سرانجام و پس از ماه ها بررسی و مشاوره، روز دوشنبه اتحادیه اروپا اعلام کرد که خرید نفت از ایران را تحریم خواهد کرد. اتحادیه اروپا همچنین تصمیم به تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی و خرید فرآوردههای نفتی از ایران گرفت. اتحادیه اروپا این تصمیم را موقعی میگیرد که در حقیقت اقتصاد اروپا و اتحادیه اروپا و اقتصاد دنیا در موقعیت بسیار خوبی قرار ندارد. اما چرا اتحادیه اروپا در نهایت تصمیم گرفت این تحریم را اعلام کند؟
مهرداد عمادی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا میگوید: «این تصمیم به طور عمده به خاطر ارزیابیهای اخیری بود که در مورد ریسک پروژه اتمی ایران در مرحله نخستین از طرف آژانس بینالمللی انرژی اتمی داده شد به اتحادیه اروپا و این گزارش متاسفانه برای ایران منفی بود. به نظر من حتی یک کمی هم خطر مسایلی که زیاد روشن نبود بزرگ نشان داده شد. ولی به هرصورت زمانی که این آمد بیرون سه محور عمده اتحادیه اروپا فرانسه، آلمان و بریتانیا بسیار احساس نگرانی کردند.»
اما در صورت عملی شدن تحریم خرید نفت ایران اتحادیه اروپا میتواند فروشنده ای جایگزین برای ایران پیدا کند ؟
حسین ابنیوسف کارشناس بین المللی نفت براین باور است که به طورکلی کشورهایی هستند که شاید بالقوه توان انجام این کار را داشته باشند. عربستان سعودی ادعایش بر این است که نه تنها این توان را دارد که نفت صادراتی ایران به اروپا را جایگزین کند بلکه تمام صادرات نفت ایران و حتی گاهی صحبت از این میکنند که تمام توان تولیدی ایران را دارند که جایگزین کنند. البته اینگونه نیست. چون اگر قرار میبود که اینها این توان را داشتند و بازار هم این تشخیص را میداد چه دلیلی داشت افزایش قیمتها در این مدت. ثانیا اگر تازه توان تولید مازاد بر این میزان فعلی را هم آنها در اختیار داشته باشند هیچ دلیلی نمیشود که نفتی که بازار خواهان آن است آنها در چنته داشته باشند و بتوانند آن را ارائه کنند.
رهبران جمهوری اسلامی مرتب تاثیر این تحریمها را کوچک جلوه میدهند ولی در صورت عملی شدن تحریم نفت، آیا تاثیر این تحریم چه خواهد بود؟
فریدون خاوند کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه میگوید «بررسی تاثیر تحرم ها به این بستگی دارد که تحریمها را از چه دیدگاهی ارزیابی کنیم. حدود ۳۲ سال است که از انقلاب اسلامی در ایران میگذرد و ایران طی این مدت رابطه عادی با جامعه اقتصادی بینالمللی نداشته. ولی این را هم میشود گفت که این رابطه غیرعادی هیچوقت به اندازه یک سال گذشته و به خصوص به اندازه چند ماه اخیر نبوده و چشم انداز غیرعادی شدن جایگاه ایران در روابط اقتصادی بینالمللی هم هیچوقت به اندازه زمان حال نبوده. این روابط غیرعادی و به خصوص تحریمهای اخیر بر اقتصاد ایران تاثیر بسیار دارد. اقتصاد ایران از محل این تحریمها آسیب زیادی دیده و مهمترین آسیبی را که میتوانیم رویش انگشت بگذاریم آسیب در عرصه تولید نفت و گاز است.»
آن چه که اما مهم است تاثیرهای روانی چنین تحریم هائی است، چه بر بازار ارز و چه بر بازارهای دیگر. اما تا چه زمانی دولت میتواند در برابر این رویدادها ساکت بماند و واکنش نشان ندهد؟
فریدون خاوند میگوید در حال حاضر طبعا وضعیتی پیش آمده که افکار عمومی مردم، صاحبان صنایع، بازرگانها و پس انداز کنندهها و همینطور کسانی که گمانه زنی دلالی میکنند در ایران، همه به این نتیجه رسیدهاند که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری اسلامی از منابع ارزی کافی برای پشتیبانی کافی از بازار ارز برخوردار نیست. بانک مرکزی بارها تلاش کرده که اعتماد را به این بازار برگرداند و موفق نشده است.
وی می افزاید «تولیدکنندگان برای دریافت قطعات یدکی و وارد کردن مواد اولیه و تجهیزات به ارز نیاز دارند و این را از راه عادی نمیتوانند تهیه کنند. اگر بانک مرکزی میتوانست طی ده سال گذشته ارز را در اختیار بازار ارز قرار دهد و نرخ ارز را به صورت مصنوعی پایین نگاه دارد ظاهرا الان بازیگران عرصه اقتصادی ایران و پس انداز کننده های ایران و بازار ایران به این نتیجه رسیده که بانک مرکزی دیگر قادر به انجام این کار نیست. باید بانک مرکزی ثابت کند که میتواند این کار را بکند. من تا به حال ندیدهام که توانسته باشد در این مقطع زمانی این مساله را بتواند ثابت کند.»
