معیارهای دوگانه بخشی جداییناپذیر از ایدئولوژی، راهبردها و سیاستهای جمهوری اسلامی است. جوهره اسلامگرایی به عنوان ایدئولوژی حاکم این نظام، حفظ حکومت به هر قیمت و یکی از تاکتیکهای مهم برای این معیارهای دوگانه و قوانین تبعیضی است.
مقامات جمهوری اسلامی همواره از معیارهای دوگانه در رفتار و سیاستهای دیگر دولتها (فقط دول غربی) شکایت کردهاند، اما خود به شدیدترین وجه به این عارضه دچارند. این دوگانگی آن چنان در رفتار و تصمیمات مقامات تکرار شده و در دستگاه تبلیغاتی آن به عنوان سیاست مورد توجه و عمل قرار گرفته که نمیتوان این نظام را بدون آن معیارها و قوانین تبعیضی تصور کرد.
برخی از این معیارهای دوگانه بسیار شایع که نمایانگر ورشکستگی اخلاقی و حقوقی نظام جمهوری اسلامیاند بدین قرار است:
دادگاه صالح
هر دادگاهی که قاضی آن منصوب ولی فقیه و منصوبان وی باشد دادگاه عدل الهی است و باید به حکم آن گردن گذاشت، اما هر دادگاهی که ولی فقیه قضات آن را تعیین نکرده یا پروندههای آن توسط دستگاه اطلاعاتی تحت نظر وی تنظیم نشده باشد فرمایشی است و باید در برابر آن گردنکشی کرد: «این دادگاه دادگاهی فرمایشی است كه هر حكمی بدهد مردود است.» (علی خامنهای در مورد دادگاه حریری تحت نظارت سازمان ملل، تابناک، ۲۹ آذر ۱۳۸۹) در دادگاه حریری، حزبالله و جمهوری اسلامی در مقام متهم قرار دارند و نه حاکم و از این لحاظ پیش از صدور حکم، رای آن باطل اعلام میشود.
استفاده از نوجوانان در عملیات نظامی
استفاده از نوجوانان بسیجی در جنگ و سرکوب خیابانی مخالفان مایه افتخار جمهوری اسلامی و مقامات آن است، اما اگر گروههای دیگر چنین کنند پای استانداردهای جهانی به میان میآید: «گروهک جندالشیطان برای چندین بار متوالی از نوجوانان کم سن و سال برای عملیات انتحاری حادثه تروریستی استفاده کرد.» (الف، ۲۴ آذر ۱۳۸۹)
انتخابات آزاد
مقامات جمهوری اسلامی خواهان همهپرسی و انتخابات آزاد در غزه، کرانه باختری و لبنان برای اداره همه امور آن جوامع بودهاند، اما در داخل کشور طرفدار ولایت فقیه یا استبداد دینیاند. مقامات جمهوری اسلامی و اسلامگرایان در هر جامعه و کشوری که قدرت قاهره را نداشته باشند دموکرات میشوند تا از نردبام دموکراسی بالا روند، اما همین که به قدرت رسیدند نردبام را میشکنند.
اعتصاب و تظاهرات
از نگاه رسانههای دولتی ایران، مردم اروپا و آمریکا دارای حق اعتصاب و تظاهرات بدون هیچ گونه محدودیت هستند و پلیس نباید معترضان را حتی در صورت تخریب اموال عمومی بازداشت کند، اما مردم ایران دارای حق برگزاری اعتراض بدون خشونت نیز نیستند.
رسانههای دولتی جمهوری اسلامی اخبار اعتصابات و تظاهرات مردم اروپا و آمریکا را با هدف بیثبات نشان دادن این کشورها و عدم رضایت عمومی مردم این جوامع از دولتهای خود و آمادگی آنها برای انقلاب علیه دموکراسی و در نتیجه توجیه سرکوب داخلی به طور کامل پوشش میدهند، اما تلویحا نشان میدهند که مردم این جوامع میتوانند علیه دولتهایشان تظاهرات کنند بدون آن که شکنجه شوند یا در خیابان به آنها تیراندازی شود.
