به گزارش خبرگزاری فارس، ذخایر نفتی ایران با افزایش ده درصدی روبهرو بوده و نیز میزان صادرات نفت ایران نیز افزایش پیدا کرده است.
در همین حال در روزهای گذشته، خبرگزاری مهر از عقبماندگی ایران در زمینه توسعه میادین نفتی، حتی در مقایسه با کشور آسیبدیده عراق سخن گفته است.
رادیوفردا در گفتوگو با پرویز مینا، مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران در دوران پیش از انقلاب اسلامی و مشاور شرکتهای بینالمللی نفتی، نخست از او پرسیده است که افزایش ده درصدی ذخایر که به نقل از گزارش «اوپک» آمده به چه معناست؟
پرویز مینا: اینجا دو عامل مهم وجود دارد. یکی اول ذخائر ثابت شده نفت ایران. بنده در طول یک یا دو سال گذشته کشفیات جدیدی که بشود با احتساب آنها گفت که ذخایر ثابت شده نفت ایران ده درصد افزایش یافته است، ندیدهام.
اصل بالا بردن ضریب بهرهدهی یعنی این که شما ضریب بهرهدهی آن مقدار ذخیرهای که در زیر زمین دارید را با کاربرد تکنولوژیهای جدید بالا ببرید. یعنی به جای این که بتوانید ۳۰ درصد آن ذخایر را تولید کنید، این رقم را به ۴۰ تا ۴۵ درصد افزایش دهید.
این کار مستلزم به کارگیری تکنولوژیهای بسیار پیشرفته است که در ایران به خصوص به تزریق گاز در حجم بسیار زیاد به ذخایر نفتی متکی است، برای این که ضریب بهرهدهی را بتوانید افزایش دهید.
آن چه که مسلم است این است که در طی این چند سال تزریق گاز به میدانهای نفتی افزایش پیدا نکرده است.
آمارها نشان میدهد که ایران در حدود ۳.۵ الی ۴ میلیارد پای مکعب گاز به میدانهای نفتی تزریق میکند. این در حالی است که احتیاج است تا ده میلیارد پای مکعب گاز به میادین نفتی تزریق شود تا ضریب بهرهدهی افزایش یابد.
بنابراین بنده شک دارم که ضریب بهرهدهی را بالا برده باشند و ذخایر افزایش پیدا کرده باشد.
به فرض این که ذخایر افزایش یافته باشد، استفاده از این ذخایر مستلزم سرمایهگذاری و توسعه میدانهاست. این امر تکنولوژی و افراد باتجربه و سرمایه کلان لازم دارد.
الان گرفتاری بزرگ ایران عدم سرمایهگذاری به اندازه کافی است. به طوری که بنده همین دیروز در جراید نفتی خواندم که شرکت ملی نفت قصد دارد که ۱۲ میلیارد قرضه ملی برای سرمایهگذاری در صنعت نفت را بفروشد. آن هم خودش جای شک و شبهه دارد که آیا کسی حاضر است در شرایط فعلی این قرضهها را بخرد و ریسک کند؟
عراق در طول این دو سال گذشته حدود ده قرارداد با شرکتهای بزرگ بینالمللی نفت مانند اکسان موبیل، شل و استتایل و لوک اویل روسیه و پتروناس مالزی و جی پکس ژاپن و امثال این شرکتها، امضا کرده است که اگر این قراردادها به طور کامل اجرا شود، اینها متعهدند که ظرفیت تولید نفت عراق را به ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه در روز افزایش دهند.
یعنی در واقع کل ظرفیت تولید نفت عراق را به ۱۲ میلیون برسانند. آن چه که مسلم است این است که انجام کامل این پروژهها در طول مدت زمانی که پیشبینی شده غیرممکن است. برای این که چند مشکل در عراق وجود دارد. یکی مسئله امنیت است و این که بتوانند از تاسیسات نفتی حفاظت کنند تا خرابکاری نشود.
دوم، مسئله زیربنای صنعت نفت و گاز در عراق است. شرکتهای نفتی فقط متعهدند که این میادین را توسعه داده و ظرفیت تولید را بالا ببرند. اما ایجاد خطوط لوله، تلمبهخانهها، بنادر صادراتی و اسکلههای لازم وظایفی است که بر عهده خود دولت عراق است.
آن چه مسلم است این است که روز به روز ظرفیت تولید نفت عراق افزایش خواهد یافت. در این شکی نیست. ممکن است تولید عراق به سطح تولید نفت ایران برسد و شاید هم کمی از ایران بیشتر شود، اگر ایران قادر نباشد به تکنولوژیهای جدید دسترسی یابد و سرمایه لازم را در صنعت نفت و گاز به کار نبرد.
در همین حال در روزهای گذشته، خبرگزاری مهر از عقبماندگی ایران در زمینه توسعه میادین نفتی، حتی در مقایسه با کشور آسیبدیده عراق سخن گفته است.
