در ماه سپتامبر دولت آمریکا شش مقام حکومت ایران را به خاطر نقش آنان در موج جدید سرکوبها در فهرست سیاه و مشمول تحریم قرار داد. در همین حال اتحادیه اروپا هنوز هم در حال بررسی تحریمهای مربوط به نقض حقوق بشر در ایران است، ولی تاکنون به نتیجه مشخصی نرسیده است.
روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال در مطلبی به قلم امانوئل اتولنگی مینویسد که حل این مشکل باید یکی از موارد مهم در مناسبات دو سوی اقیانوس اطلس محسوب شود.
آمریکا و کشورهای اروپایی به عنوان جوامع آزاد و دموکراتیک در زمینه حقوق بشر باید اصول و معیارهای خود را بر هر گونه مصلحتی ترجیح دهند. ولی علاوه بر آن در رویارویی با حکومت ایران بر سر برنامه هستهای تهران غرب فقط از طریق زیر سوال بردن مشروعیت رژیم ایران میتواند به موفقیت دست یابد.
اگر دموکراسیهای غربی بتوانند رژیم اسلامی را به خاطر موارد نقض حقوق بشر هدف گرفته، نیروهای مخالف را در داخل کشور تقویت کرده و بر فراز سد سانسور بتوانند با مردم ایران مستقیما صحبت کنند خواهند توانست ضربههای سختی به حکومت ایران بزنند. این روشها به خصوص در شرایط فعلی که فضای بینالمللی امکان تشدید تحریمها را نمیدهد از اهمیت ویژهای برای اعمال فشار بر تهران برخوردار هستند.
یکی از اولویتهای مهم در سیاستهای غرب باید افزایش منابع خبری و اطلاعرسانی به داخل ایران و کمک به مردم عادی آن کشور برای سازماندهی خود در مقابل حکومت باشد. یکی از راههای تحقق این هدف آن است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا فعاليتهای رسانهای خود به زبان فارسی را تقویت کنند، درست مثل فعالیت بخش فارسی بیبیسی یا دویچهوله آلمان. یک چنین رسانههایی خواهند توانست تلاشهای حکومت ایران برای مسدود کردن اینترنت یا قطع امواج رادیوها و ماهوارهها را عقیم سازد.
یکی از راههای بسیار ساده پخش برنامههای رادیویی از طریق موج کوتاه است. حکومت ایران برای مقابله با آن ناگزیر است در تکتک خانهها به دنبال رادیوهای ترانزیستوری کوچکی بگردد که اخبار و اطلاعات سانسورنشده را از خارج از مرزهای ایران دریافت میکنند.
در عین حال میزان یا نحوه حمایت دولتهای غربی از گسترش رسانههای فارسیزبان نباید فقط در حد تامین منابع مالی متوقف شود. رهبران کشورهای دموکراتیک و آزاد باید پشت بلندگوها و در مقابل دوربینها سیاستهای غرب را برای مردم ایران توضیح دهند و همزمان نقض حقوق بشر توسط حکومت اسلامی را محکوم کنند. مسلما صحبت مستقیم و مشخص رهبران اروپایی با مردم ایران و دفاع از حقوق آنها میتواند در افکار عمومی آن کشور تاثیر فراوانی داشته باشد.
علاوه بر این دولت آمریکا و اتحادیه اروپا باید به دنبال مهرههای اصلی حکومت ایران باشند، رفت و آمد آنها به غرب را ممنوع کرده و حسابهای بانکی آنها را در خارج مسدود کنند. دولت آمریکا اخیرا نام هشت مقام ایرانی را در فهرست سیاه تحریمها قرار داده است. ولی اگر آمریکا و اتحادیه اروپا واقعا بخواهند نام تمامی سرکوبگران، شکنجهگران و قاتلان این حکومت را در نظر بگيرند این فهرست به سادگی به هشتصد نفر خواهد رسید.
اگر نام مقامات دادگاههای انقلاب و دادستانها و بازجوهای پروندههای سیاسی، نام فرماندهان ارشد و محلی سپاه پاسداران، نام فرماندهان بسیج، نام مقامات و دستگاههای امنیتی و وزارت کشور دراین فهرست قرار داده شود حکومت ایران زمینگیر خواهد شد.
