روزنامه اسرائيلی هاآرتص که به ای ميل های شخصی بشار اسد، رييس جمهوری سوريه، دسترسی يافته است، در شماره روز يکشنبه خود، شمار ديگری از اين ای ميل ها را که در زمينه مکاتبات اسد و اسناد مهم حکومت سوريه با سران ايران در باره کمک های گسترده جمهوری اسلامی ايران جهت حفظ نظام سوريه است، جمع بندی و ارائه کرده است.
به تازگی ای ميل های بشار اسد و شمار ديگری از سران حکومت سوريه توسط «هکرهای ناشناس» هک شد و پس از چند روز، روزنامه معتبر اسرائيلی هاآرتص، اعلام کرد که امتياز انتشار اين پست های الکترونيک هک شده را به دست آورده است و بخش های مهمی از آن را در اختيار افکار عمومی جهان می گذارد.
در کنار پست الکترونيک بشار اسد، ای ميل های ۷۸ نفر ديگر از کارکنان دفتر رياست جمهوری سوريه نيز هک شده بود.
نخستين افشاگری ها از ای ميل شخصی سران نظام سوريه، نامه هايی بود که ميان خانم بثينه شعبان، بالاترين مقام در نهادهای توجيهی و تبليغی حکومت اسد با مارتين اينديک، سفير اسبق آمريکا در اسرائيل، در زمينه تلاش دولت باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، برای فرستادن بيل کلينتون به سوريه، با هدف کمک به اوباما در سال نخست رياست جمهوری او در بهبود مناسبات با دولت سوريه انجام شده بود.
نتيجه اين مکاتبات طولانی و متعدد اين بود که بيل کلينتون هرگز نتوانست به سوريه سفر کند.
هاآرتص در شماره يکشنبه خود، بيست و سوم بهمن، نوشته است که نامه ها و اسناد به دست آمده از دفتر شخصی بشار اسد نشان می دهد که جمهوری اسلامی ايران در هفته های اخير به سوريه به طرزی چشمگير کمک می کند تا تحريم های برقرار شده عليه سوريه را «دور بزند» و نيز اين کمک ها تا کنون امکان داده است که حکومت اسد سر پا بماند و با فروپاشی روبرو نشود.
هاآرتص اين افشاگری روز يکشنبه خود را بويژه با استناد بر دو سند از دفتر رياست جمهوری سوريه منتشر کرده است؛ دو سند در ای ميل شخصی آقای منصور عظام، وزير مشاور در دفتر رياست جمهوری (مقامی شبيه وزارت دربار) به دست آمده است.
مطالب آمده در اين اسناد نشان می دهد که جمهوری اسلامی ايران در برابر سوريه متعهد شده است که دست سوريه را در غلبه بر تحريم نفتی برقرار شده عليه اين کشور، بگيرد؛ مانع از عملی شدن تحريم هوايی عليه سوريه شود و تحريم های اعمال شده عليه بانک مرکزی سوريه را تا حد ممکن، بی اثر نمايد.
به نوشته هاآرتص، سندها که نحوه همکاری های سوريه با ايران را در زمينه های ياد شده تشريح می کند، امضای آقای منصور عظام را در پای خود دارد.
تاريخ اين سندها بسيار تازه است؛ دسامبر ۲۰۱۱، (آذر و دی ۱۳۹۰) و ماحصل مذاکراتی است که دو هيات اعزامی از ايران به دمشق با سران حکومت سوريه داشته اند.
هاآرتص می نويسد که در این سندها به گونه ای ظريف و تلويحی به کمک ايران به سوريه اشاره می شود ولی عبارات پی در پی در بندهای اسناد، مانند «علاقمندی جمهوری شعب سوريه به يادگيری از تجارب کشور دوست و برادر، جمهوری اسلامی ايران در اين زمينه ها» نشان می دهد که سوريه برای غلبه بر تحريم های جهانی به يادگيری از الگوهای رژيم ايران نيازمند است.
آمريکا، ترکيه، اتحاديه اروپا، اتحاديه عرب و دیگر بازیگران بحران سوریه، در ماه های اخير سلسله تحريم هايی را به طور مستقل عليه سوريه برقرار کرده اند تا حکومت سوريه به خود آيد و از کشتار مردم به پا خاسته اين کشور دست بکشد و در جهت تأمين خواسته های معترضين گام بردارد.