مهرداد عمادی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا میگوید: «این تصمیم به طور عمده به خاطر ارزیابیهای اخیری بود که در مورد ریسک پروژه اتمی ایران در مرحله نخستین از طرف آژانس بینالمللی انرژی اتمی داده شد به اتحادیه اروپا و این گزارش متاسفانه برای ایران منفی بود. به نظر من حتی یک کمی هم خطر مسایلی که زیاد روشن نبود بزرگ نشان داده شد. ولی به هرصورت زمانی که این آمد بیرون سه محور عمده اتحادیه اروپا فرانسه، آلمان و بریتانیا بسیار احساس نگرانی کردند.»
اما در صورت عملی شدن تحریم خرید نفت ایران اتحادیه اروپا میتواند فروشنده ای جایگزین برای ایران پیدا کند ؟
حسین ابنیوسف کارشناس بین المللی نفت براین باور است که به طورکلی کشورهایی هستند که شاید بالقوه توان انجام این کار را داشته باشند. عربستان سعودی ادعایش بر این است که نه تنها این توان را دارد که نفت صادراتی ایران به اروپا را جایگزین کند بلکه تمام صادرات نفت ایران و حتی گاهی صحبت از این میکنند که تمام توان تولیدی ایران را دارند که جایگزین کنند. البته اینگونه نیست. چون اگر قرار میبود که اینها این توان را داشتند و بازار هم این تشخیص را میداد چه دلیلی داشت افزایش قیمتها در این مدت. ثانیا اگر تازه توان تولید مازاد بر این میزان فعلی را هم آنها در اختیار داشته باشند هیچ دلیلی نمیشود که نفتی که بازار خواهان آن است آنها در چنته داشته باشند و بتوانند آن را ارائه کنند.
رهبران جمهوری اسلامی مرتب تاثیر این تحریمها را کوچک جلوه میدهند ولی در صورت عملی شدن تحریم نفت، آیا تاثیر این تحریم چه خواهد بود؟
فریدون خاوند کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه میگوید «بررسی تاثیر تحرم ها به این بستگی دارد که تحریمها را از چه دیدگاهی ارزیابی کنیم. حدود ۳۲ سال است که از انقلاب اسلامی در ایران میگذرد و ایران طی این مدت رابطه عادی با جامعه اقتصادی بینالمللی نداشته. ولی این را هم میشود گفت که این رابطه غیرعادی هیچوقت به اندازه یک سال گذشته و به خصوص به اندازه چند ماه اخیر نبوده و چشم انداز غیرعادی شدن جایگاه ایران در روابط اقتصادی بینالمللی هم هیچوقت به اندازه زمان حال نبوده. این روابط غیرعادی و به خصوص تحریمهای اخیر بر اقتصاد ایران تاثیر بسیار دارد. اقتصاد ایران از محل این تحریمها آسیب زیادی دیده و مهمترین آسیبی را که میتوانیم رویش انگشت بگذاریم آسیب در عرصه تولید نفت و گاز است.»
آن چه که اما مهم است تاثیرهای روانی چنین تحریم هائی است، چه بر بازار ارز و چه بر بازارهای دیگر. اما تا چه زمانی دولت میتواند در برابر این رویدادها ساکت بماند و واکنش نشان ندهد؟
فریدون خاوند میگوید در حال حاضر طبعا وضعیتی پیش آمده که افکار عمومی مردم، صاحبان صنایع، بازرگانها و پس انداز کنندهها و همینطور کسانی که گمانه زنی دلالی میکنند در ایران، همه به این نتیجه رسیدهاند که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری اسلامی از منابع ارزی کافی برای پشتیبانی کافی از بازار ارز برخوردار نیست. بانک مرکزی بارها تلاش کرده که اعتماد را به این بازار برگرداند و موفق نشده است.
وی می افزاید «تولیدکنندگان برای دریافت قطعات یدکی و وارد کردن مواد اولیه و تجهیزات به ارز نیاز دارند و این را از راه عادی نمیتوانند تهیه کنند. اگر بانک مرکزی میتوانست طی ده سال گذشته ارز را در اختیار بازار ارز قرار دهد و نرخ ارز را به صورت مصنوعی پایین نگاه دارد ظاهرا الان بازیگران عرصه اقتصادی ایران و پس انداز کننده های ایران و بازار ایران به این نتیجه رسیده که بانک مرکزی دیگر قادر به انجام این کار نیست. باید بانک مرکزی ثابت کند که میتواند این کار را بکند. من تا به حال ندیدهام که توانسته باشد در این مقطع زمانی این مساله را بتواند ثابت کند.»