لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۵۱

ميرحسين موسوی: هدف اصلی ما، مشروط کردن قدرت است


ميرحسين موسوی در ديدار با شماری از خبرنگاران و خانواده های خبرنگارانی که در بند هستند گفت که هدف اصلی، مشروط کردن قدرت و رسيدن به عدالت و آزادی است و افزود ايده تغيير در کشور متولد شده است.

آقای موسوی گفت:« هدف اصلی ما مشروط کردن قدرت، رسيدن به عدالت و آزادی و حرکت به سمت جامعه ای است که در آن فشار و تهديد نباشد. به نظر من اگر ايده های خوب متولد شود، پيروزی آن قطعی است و من بر اين باورم که ايده تغير در کشور متولد شده است.»

آقای موسوی با حمايت از زندانيانی که اعتصاب غذا کرده اند گفت: بايد صدای ما به دوستان دربندی که برای رسيدن به حقوق ابتدايی خود اعتصاب غذا کرده اند، برسد و آنان بدانند که جنبش سبز، خواهان آزادی آنها است و تمامی ملت ما هم پشتيبان آنان برای رسيدن به خواسته های به حق آنها است.

وی افزود:« وجود اين تعداد زياد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگيز است و هم خيلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانيت راهی که جنبش سبز برگزيده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دليل مخالفت با رويش مجدد استبداد در زندان به سر می برند.»

حدود ۱۷ تن از خبرنگاران زندانی از دوشنبه هفته گذشته در اعتراض به برخوردار نبودن حقوق خود دست به اعتصاب غذا زده اند و برای پايان دادن به اعتصاب خود پنج شرط اعلام کرده و در ديدار با معاون دادستان اين شرايط را مطرح کردند.

مهم ترين ابزار مشروط کردن قدرت

آقای موسوی که سوابق کار مطبوعاتی از جمله سردبيری روزنامه جمهوری اسلامی را در سابقه خود دارد، گفته است:« تجربيات يک سال گذشته نشان داد که مهمترين خواسته های فعلی ما، مشروط کردن قدرت است و اگر موفق شويم که قدرت را مشروط کنيم، بسياری از مشکلات بنيادين کشور حل می شود. به نظر من مقاومتی که امروز در برابر پيشرفت کشور وجود دارد از همين ناحيه است و بهايی که امروز خبرنگاران می پردازند به اين دليل است که رکن اطلاع رسانی و گسترش آگاهی، مهمترين ابزار مشروط کردن قدرت است.»

وی گفت:«حساسيت بسياری که به کار خبرنگاران و فعاليت رسانه ها وجود دارد و دليل اصلی حمله به روزنامه ها و روزنامه نگاران همين است که مهمترين مسئله کشور را هدف گرفته اند.»

آقای موسوی با انتقاد از سياست خارجی فعلی دولت حاکم در ايران گفت:«به نظر می رسد برای بعضی از دست اندرکاران فعلی امور، صحبت کردن با خارجی ها و کوتاه آمدن و کمی پيش رفتن و عقب نشستن، از برآورده کردن حقوق ملت، برگشتن به قانون و بازکردن راه، ساده تر باشد. در حالی که اين روش (بازگشت به قانون و برآورده کردن حقوق ملت) می تواند بسياری از مشکلات ملی ما را حل و ريشه های بحران را به تدريج خشک کند و ما را به وضعيت عادی برگرداند.»

اول زنده بودن جنبش سبز، بعد پيروزی

ميرحسين موسوی درباره حرکت جنبش سبز گفته است اين جنبش ابتدا بايد بتواند زندگی کند تا بتواند به پيروزی برسد و از همين رو از هرنوع اقدامی که تمامی نيروهای نظامی و امنيتی را به طور يکدست در برابر مردم قرار می دهد بايد پرهيز کرد چرا که به ضرر جنبش سبز است.

وی با انتقاد از تفسيرهای خشونت طلبانه از سوی برخی گفت:«در دانشگاه تهران جشن بزرگ ولايت برگزار شد که يک روحانی در آن سخنرانی می کرد و می گفت: اگر در جامعه ای دو دستگی به وجود بيايد و يک گروه بر گروه ديگر حاکم شد، (گروه حاکم) می تواند همه آن ديگران (گروه مقابل) را اعدام کند. سوال اينجاست که چرا اين تفکر در يک جشن که برای شادی و سرور و وحدت بايد برگزار شود، مطرح می شود. دليل آن ترس از ريزش نيروها و تولد ايده ايست (ايده تغيير) که به آن اشاره کردم.»