حقوق بشر
نقض حقوق بشر اگر توسط اسرائیل و ایالات متحده و کشورهای اروپایی صورت گیرد جنایتی بزرگ است و باید توسط همه محکوم شود: «انتظار ما اين است كه سازمان ملل اين ركوردهاي بسيار غمانگيز در امر تجاوز به حقوق انسانها از سوي كشورهاي غربي تحت عناوين مختلف را پيگيري كند.» (محمدجواد لاریجانی، کیهان، ۲۷ آذر ۱۳۸۹)
اما اگر مقامات جمهوری اسلامی و نیروهای طرفدار آنها مرتکب این اعمال شوند عین انجام تکلیف الهی توسط سربازان گمنام امام زمان است و سازمانهای بینالمللی و کشورهای دیگر نه تنها نباید در این موارد جمهوری اسلامی را محکوم کنند، بلکه باید این رژیم را مورد تقدیر قرار دهند.
سازمانهای بینالمللی حقوق بشری نیز هنگامی که از حقوق اسلامگرایان ایرانی در سالهای قبل از به دست گرفتن قدرت و اسلامگرایان در دیگر کشورها دفاع میکنند یا علیه نقض حقوق بشر در اسرائیل بیانیه میدهند سازمانهایی مستقلاند، اما اگر به اسلامگرایان انتقادی وارد کنند یکباره به مزدوران استکبار و صهیونیسم بینالملل تبدیل میشوند.
پوشش اختیاری و اجباری
کوچکترین اخبار مربوط به محدودیت برقع یا روبنده در جوامع غربی یا ممنوعیت حجاب در برخی مراکز به خبر اصلی رسانههای دولتی تبدیل میشود تا نشان داده شود که مسلمانان حق انتخاب پوشش خود را ندارند، اما بیش از سه دهه است که دهها میلیون زن و دختر ایرانی نمیتوانند پوشش خویش را خود انتخاب کنند. از نگاه اسلامگرایان ایرانی، حجاب اجباری در ایران عین پیروی از دستورات الهی و لذا خیر اجباری است، اما محدودیت برخی از صور پوشش زنان در دیگر جوامع عین دیکتاتوری است.
ساخت و تخریب مراکز مذهبی
دستگاه تبلیغاتی دولتی در ایران تمرکز بسیاری بر محدودیتهای جوامع غیرمسلمان بر روی ساخت مراکز مذهبی مسلمانان (مثل منع ساختن مناره در سوئیس یا جنجال بر سر ساختن یک مسجد در نیویورک) دارد و این امر را نشانه عدم آزادیهای مذهبی در جوامع غربی میگیرند، اما در ایران هیچ اقلیت مذهبی نیست که در مراسم و مناسک خود آزاد باشد.
میلیونها سنی در سراسر ایران و شاید دهها هزار سنی در تهران فاقد یک مسجد سنی هستند. امامان جماعت سنی که در شهرهای مختلف ایران نماز جمعه برای سنیان در مراکز دانشگاهی یا خانهها برگزار میکردند یکی یکی مورد ترور و اعدام واقع شدند.
تخریب مساجد در اسرائیل جنایت است، اما خراب کردن مسجد فیض اهل سنت در مشهد و تبدیل کردنش به پارک یا حمله به مسجد مکی در زاهدان از وظایف دولت دینی.
ارتداد و تشرف
تغییر دین از اسلام شیعی به دیگر ادیان و مذاهب ارتداد خوانده شده و مستوجب مرگ است، اما تغییر دین از ادیان دیگر به اسلام شیعی «تشرف» خوانده شده و مبارک و میمون است. آنها که تشرف پیدا کنند در دستگاههای تبلیغاتی رژیم استخدام شده و ارج و قرب پیدا میکنند، اما آنها که از دین رسمی روی برگردانند از ابتداییترین حقوق خود محروم میشوند.
پوشش رسانههای خارجی
اگر رسانههای خارجی مراسم دولتی و سخنان مقامات حکومت را پوشش دهند این امر ناشی از عظمت و بزرگی این مراسم و مقامات است، اما اگر همین رسانهها مراسم و دیدگاههای مخالفان را پوشش دهند در حال توطئهچینی و فعالیت به نفع صهیونیسم و استکبار جهانیاند.
همچنین اگر خودیها با رسانههای خارجی مصاحبه کنند به تبلیغ نظام پرداختهاند و عمل آنها ماجور و مشکور است، اما اگر منتقدان با این رسانهها مصاحبه کنند به تبلیغ علیه نظام پرداخته و مستوجب مجازات خواهند بود.
حق وتو
حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل از منظر مقامات نظام نمودار توحش و سلطهجویی و بیعدالتی در نظام بینالملل است، اما حق وتوی شورای نگهبان و حکم حکومتی رهبری در داخل کشور ضامن اخلاق و انسانیت و معنویت و مظهر همه خوبیها.
