد مردم بايد از پيامدها تحريمها عليه ايران مطلع شوند.
ميرحسين موسوی گفته است: «از مواردی که لازم است مردم حتماً بدانند خطرات امنيتی قابل پيشبينی ناشی از قطعنامه جديد است. بسياری از ملت ما نمیدانند مسيری که با ندانم کاری و گزافهگوییهای بیمورد در آن افتادهايم تاچه حد خطرناک است. اينکه کسانی بخواهند با بذلهگویی و رجزخوانی خيال خود و مردم را راحت کنند خيانت به مردم است. اگر میخواهيم آمادگی مردم را به عنوان مهمترين عامل بازدارندگی در مقابل خطرات احتمالی قرار دهيم بايد در حد ممکن پيامدهای احتمالی امنيتی شرايط موجود را به اطلاع آنها برسانيم. اگر اين اقدام برای مسئولان کشور دشوار است حداقل رسانههای غيردولتی آزاد گذاشته شوند که بدون اغراق و دلسوزانه اطلاعات و تحليلهای لازم را به مردم انتقال بدهند».
نخستوزير دوران جنگ ايران همچنين با انتقاد از اينکه «چند نفر پنهان از نظر مردم در مورد پروندههایی که به سرنوشت همه ملت مربوط است تصميمگيری کنند» خواستار مشارکت مجلس در تعيين سياست هستهای شده است.
ميرحسين موسوی میگويد: «چه اشکالی دارد همچون پرونده گروگانهای امريکایی، تصميمگيری در مورد اصول حاکم بر سياست هستهای کشور به تصويب مجلس برسد، نه آنکه مجلس در آخر کار با مصوبات فرمايشی خرابکاریهای تصميمگيران را توجيه نمايد. چرا بايد چند نفر پنهان از نظر مردم در مورد پروندههایی که به سرنوشت همه ملت مربوط است تصميم بگيرند؟ مگر قرار نبود مردم حاکم بر سرنوشت خود باشند؟ چرا فکر کنيم که مردم بايد با هرچه ما تصميم گرفتيم موافق باشند؟ آيا اصل مربوط به رفراندوم جنبه زينتی دارد که هر زمان برای حل مسائل مهم کشور به آن اشاره میشود طوفانی از اتهام و توهين راه میافتد؟ آيا جای آن نيست که در موارد حساس نظر ملت را از اين طريق پشت سر تصميمات مهم قرار دهيم؟»
ميرحسين موسوی همچنين گفته است: «قصد از تحريمها صرف به زانو درآوردن دولت نيست. تجربه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت تلخ عراق و افغانستان در زمان معاصر پيشاروی ماست و هشياری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتيان شانس بقای خود را در ادامه اين بحران و تشديد مخاصمات و حتی تشويق دشمنان برای تعرض نظامی ببينند».
استفاده از همه ظرفيتها
ميرحسين موسوی در ادامه خواستار گسترش دايره مشاوران «پرونده حساس هستهای» ايران شده است.
آقای موسوی نوشته است: «بر خلاف دوران جناب آقای خاتمی، عده کمتر و کمتجربهتری درگير اين پرونده حساس هستند. و به طور قطع يکی از دلايل ورود به اين مرحله ناخوشايند و بحرانی تنگ بودن دايره مشاوران زبده است».
ميرحسين موسوی همچنين خواستار استفاده از همه ظرفيتهای موجود در کشور در پرونده هستهای ايران شده است.
آقای موسوی همچنين گفته است: «خطر آنچنان مهم است که به خاطر آن استفاده از تجربيات و منزلت شخصيتهایی چون جنابان هاشمی و خاتمی و روحانی و آقازاده و لاريجانی و… ضرورت داشته باشد».
ميرحسين موسوی در ادامه از جلوگيری از سفر خارجی محمد خاتمی، رئيسجمهور سابق ايران انتقاد کرده است.
وی در بخش ديگری از اين يادداشت از نقش سپاه پاسداران در سرکوب اعتراضات پس از انتخابات و فعاليتهای اقتصادی اين نهاد انتقاد کرده است.
آقای موسوی در این زمینه گفته است: «سپاه امروز درگير مسائل سؤالبرانگيزی است. از سويی اسلحه سپاه و بسيج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است و در سرکوب و دستگيریها و بازجوییهای نيروهای سياسی و معترضين نقش درجه اول دارند و از سوی ديگر سپاه در حجم غير قابل باوری درگير مسائل اقتصادی است».