حداقل کاری که کشورهای طرفدار آزادی میتوانند انجام دهند کاهش دادن امکانات و امتیازات آن عده از مقامهای حکومتی است که دستان آنها به خون آغشته است، ولی هنوز هم میتوانند برای تفریح، خرید یا تحصیل خود و خانوادهشان به غرب سفر کنند.
دموکراسیهای غربی همزمان با هدف گرفتن مسئولان اصلی نقض حقوق بشر در ایران باید به قربانیان این موارد برای رساندن صدای خود به گوش دیگران کمک کنند. هر روز حکومت ایران افراد بیگناهی را به زندان انداخته یا اعدام میکند. دلیل این سرکوبها میتواند مخالفت سیاسی، شیوه زندگی یا اعتقادات مذهبی این افراد باشد. بازداشت، شکنجه یا اعدام این افراد نباید در غرب و در کشورهای دموکراتیک بدون واکنش بماند. حکومتها در جوامع غربی نماینده مردم هستند و باید در این موارد صدای اعتراض افکار عمومی جوامع دموکراتیک باشند.
برای مثال، هر روز یک عضو مجالس نمایندگان آمریکا عضوی از پارلمان اروپا میتواند در نیم یا یک دقیقه سرنوشت یک مخالف سیاسی را در ایران و سرکوب شدیدی را که با آن مواجه است مرور کند و سپس خواستار پایان دادن به این فشارها و آزادی این افراد شود. به این ترتیب رنجها و سرکوب مخالفان و دگراندیشان ایرانی به یادآوری روزانه برای جهان آزاد بدل خواهد شد که درایران چه میگذرد و در عین حال منبع دیگری خواهد شد برای تحقیر حکومت اسلامی.
مدتهای مدیدی است که دولتهای دموکراتیک جهان با جمهوری اسلامی ایران به گونهای صحبت کردهاند که گویا این رژیم نماینده مشروع مردم ایران است یا این که حقوق و خواستهای مخالفان و سرکوبشدگان هیچ اهمیتی ندارد. زمان آن فرا رسیده است که برای کسانی که در ایران حق ابراز نظر ندارند امکانی برای رساندن صدای خود فراهم شود و ثابت کرد که رعایت موازین حقوق بشر در ایران برای غرب نیز خواست و موضوعی جدی است.
روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال در مطلبی به قلم امانوئل اتولنگی مینویسد که حل این مشکل باید یکی از موارد مهم در مناسبات دو سوی اقیانوس اطلس محسوب شود.
آمریکا و کشورهای اروپایی به عنوان جوامع آزاد و دموکراتیک در زمینه حقوق بشر باید اصول و معیارهای خود را بر هر گونه مصلحتی ترجیح دهند. ولی علاوه بر آن در رویارویی با حکومت ایران بر سر برنامه هستهای تهران غرب فقط از طریق زیر سوال بردن مشروعیت رژیم ایران میتواند به موفقیت دست یابد.
اگر دموکراسیهای غربی بتوانند رژیم اسلامی را به خاطر موارد نقض حقوق بشر هدف گرفته، نیروهای مخالف را در داخل کشور تقویت کرده و بر فراز سد سانسور بتوانند با مردم ایران مستقیما صحبت کنند خواهند توانست ضربههای سختی به حکومت ایران بزنند. این روشها به خصوص در شرایط فعلی که فضای بینالمللی امکان تشدید تحریمها را نمیدهد از اهمیت ویژهای برای اعمال فشار بر تهران برخوردار هستند.
یکی از اولویتهای مهم در سیاستهای غرب باید افزایش منابع خبری و اطلاعرسانی به داخل ایران و کمک به مردم عادی آن کشور برای سازماندهی خود در مقابل حکومت باشد. یکی از راههای تحقق این هدف آن است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا فعاليتهای رسانهای خود به زبان فارسی را تقویت کنند، درست مثل فعالیت بخش فارسی بیبیسی یا دویچهوله آلمان. یک چنین رسانههایی خواهند توانست تلاشهای حکومت ایران برای مسدود کردن اینترنت یا قطع امواج رادیوها و ماهوارهها را عقیم سازد.