مدرک رضايت امام زمان را نشان دهند، ما هم تسليم می شويم

آقای موسوی موسوی با اشاره به مطالبات جنبش سبز گفت: «تاکيد بر استقلال مجلس، يک خواسته کليدی است. الان افکار پيش از رسيدن به مجلس تصفيه می شود. يکی از امامان جمعه گفته شورای نگهبان، يک صافی است و اين صافی مورد رضايت امام زمان هم هست. من می گويم کجا مورد رضايت ايشان است و مدارک آن را نشان دهند که ما هم تسليم شويم».

ميرحسين موسوی افزود:« در انتخابات مجلس ششم، آن قدر رای ها را جا به جا کردند که آقای (علیرضا) رجايی حذف شد و آقايی که رييس فرهنگستان ادب! شد (غلامعلی حداد عادل) وارد مجلس کردند.»

علیرضا رجایی در انتخابات مجلس ششم توانست آرا لازم را کسب کند، اما پس از ابطال نزديک به هفت‌صدهزار رای از صندوق‌های آرای حوزه انتخابیه تهران توسط شورای نگهبان وی از ورود به مجلس بازماند و غلامعلی حداد عادل به جای علیرضا رجایی وارد مجلس شد.

آقای موسوی همچنين گفت که از تحريم و فشار بين المللی بر کشور راضی نيست و افزود که پيروزی جنبش سبز به هر قيمتی را باور ندارد.

وی با اشاره به خاطره ای در مورد فشارهايی که در زمان جنگ تحمل کرده، گفت:« روز بعد از حمله صدام به حلبچه، به آنجا رفتيم و آن صحنه های فجيع را از نزديک ديديم. با دعوت از خبرنگاران و انتشار فيلم ها و عکس ها، فضای جهانی از نظر تبليغات کمی به نفع ما تغيير کرد. درست در همان زمان - حالا نمی گويم توسط که و چگونه - هواپيمايی ربوده شد و می خواست در مهرآباد فرود بيايد. ما به دوستان گفتيم فرودگاه را ببندند و اين هواپيما به مشهد رفت. اين وضعيت برای ما قابل دفاع نبود و ضرباتی را بر ما تحميل کرد.»

آقای موسوی گفته است:« گفتن اين مسايل با جزييات به نظر من جز در مواقعی که ضرورتی وجود دارد، به نفع جنش سبز نيست. ما بايد نيرو جذب کنيم و همه نيروهای دلسوز انقلاب را با هر اختلاف سليقه و ديدگاهی کنار هم جمع کنيم. برای ما مهم است که اصول گرايان منصف و علاقمند به حرکت کشور در مسير درست را در کنار خود داشته باشيم و به آنها بگوييم ما هدف و حرف مشترکی داريم و آن اصلاح امور است.»

دهه اول انقلاب بی عيب و نقص نيست

ميرحسين موسوی با اشاره به اوايل وقوع انقلاب در ايران و روزهايی که نخست وزيری را در اختيار داشت، گفت:«من بارها گفته ام که آن دوره بی عيب و نقص نيست. در مورد همه موارد مبهم می توان بحث و گفت و گو کرد، حتی درباره تصفيه های اوايل انقلاب. سخن گفتن درباره دهه اول انقلاب، ممکن است و حتما نقدهايی هم وجود دارد اما آن را نبايد يکپارچه ديد و بايد هر حادثه ای را تحليل کرد.»

شماری از منتقدان آقای موسوی خواهان اين شده بودند که در مورد اعدام های سال ۱۳۶۷ در ايران موضع بگيرد و درباره آن موضع خود را اعلام کند.

ميرحسين موسوی گفت:«مسئله سال ۶۷ را بايد در منظر تاريخی خود بايد بررسی کرد و بعد هم ديد آيا دولت در اين زمينه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آيا اصلا امکانی برای دخالت داشته است؟ آيا در احکام و اسناد، نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در اين مسئله نداشته است. خيلی از کسان ديگر هم اطلاع نداشته اند. اما برای مطرح کردن اين مسائل با ذکر جزئيات، من هم محذوراتی دارم.»
XS
SM
MD
LG