اما تصويب قطعنامه ای مهم عليه سوريه در شورای امنيت سازمان ملل به دليل اقدام روسيه و چين به وتوی تازه ترين پيشنهاد ارائه شده از سوی برخی از عوامل عربی و جهانی، ناکام ماند.
تشکيل يک بانک مشترک و انتقال پول از راه روسيه، که هم حامی حکومت سوريه است و هم با جمهوری اسلامی ايران ارتباطات نزديکی دارد، يکی از بندهای اين همکاری های پنهانی ميان سوريه و ايران، بر اساس سندهای بدست آمده، است.
همچنين انتقال پول از راه چين که اين کشور نيز موضعی مشابه روسيه در ارتباط با بحران سوريه در شورای امنيت در پيش گرفته است، در اين همکاری های ميان تهران- دمشق در نظر گرفته شده است.
بخش های مهم ديگر دو سند بدست آمده را می توان اين گونه جمع بندی کرد:
• جمهوری اسلامی ايران متعهد شده است که از راه خريد کالاها و محصولات سوری به ميزان يک ميليارد دلار در سال، به اقتصاد سوريه کمک کند.
• نظر به تحريم شدن نفت سوريه از سوی برخی از عوامل جهانی، جمهوری اسلامی ايران تعهد کرده است که روزانه يکصد و پنجاه هزار بشکه نفت خام سوريه را برای يک سال خريداری کند.
• جمهوری اسلامی ايران متعهد گرديده است که به سوريه در تحريم ها از راه فروش نفت سوری به کشورها و عوامل ديگر کمک کند. (وال استريت ژورنال سه هفته پيش از شناسايی شدن يک محموله ۹۱ هزار بشکه ای نفت سوريه که از سوی ايران برای فروش جهانی عرضه شده بود، خبر داده بود).
• نظر به تحريم هر دو بانک مرکزی ايران و سوريه، دو کشور متعهد می شوند که انتقال پول ها را از راه بانک های روسی و چينی انجام دهند.
هاآرتص نوشته است که سندهای به دست آمده نشان می دهد يکی از هيات های اعزامی ايران به سوريه در روزهای پيش از امضای اسناد، شامل بلندپايگانی از دفتر محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران و نيز مقاماتی ارشد از بانک مرکزی ايران و ساير نهادهای مهم جمهوری اسلامی بوده اند.
اين سندها در حالی افشا می شوند که امير عبداللهيان، معاون وزير خارجه جمهوری اسلامی ايران نيز از سه شنبه گذشته در سوريه به سر می برد و گفت و گوهايی با بلندپايگان سوريه داشته است.
يک عضو شورای ملی سوريه نيز هفته گذشته به هاآرتص گفته بود که سرتيپ پاسدار قاسم سليمانی، فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران، برای چندمين بار در ماه های اخير شخصا به سوريه رفته و خود فرماندهی «اتاق جنگ» در سوريه را برعهده دارد؛ «اتاق جنگی» که بشار اسد، ماهر اسد، عاصف شوکت و رامی محلوف نيز از اعضای آن هستند و قاسم سليمانی «حتی به بشار اسد امر و نهی می کند» زيرا اسد برای نجات حکومت خود به تجربيات سليمانی به سختی نياز دارد.
اين ها در حالی است که رسانه های منطقه در روزهای اخير به نقل از «يک مقام ارشد مصر» خبر داده اند که تنها دو روز پس از حضور سرگئی لاوروف، وزير خارجه روسيه در سوريه و مذاکراتی که با بشار اسد داشت، و در شرايطی که کشتارهای هولناک در شهر «حُمص» ادامه دارد، بشار اسد توانسته است که همسر، سه فرزند و مادر خود را از راه يک کشور اسلامی به کشوری در اروپا روانه کند.
مقام های ايران دادن کمک نظامی به سوريه را در ماه های اخير رد می کنند. اما ايران و سوريه در سال های پيش از آغاز بحران سوريه، يک سلسله توافق های مهم در امور دفاعی و نظامی با يکديگر داشتند که طرف مقابل را به ياری دادن در صورت وقوع بحران ها و جنگ ها عليه يکی از طرفين، ملزم می کرد.