گذران زندگی از طریق فعالیت فرهنگی و رسانهای
اگر نویسندگان و هنرمندان و خبرنگاران ایرانی برای شرکتها و دول خارجی کار کرده و دستمزد دریافت کنند مزدور بیگانه خوانده میشوند، اما اگر دستهای از همین گروه (خارجی و ایرانی) برای رسانهها و موسسات تحت نظر دولت ایران مشغول به کار باشند و دستمزد دریافت کنند خادم و وطندوست هستند.
دولت ایران از هر جهت که لحاظ شود از نظر اخلاقی و قانونی در مرتبهای پایینتر از دولتهای دیگر بالاخص دولتهای دموکراتیک قرار میگیرد و اگر قرار باشد داوری اخلاقی صورت گیرد (که کار درستی در این مورد نیست) برچسبهای زده شده به منتقدان حکومت بیشتر بر کارکنان دولت ایران قابل اطلاق است.
تغییر ترکیب جمعیتی در مناطق سنینشین
آمارهای روشنی از سوی حکومت در مورد میزان شیعیان انتقال داده شده از شهرهای شیعهنشین به مناطق سنینشین برای به اکثریت رساندن شیعیان در این مناطق یا حداقل درست کردن رقیب برای آنان عرضه نشده است، اما در سه دهه جمهوری اسلامی این سیاست ادامه داشته است. این سیاست را در لابهلای اخبار رسانههای دولتی میتوان مشاهده کرد. برای مثال، پس از عملیات انتحاری جندالله در روز تاسوعای ۱۳۸۹ اعلام شد که پیکر بسیاری از کشتهشدگان در شهرهای اصفهان، رشت، چناران (خراسان)، و بابل تشییع شدند. (کیهان، ۲۸ آذر ۱۳۸۹)
بدین ترتیب تغییر ترکیب جمعیتی در سرزمینهای فلسطینی توسط دولت اسرائیل جنایتی عظیم، اما سیاست استالینی جمهوری اسلامی در پاکسازی قومی و مذهبی در مناطق سنینشین بسط دایره حکومت خداوند تحت فرمان ولی فقیه و لذا خیر مطلق است.
-------------------------------------------------------------
نظرات مطرح در این مقاله الزاما دیدگاه رادیوفردا نیست.
مقامات جمهوری اسلامی همواره از معیارهای دوگانه در رفتار و سیاستهای دیگر دولتها (فقط دول غربی) شکایت کردهاند، اما خود به شدیدترین وجه به این عارضه دچارند. این دوگانگی آن چنان در رفتار و تصمیمات مقامات تکرار شده و در دستگاه تبلیغاتی آن به عنوان سیاست مورد توجه و عمل قرار گرفته که نمیتوان این نظام را بدون آن معیارها و قوانین تبعیضی تصور کرد.
برخی از این معیارهای دوگانه بسیار شایع که نمایانگر ورشکستگی اخلاقی و حقوقی نظام جمهوری اسلامیاند بدین قرار است:
دادگاه صالح
هر دادگاهی که قاضی آن منصوب ولی فقیه و منصوبان وی باشد دادگاه عدل الهی است و باید به حکم آن گردن گذاشت، اما هر دادگاهی که ولی فقیه قضات آن را تعیین نکرده یا پروندههای آن توسط دستگاه اطلاعاتی تحت نظر وی تنظیم نشده باشد فرمایشی است و باید در برابر آن گردنکشی کرد: «این دادگاه دادگاهی فرمایشی است كه هر حكمی بدهد مردود است.» (علی خامنهای در مورد دادگاه حریری تحت نظارت سازمان ملل، تابناک، ۲۹ آذر ۱۳۸۹) در دادگاه حریری، حزبالله و جمهوری اسلامی در مقام متهم قرار دارند و نه حاکم و از این لحاظ پیش از صدور حکم، رای آن باطل اعلام میشود.
