اهوازیها سالهاست با خبرهای عادی شده هفتههای غبارآلود در پیشرو، روز را آغاز میکنند. غباری که مثل مه غلیظ سراسر شهر را میپوشاند و نفس را تنگ میکند.
روز جهانی تالابها که با معاهده یا کنوانسیون رامسر در دنیا گره خورده، در شرایطی برگزار شد که وضعیت تالابها در ایران به شدت بحرانی است.
این دو موضوع برنامه این هفته یک خانه، یک زمین در رادیو فرداست:
زمستان اگر فصل برف و بوران و بارندگی باشد، برای خوزستانیها فصل تغییر رنگ آسمان با گرد و خاک و تنگی نفس و طوفان ریزگردهاست. وزش بادهای زمستانی در اهواز که یکی از آلودهترین شهرهای جهان شناخته شده، چنان آسمان را همرنگ غبار و خاک میکند که دیگر خبری از آنچه مهدی اخوان ثالت، از اقلیم خوزستان و «خورشید خطر خندش» گفته نیست. آنقدر که شبکههای استانی و مرکزی پر میشود از خبر شعاع دید غیرطبیعی، تعطیلی مدرسهها، تاخیر پروازها و افزایش بیماریها از گردوغبار و ریزگردهای بیسابقهای که شهر را فراگرفته است.
اهوازیها سالهاست با خبرهای عادی شده هفتههای غبارآلود در پیشرو، روز را آغاز میکنند. غباری که مثل مه غلیظ سراسر شهر را میپوشاند. این بار آنقدر شدید و نافذ و قوی است که وارد خانهها شده است. دیگر توصیه به زنان باردار و کودکان و سالمندان برای قرار نگرفتن در معرض این غبار موذی و ترسناک معنی ندارد.
عکسها و فیلمهایی که اهوازیها در فضای مجازی منتشر کردهاند این گرد و غبار را روی نیمکتها و میزهای مدرسه، روی قفسههای آشپزخانه در خانهها و همه گوشهوکنارهای محل زندگی و کارشان نشان میدهد. آنها میگویند حالا دیگر در خانه هم از این بادها در امان نیستند.
این گرد و غبار و خاک و ریزگردها که از دستکم ۱۰ روز پیش به ۶۶ برابر حد مجاز رسید، باعث شد چشم چشم را نبیند و همه چیز طعم و مزه خاک بگیرد، از کجا میآید؟
از کجا میآید که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست میگوید ۵۵ میلیارد ریال اعتبار برای مقابله با این پدیده در استان خوزستان تامین شده است؟
حمید پوران، پژوهشگر ارشد محیط زیست در موسسه مطالعات خاورمیانه و آفریقا در دانشگاه لندن میگوید، منشا آنها سالهاست که مشخص شده، کشوری با مجموعه فرسودگی سیستم مدیریتی محیط زیست با سه دهه تجربه جنگ به عنوان یکی از اصلیترین کانونهای تولید این ریزگردها: «طوفان گردوخاک یا ریزگرد بیشتر از عراق نشات میگیرد و از سمت اهواز و خرمشهر وارد ایران میشود. این ذرات آنقدر ریزند که جاذبه زمین بر آنها بیاثر است و رطوبت آنقدر کم است که پلی بین ذرات قرار نمیگیرد و تهنشین نمیشود.»
خاستگاه این ریزگردها آنقدر مطرح شده است که حسن روحانی، رئیسجمهور ایران میگوید، ریزگردها مهمترین موضوع مورد بحث او با مسئولان عراق است.
رئيس سازمان حفاظت محيط زيست میگوید، ايران از تمام کشورهای همسايه خواسته يک طرح مشترک برای مقابله با پديده گرد و غبار تنظيم کنند. احمدرضا لاهیجانزاده، مدیرکل سازمان محیط زیست خوزستان در گفتوگو با تلویزیون جمهوری اسلامی ایران میگوید بسیاری از طرحها تهیه شده و در صف انجام است اما گویا اولیتی برای انجام این کارها وجود ندارد.
راههای دفع ریزگردهای خوزستان
حمید پوران، که دکترای مهندسی محیط زیست و دوره تحقیقاتی پسادکتری یا فوق دکترا نانو تکنولوژی محیط زیست را دارد، میگوید راههای شناختهشدهای برای کاستن یا از بین بردن این ریزگردها وجود دارد که هنوز در ایران پیاده نشده: «ایران میتواند با استفاده از امکانات در دسترس، کانونهایی را شناسایی کند که در ایجاد ریزگردها در عراق آسیب بیشتری وارد میکند.»
برنامه بسیار کوتاهمدت به گفته این متخصص میتواند، «مالچپاشی» باشد. هرگاه که هوای اهواز در شرايط اضطرار قرار میگیرد، بحث مالچ یا خاکپوش به عنوان پوشش غیر زنده هم تازه می شودکه برای تثبیت شنهای روان در زمینهای بیابانی استفاده میشود؛ از جمله طرحهایی که به گفته معصومه ابتکار، همراه با کاشت گونههای مقاوم تثبیت خاک در این مناطق تدوین شده اما به دلیل شرایط ناامن و تغییرات دولت و جریانهای سالهای اخیر در عراق اجرایی نشده است.