سوريه رسماً تنها همپيمان مهم ايران در دنيای عربی و اسلامی بود. اما عملاً اين ايران است که ناچار شده است برای حفظ حکومت لرزان شده بشار اسد، نه تنها مفاد پيمان نامه های نظامی سال های اخير را اجراء کند بلکه اقدامات مهم ديگری نيز برای کمک به نظام اسد انجام دهد.
به تازگی ای ميل های بشار اسد و شمار ديگری از سران حکومت سوريه توسط «هکرهای ناشناس» هک شد و پس از چند روز، روزنامه معتبر اسرائيلی هاآرتص، اعلام کرد که امتياز انتشار اين پست های الکترونيک هک شده را به دست آورده است و بخش های مهمی از آن را در اختيار افکار عمومی جهان می گذارد.
در کنار پست الکترونيک بشار اسد، ای ميل های ۷۸ نفر ديگر از کارکنان دفتر رياست جمهوری سوريه نيز هک شده بود.
نخستين افشاگری ها از ای ميل شخصی سران نظام سوريه، نامه هايی بود که ميان خانم بثينه شعبان، بالاترين مقام در نهادهای توجيهی و تبليغی حکومت اسد با مارتين اينديک، سفير اسبق آمريکا در اسرائيل، در زمينه تلاش دولت باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، برای فرستادن بيل کلينتون به سوريه، با هدف کمک به اوباما در سال نخست رياست جمهوری او در بهبود مناسبات با دولت سوريه انجام شده بود.
نتيجه اين مکاتبات طولانی و متعدد اين بود که بيل کلينتون هرگز نتوانست به سوريه سفر کند.
هاآرتص در شماره يکشنبه خود، بيست و سوم بهمن، نوشته است که نامه ها و اسناد به دست آمده از دفتر شخصی بشار اسد نشان می دهد که جمهوری اسلامی ايران در هفته های اخير به سوريه به طرزی چشمگير کمک می کند تا تحريم های برقرار شده عليه سوريه را «دور بزند» و نيز اين کمک ها تا کنون امکان داده است که حکومت اسد سر پا بماند و با فروپاشی روبرو نشود.
هاآرتص اين افشاگری روز يکشنبه خود را بويژه با استناد بر دو سند از دفتر رياست جمهوری سوريه منتشر کرده است؛ دو سند در ای ميل شخصی آقای منصور عظام، وزير مشاور در دفتر رياست جمهوری (مقامی شبيه وزارت دربار) به دست آمده است.
مطالب آمده در اين اسناد نشان می دهد که جمهوری اسلامی ايران در برابر سوريه متعهد شده است که دست سوريه را در غلبه بر تحريم نفتی برقرار شده عليه اين کشور، بگيرد؛ مانع از عملی شدن تحريم هوايی عليه سوريه شود و تحريم های اعمال شده عليه بانک مرکزی سوريه را تا حد ممکن، بی اثر نمايد.
به نوشته هاآرتص، سندها که نحوه همکاری های سوريه با ايران را در زمينه های ياد شده تشريح می کند، امضای آقای منصور عظام را در پای خود دارد.
تاريخ اين سندها بسيار تازه است؛ دسامبر ۲۰۱۱، (آذر و دی ۱۳۹۰) و ماحصل مذاکراتی است که دو هيات اعزامی از ايران به دمشق با سران حکومت سوريه داشته اند.
هاآرتص می نويسد که در این سندها به گونه ای ظريف و تلويحی به کمک ايران به سوريه اشاره می شود ولی عبارات پی در پی در بندهای اسناد، مانند «علاقمندی جمهوری شعب سوريه به يادگيری از تجارب کشور دوست و برادر، جمهوری اسلامی ايران در اين زمينه ها» نشان می دهد که سوريه برای غلبه بر تحريم های جهانی به يادگيری از الگوهای رژيم ايران نيازمند است.
آمريکا، ترکيه، اتحاديه اروپا، اتحاديه عرب و دیگر بازیگران بحران سوریه، در ماه های اخير سلسله تحريم هايی را به طور مستقل عليه سوريه برقرار کرده اند تا حکومت سوريه به خود آيد و از کشتار مردم به پا خاسته اين کشور دست بکشد و در جهت تأمين خواسته های معترضين گام بردارد.
اما تصويب قطعنامه ای مهم عليه سوريه در شورای امنيت سازمان ملل به دليل اقدام روسيه و چين به وتوی تازه ترين پيشنهاد ارائه شده از سوی برخی از عوامل عربی و جهانی، ناکام ماند.