استفاده از نوجوانان در عملیات نظامی
استفاده از نوجوانان بسیجی در جنگ و سرکوب خیابانی مخالفان مایه افتخار جمهوری اسلامی و مقامات آن است، اما اگر گروههای دیگر چنین کنند پای استانداردهای جهانی به میان میآید: «گروهک جندالشیطان برای چندین بار متوالی از نوجوانان کم سن و سال برای عملیات انتحاری حادثه تروریستی استفاده کرد.» (الف، ۲۴ آذر ۱۳۸۹)
انتخابات آزاد
مقامات جمهوری اسلامی خواهان همهپرسی و انتخابات آزاد در غزه، کرانه باختری و لبنان برای اداره همه امور آن جوامع بودهاند، اما در داخل کشور طرفدار ولایت فقیه یا استبداد دینیاند. مقامات جمهوری اسلامی و اسلامگرایان در هر جامعه و کشوری که قدرت قاهره را نداشته باشند دموکرات میشوند تا از نردبام دموکراسی بالا روند، اما همین که به قدرت رسیدند نردبام را میشکنند.
اعتصاب و تظاهرات
از نگاه رسانههای دولتی ایران، مردم اروپا و آمریکا دارای حق اعتصاب و تظاهرات بدون هیچ گونه محدودیت هستند و پلیس نباید معترضان را حتی در صورت تخریب اموال عمومی بازداشت کند، اما مردم ایران دارای حق برگزاری اعتراض بدون خشونت نیز نیستند.
رسانههای دولتی جمهوری اسلامی اخبار اعتصابات و تظاهرات مردم اروپا و آمریکا را با هدف بیثبات نشان دادن این کشورها و عدم رضایت عمومی مردم این جوامع از دولتهای خود و آمادگی آنها برای انقلاب علیه دموکراسی و در نتیجه توجیه سرکوب داخلی به طور کامل پوشش میدهند، اما تلویحا نشان میدهند که مردم این جوامع میتوانند علیه دولتهایشان تظاهرات کنند بدون آن که شکنجه شوند یا در خیابان به آنها تیراندازی شود.
حقوق بشر
نقض حقوق بشر اگر توسط اسرائیل و ایالات متحده و کشورهای اروپایی صورت گیرد جنایتی بزرگ است و باید توسط همه محکوم شود: «انتظار ما اين است كه سازمان ملل اين ركوردهاي بسيار غمانگيز در امر تجاوز به حقوق انسانها از سوي كشورهاي غربي تحت عناوين مختلف را پيگيري كند.» (محمدجواد لاریجانی، کیهان، ۲۷ آذر ۱۳۸۹)
اما اگر مقامات جمهوری اسلامی و نیروهای طرفدار آنها مرتکب این اعمال شوند عین انجام تکلیف الهی توسط سربازان گمنام امام زمان است و سازمانهای بینالمللی و کشورهای دیگر نه تنها نباید در این موارد جمهوری اسلامی را محکوم کنند، بلکه باید این رژیم را مورد تقدیر قرار دهند.
سازمانهای بینالمللی حقوق بشری نیز هنگامی که از حقوق اسلامگرایان ایرانی در سالهای قبل از به دست گرفتن قدرت و اسلامگرایان در دیگر کشورها دفاع میکنند یا علیه نقض حقوق بشر در اسرائیل بیانیه میدهند سازمانهایی مستقلاند، اما اگر به اسلامگرایان انتقادی وارد کنند یکباره به مزدوران استکبار و صهیونیسم بینالملل تبدیل میشوند.
پوشش اختیاری و اجباری
کوچکترین اخبار مربوط به محدودیت برقع یا روبنده در جوامع غربی یا ممنوعیت حجاب در برخی مراکز به خبر اصلی رسانههای دولتی تبدیل میشود تا نشان داده شود که مسلمانان حق انتخاب پوشش خود را ندارند، اما بیش از سه دهه است که دهها میلیون زن و دختر ایرانی نمیتوانند پوشش خویش را خود انتخاب کنند. از نگاه اسلامگرایان ایرانی، حجاب اجباری در ایران عین پیروی از دستورات الهی و لذا خیر اجباری است، اما محدودیت برخی از صور پوشش زنان در دیگر جوامع عین دیکتاتوری است.
ساخت و تخریب مراکز مذهبی
دستگاه تبلیغاتی دولتی در ایران تمرکز بسیاری بر محدودیتهای جوامع غیرمسلمان بر روی ساخت مراکز مذهبی مسلمانان (مثل منع ساختن مناره در سوئیس یا جنجال بر سر ساختن یک مسجد در نیویورک) دارد و این امر را نشانه عدم آزادیهای مذهبی در جوامع غربی میگیرند، اما در ایران هیچ اقلیت مذهبی نیست که در مراسم و مناسک خود آزاد باشد.