رادیوفردا در گفتوگو با پرویز مینا، مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران در دوران پیش از انقلاب اسلامی و مشاور شرکتهای بینالمللی نفتی، نخست از او پرسیده است که افزایش ده درصدی ذخایر که به نقل از گزارش «اوپک» آمده به چه معناست؟
پرویز مینا: اینجا دو عامل مهم وجود دارد. یکی اول ذخائر ثابت شده نفت ایران. بنده در طول یک یا دو سال گذشته کشفیات جدیدی که بشود با احتساب آنها گفت که ذخایر ثابت شده نفت ایران ده درصد افزایش یافته است، ندیدهام.
گفتوگوی علیرضا کرمانی با پرویز مینا درباره مشکلات در صنعت نفت ایران
- آقای مینا، ممکن است منظور بالا بردن میزان بهرهدهی همین ذخایر کنونی باشد؟
اصل بالا بردن ضریب بهرهدهی یعنی این که شما ضریب بهرهدهی آن مقدار ذخیرهای که در زیر زمین دارید را با کاربرد تکنولوژیهای جدید بالا ببرید. یعنی به جای این که بتوانید ۳۰ درصد آن ذخایر را تولید کنید، این رقم را به ۴۰ تا ۴۵ درصد افزایش دهید.
این کار مستلزم به کارگیری تکنولوژیهای بسیار پیشرفته است که در ایران به خصوص به تزریق گاز در حجم بسیار زیاد به ذخایر نفتی متکی است، برای این که ضریب بهرهدهی را بتوانید افزایش دهید.
آن چه که مسلم است این است که در طی این چند سال تزریق گاز به میدانهای نفتی افزایش پیدا نکرده است.
- چه میزانی از تزریق گاز به میادین نفتی ایران مورد نیاز است؟
آمارها نشان میدهد که ایران در حدود ۳.۵ الی ۴ میلیارد پای مکعب گاز به میدانهای نفتی تزریق میکند. این در حالی است که احتیاج است تا ده میلیارد پای مکعب گاز به میادین نفتی تزریق شود تا ضریب بهرهدهی افزایش یابد.
بنابراین بنده شک دارم که ضریب بهرهدهی را بالا برده باشند و ذخایر افزایش پیدا کرده باشد.
- به فرض اگر همان طور که گفته میشود، میزان ذخایر ایران ده درصد افزایش پیدا کرده باشد، آیا به معنای استخراج، تولید و صادرات بیشتر است؟
به فرض این که ذخایر افزایش یافته باشد، استفاده از این ذخایر مستلزم سرمایهگذاری و توسعه میدانهاست. این امر تکنولوژی و افراد باتجربه و سرمایه کلان لازم دارد.
الان گرفتاری بزرگ ایران عدم سرمایهگذاری به اندازه کافی است. به طوری که بنده همین دیروز در جراید نفتی خواندم که شرکت ملی نفت قصد دارد که ۱۲ میلیارد قرضه ملی برای سرمایهگذاری در صنعت نفت را بفروشد. آن هم خودش جای شک و شبهه دارد که آیا کسی حاضر است در شرایط فعلی این قرضهها را بخرد و ریسک کند؟
- وزیر نفت عراق به تازگی گفته است که با قراردادهای جدید نفتی و با سرمایهگذاری خارجی، این کشور در آینده به بزرگترین بازیگر بازار نفت دنیا تبدیل خواهد شد. وضعیت عراق را در زمینه توسعه میادین نفتی در مقایسه با ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
عراق در طول این دو سال گذشته حدود ده قرارداد با شرکتهای بزرگ بینالمللی نفت مانند اکسان موبیل، شل و استتایل و لوک اویل روسیه و پتروناس مالزی و جی پکس ژاپن و امثال این شرکتها، امضا کرده است که اگر این قراردادها به طور کامل اجرا شود، اینها متعهدند که ظرفیت تولید نفت عراق را به ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه در روز افزایش دهند.
یعنی در واقع کل ظرفیت تولید نفت عراق را به ۱۲ میلیون برسانند. آن چه که مسلم است این است که انجام کامل این پروژهها در طول مدت زمانی که پیشبینی شده غیرممکن است. برای این که چند مشکل در عراق وجود دارد. یکی مسئله امنیت است و این که بتوانند از تاسیسات نفتی حفاظت کنند تا خرابکاری نشود.
دوم، مسئله زیربنای صنعت نفت و گاز در عراق است. شرکتهای نفتی فقط متعهدند که این میادین را توسعه داده و ظرفیت تولید را بالا ببرند. اما ایجاد خطوط لوله، تلمبهخانهها، بنادر صادراتی و اسکلههای لازم وظایفی است که بر عهده خود دولت عراق است.
آن چه مسلم است این است که روز به روز ظرفیت تولید نفت عراق افزایش خواهد یافت. در این شکی نیست. ممکن است تولید عراق به سطح تولید نفت ایران برسد و شاید هم کمی از ایران بیشتر شود، اگر ایران قادر نباشد به تکنولوژیهای جدید دسترسی یابد و سرمایه لازم را در صنعت نفت و گاز به کار نبرد.