تشکيل يک بانک مشترک و انتقال پول از راه روسيه، که هم حامی حکومت سوريه است و هم با جمهوری اسلامی ايران ارتباطات نزديکی دارد، يکی از بندهای اين همکاری های پنهانی ميان سوريه و ايران، بر اساس سندهای بدست آمده، است.
همچنين انتقال پول از راه چين که اين کشور نيز موضعی مشابه روسيه در ارتباط با بحران سوريه در شورای امنيت در پيش گرفته است، در اين همکاری های ميان تهران- دمشق در نظر گرفته شده است.
بخش های مهم ديگر دو سند بدست آمده را می توان اين گونه جمع بندی کرد:
• جمهوری اسلامی ايران متعهد شده است که از راه خريد کالاها و محصولات سوری به ميزان يک ميليارد دلار در سال، به اقتصاد سوريه کمک کند.
• نظر به تحريم شدن نفت سوريه از سوی برخی از عوامل جهانی، جمهوری اسلامی ايران تعهد کرده است که روزانه يکصد و پنجاه هزار بشکه نفت خام سوريه را برای يک سال خريداری کند.
• جمهوری اسلامی ايران متعهد گرديده است که به سوريه در تحريم ها از راه فروش نفت سوری به کشورها و عوامل ديگر کمک کند. (وال استريت ژورنال سه هفته پيش از شناسايی شدن يک محموله ۹۱ هزار بشکه ای نفت سوريه که از سوی ايران برای فروش جهانی عرضه شده بود، خبر داده بود).
• نظر به تحريم هر دو بانک مرکزی ايران و سوريه، دو کشور متعهد می شوند که انتقال پول ها را از راه بانک های روسی و چينی انجام دهند.
هاآرتص نوشته است که سندهای به دست آمده نشان می دهد يکی از هيات های اعزامی ايران به سوريه در روزهای پيش از امضای اسناد، شامل بلندپايگانی از دفتر محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران و نيز مقاماتی ارشد از بانک مرکزی ايران و ساير نهادهای مهم جمهوری اسلامی بوده اند.
اين سندها در حالی افشا می شوند که امير عبداللهيان، معاون وزير خارجه جمهوری اسلامی ايران نيز از سه شنبه گذشته در سوريه به سر می برد و گفت و گوهايی با بلندپايگان سوريه داشته است.
يک عضو شورای ملی سوريه نيز هفته گذشته به هاآرتص گفته بود که سرتيپ پاسدار قاسم سليمانی، فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران، برای چندمين بار در ماه های اخير شخصا به سوريه رفته و خود فرماندهی «اتاق جنگ» در سوريه را برعهده دارد؛ «اتاق جنگی» که بشار اسد، ماهر اسد، عاصف شوکت و رامی محلوف نيز از اعضای آن هستند و قاسم سليمانی «حتی به بشار اسد امر و نهی می کند» زيرا اسد برای نجات حکومت خود به تجربيات سليمانی به سختی نياز دارد.
اين ها در حالی است که رسانه های منطقه در روزهای اخير به نقل از «يک مقام ارشد مصر» خبر داده اند که تنها دو روز پس از حضور سرگئی لاوروف، وزير خارجه روسيه در سوريه و مذاکراتی که با بشار اسد داشت، و در شرايطی که کشتارهای هولناک در شهر «حُمص» ادامه دارد، بشار اسد توانسته است که همسر، سه فرزند و مادر خود را از راه يک کشور اسلامی به کشوری در اروپا روانه کند.
مقام های ايران دادن کمک نظامی به سوريه را در ماه های اخير رد می کنند. اما ايران و سوريه در سال های پيش از آغاز بحران سوريه، يک سلسله توافق های مهم در امور دفاعی و نظامی با يکديگر داشتند که طرف مقابل را به ياری دادن در صورت وقوع بحران ها و جنگ ها عليه يکی از طرفين، ملزم می کرد.
سوريه رسماً تنها همپيمان مهم ايران در دنيای عربی و اسلامی بود. اما عملاً اين ايران است که ناچار شده است برای حفظ حکومت لرزان شده بشار اسد، نه تنها مفاد پيمان نامه های نظامی سال های اخير را اجراء کند بلکه اقدامات مهم ديگری نيز برای کمک به نظام اسد انجام دهد.