یکی از راههای بسیار ساده پخش برنامههای رادیویی از طریق موج کوتاه است. حکومت ایران برای مقابله با آن ناگزیر است در تکتک خانهها به دنبال رادیوهای ترانزیستوری کوچکی بگردد که اخبار و اطلاعات سانسورنشده را از خارج از مرزهای ایران دریافت میکنند.
در عین حال میزان یا نحوه حمایت دولتهای غربی از گسترش رسانههای فارسیزبان نباید فقط در حد تامین منابع مالی متوقف شود. رهبران کشورهای دموکراتیک و آزاد باید پشت بلندگوها و در مقابل دوربینها سیاستهای غرب را برای مردم ایران توضیح دهند و همزمان نقض حقوق بشر توسط حکومت اسلامی را محکوم کنند. مسلما صحبت مستقیم و مشخص رهبران اروپایی با مردم ایران و دفاع از حقوق آنها میتواند در افکار عمومی آن کشور تاثیر فراوانی داشته باشد.
علاوه بر این دولت آمریکا و اتحادیه اروپا باید به دنبال مهرههای اصلی حکومت ایران باشند، رفت و آمد آنها به غرب را ممنوع کرده و حسابهای بانکی آنها را در خارج مسدود کنند. دولت آمریکا اخیرا نام هشت مقام ایرانی را در فهرست سیاه تحریمها قرار داده است. ولی اگر آمریکا و اتحادیه اروپا واقعا بخواهند نام تمامی سرکوبگران، شکنجهگران و قاتلان این حکومت را در نظر بگيرند این فهرست به سادگی به هشتصد نفر خواهد رسید.
اگر نام مقامات دادگاههای انقلاب و دادستانها و بازجوهای پروندههای سیاسی، نام فرماندهان ارشد و محلی سپاه پاسداران، نام فرماندهان بسیج، نام مقامات و دستگاههای امنیتی و وزارت کشور دراین فهرست قرار داده شود حکومت ایران زمینگیر خواهد شد.
حداقل کاری که کشورهای طرفدار آزادی میتوانند انجام دهند کاهش دادن امکانات و امتیازات آن عده از مقامهای حکومتی است که دستان آنها به خون آغشته است، ولی هنوز هم میتوانند برای تفریح، خرید یا تحصیل خود و خانوادهشان به غرب سفر کنند.
دموکراسیهای غربی همزمان با هدف گرفتن مسئولان اصلی نقض حقوق بشر در ایران باید به قربانیان این موارد برای رساندن صدای خود به گوش دیگران کمک کنند. هر روز حکومت ایران افراد بیگناهی را به زندان انداخته یا اعدام میکند. دلیل این سرکوبها میتواند مخالفت سیاسی، شیوه زندگی یا اعتقادات مذهبی این افراد باشد. بازداشت، شکنجه یا اعدام این افراد نباید در غرب و در کشورهای دموکراتیک بدون واکنش بماند. حکومتها در جوامع غربی نماینده مردم هستند و باید در این موارد صدای اعتراض افکار عمومی جوامع دموکراتیک باشند.
برای مثال، هر روز یک عضو مجالس نمایندگان آمریکا عضوی از پارلمان اروپا میتواند در نیم یا یک دقیقه سرنوشت یک مخالف سیاسی را در ایران و سرکوب شدیدی را که با آن مواجه است مرور کند و سپس خواستار پایان دادن به این فشارها و آزادی این افراد شود. به این ترتیب رنجها و سرکوب مخالفان و دگراندیشان ایرانی به یادآوری روزانه برای جهان آزاد بدل خواهد شد که درایران چه میگذرد و در عین حال منبع دیگری خواهد شد برای تحقیر حکومت اسلامی.
مدتهای مدیدی است که دولتهای دموکراتیک جهان با جمهوری اسلامی ایران به گونهای صحبت کردهاند که گویا این رژیم نماینده مشروع مردم ایران است یا این که حقوق و خواستهای مخالفان و سرکوبشدگان هیچ اهمیتی ندارد. زمان آن فرا رسیده است که برای کسانی که در ایران حق ابراز نظر ندارند امکانی برای رساندن صدای خود فراهم شود و ثابت کرد که رعایت موازین حقوق بشر در ایران برای غرب نیز خواست و موضوعی جدی است.