میلیونها سنی در سراسر ایران و شاید دهها هزار سنی در تهران فاقد یک مسجد سنی هستند. امامان جماعت سنی که در شهرهای مختلف ایران نماز جمعه برای سنیان در مراکز دانشگاهی یا خانهها برگزار میکردند یکی یکی مورد ترور و اعدام واقع شدند.
تخریب مساجد در اسرائیل جنایت است، اما خراب کردن مسجد فیض اهل سنت در مشهد و تبدیل کردنش به پارک یا حمله به مسجد مکی در زاهدان از وظایف دولت دینی.
ارتداد و تشرف
تغییر دین از اسلام شیعی به دیگر ادیان و مذاهب ارتداد خوانده شده و مستوجب مرگ است، اما تغییر دین از ادیان دیگر به اسلام شیعی «تشرف» خوانده شده و مبارک و میمون است. آنها که تشرف پیدا کنند در دستگاههای تبلیغاتی رژیم استخدام شده و ارج و قرب پیدا میکنند، اما آنها که از دین رسمی روی برگردانند از ابتداییترین حقوق خود محروم میشوند.
پوشش رسانههای خارجی
اگر رسانههای خارجی مراسم دولتی و سخنان مقامات حکومت را پوشش دهند این امر ناشی از عظمت و بزرگی این مراسم و مقامات است، اما اگر همین رسانهها مراسم و دیدگاههای مخالفان را پوشش دهند در حال توطئهچینی و فعالیت به نفع صهیونیسم و استکبار جهانیاند.
همچنین اگر خودیها با رسانههای خارجی مصاحبه کنند به تبلیغ نظام پرداختهاند و عمل آنها ماجور و مشکور است، اما اگر منتقدان با این رسانهها مصاحبه کنند به تبلیغ علیه نظام پرداخته و مستوجب مجازات خواهند بود.
حق وتو
حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل از منظر مقامات نظام نمودار توحش و سلطهجویی و بیعدالتی در نظام بینالملل است، اما حق وتوی شورای نگهبان و حکم حکومتی رهبری در داخل کشور ضامن اخلاق و انسانیت و معنویت و مظهر همه خوبیها.
گذران زندگی از طریق فعالیت فرهنگی و رسانهای
اگر نویسندگان و هنرمندان و خبرنگاران ایرانی برای شرکتها و دول خارجی کار کرده و دستمزد دریافت کنند مزدور بیگانه خوانده میشوند، اما اگر دستهای از همین گروه (خارجی و ایرانی) برای رسانهها و موسسات تحت نظر دولت ایران مشغول به کار باشند و دستمزد دریافت کنند خادم و وطندوست هستند.
دولت ایران از هر جهت که لحاظ شود از نظر اخلاقی و قانونی در مرتبهای پایینتر از دولتهای دیگر بالاخص دولتهای دموکراتیک قرار میگیرد و اگر قرار باشد داوری اخلاقی صورت گیرد (که کار درستی در این مورد نیست) برچسبهای زده شده به منتقدان حکومت بیشتر بر کارکنان دولت ایران قابل اطلاق است.
تغییر ترکیب جمعیتی در مناطق سنینشین
آمارهای روشنی از سوی حکومت در مورد میزان شیعیان انتقال داده شده از شهرهای شیعهنشین به مناطق سنینشین برای به اکثریت رساندن شیعیان در این مناطق یا حداقل درست کردن رقیب برای آنان عرضه نشده است، اما در سه دهه جمهوری اسلامی این سیاست ادامه داشته است. این سیاست را در لابهلای اخبار رسانههای دولتی میتوان مشاهده کرد. برای مثال، پس از عملیات انتحاری جندالله در روز تاسوعای ۱۳۸۹ اعلام شد که پیکر بسیاری از کشتهشدگان در شهرهای اصفهان، رشت، چناران (خراسان)، و بابل تشییع شدند. (کیهان، ۲۸ آذر ۱۳۸۹)
بدین ترتیب تغییر ترکیب جمعیتی در سرزمینهای فلسطینی توسط دولت اسرائیل جنایتی عظیم، اما سیاست استالینی جمهوری اسلامی در پاکسازی قومی و مذهبی در مناطق سنینشین بسط دایره حکومت خداوند تحت فرمان ولی فقیه و لذا خیر مطلق است.
-------------------------------------------------------------
نظرات مطرح در این مقاله الزاما دیدگاه رادیوفردا نیست.