حمید پوران میگوید تولید این ثبات اکولوژیکی نیست و مصنوعی و انسانساخت است اما نتیجه مطلوبی خواهد داشت. او ادامه میدهد: «در میانمدت و درازمدت با ایجاد پوشش گیاهی مناسب که چسب بیولوژیکی در خاک شکل میدهد، ذرات از زیر خاک کنار هم قرار میگیرند. این روش مانعی در برابر برخورد جریان هوا یا باد در سطح زمین، به وجود میآورد. در درازمدت هم باید برای نگهداشتن پوششهای گیاهی به صورت پایدار در بخشهای مختلف، برنامهریزی کرد. این کار مثل فیلتری است که با منشا طبیعی ایجاد میشود.»
حمید پوران میگوید این موضوع به زودی گریبان بقیه شهرهای ایران را هم خواهد گرفت و باید هر چه زودتر جلوی آن گرفته شود: «دهههاست در این منطقه با وجود اقلیم گرم و خشک، این اتفاق میافتد، اما شدت و تناوب این طوفانها به مراتب کمتر بوده است.»
تاثیر ریزگردها بر سلامت انسانها
آنطور که میگویند، ریزگردهای معلق دراهواز که در بهمنماه امسال بیسابقه توصیف شده و اوضاع را به اضطرار رسانده، موضوع وزارت بهداشت هم شده است.
کمیتههای اخصصاصی تشکیل شده و رئیسجمهوری چند وزارتخانه مهم را مامور بررسی شرایط این هفته استان خوزستان و ایلام کرده است. متخصصان میگویند، این گردوغبارها فقط ذرات خاک نیستند و به دور از ایجاد ترس و وحشت، باید مردم را در مورد آنها آگاهتر کرد.
حمید پوران که سالها در زمینه خاکشناسی و اندازهگیری آلایندههای خاک پژوهش کرده، میگوید: «یکی از نتایج سالها جنگ و بیثباتی در عراق، آغشتهشدن ذرات گرد و غبار با موادی است مثل سرب و جیوه که از لحاظ شیمیایی سلامت انسان را تحت تاثیر قرار میدهند. این ذرات را میتوان، به دانه شنی تشبیه کرد که یک لایه چسبناک و نازک از آلایندههای بسیار ریز اطرافش قرار گرفته. در این شرایط ما با یک ریزگرد که فقط تنفس را دشوار میکند و چشم را میسوزاند، طرف نیستیم.»
به گفته این پژوهشگر، در چنین شرایطی تا حد امکان نباید در معرض این گرد و غبار قرار گرفت: «نه تنها باید از ماسک و پوشش محافظ دهان و بینی استفاده کرد بلکه باید برای پوشاندن چشمها هم عینک داشت. همینطور باید از کرمهای محافظتکننده پوست با چسبندگی کم استفاده کرد. اگر هم کرم در دسترس نیست، باید دستمال مرطوب همراه داشت و به تناوب پوست را پاکیزه کرد و به سرعت با آب شست.»
مهدی اخوان ثالث، روزگاری که کارون پر آب بود و رودها و تالابهای خوزستان زیر آفتاب میدرخشیدند، گفته بود که از «خاک زرخیز خوزستان» جواهر هم شرمگین است. اما امروز همین خاک، زندگی و کار و درس را در خوزستان متوقف کرده و زر که هیچ، نفس را هم شرمنده کرده است.
ایران؛ روزگاری پیشرو در ثبت تالاب و حالا درگیر بحران تالاب
۴۴ سال پیش، رامسر، یکی از شهرهای ساحلی مهم مازندران در شمال ایران، از نام یک شهر معمولی خارج شد و تبدیل به جایی شد که یک پیمان بینالمللی به نامش گره خورد.
«کنفرانس جهانی حفاظت از تالابها و پرندگان مهاجر» زمانی در این نوار سبز شمال ایران برگزار شد که دریاچه بختگان و هامون و ارومیه سرشار از آب بودند و تالاب انزلی و پریشان و هورالعظیم، با طبیعت زیبا و شگفتشان و میزبانی دهها نوع پرنده و پستاندار، سیرابکننده گیاهان اطراف مردم محلی هم بودند. آن روزی که در سال ۱۳۴۹ خورشیدی هنوز حفاظت از تالاب و رود و دریاچه، در صدر کارهای مهم بسیاری از دولتها قرار نداشت، ایران آمادگیاش را برای پژوهشهای اکولوژیکی در حفظ و نگهداری اکوسیستم تالابی اعلام کرد.
تصویب این کنوانسیون برای حفظ تالابهای با اهمیت جهانی، برای بانی این جریان، اسکندر فیروز، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست، هم ناباورانه بوده است.
اسکندر فیروز در گفتوگو با برنامه محیط زیست رادیو فردا از آن روز اینطور یاد میکند: «چند سال پیشتر، برنامه گستردهای برای بررسی و حفاظت تالابهای ایران اجرا کرده بودیم. موفقیت در این برنامه، باعث شده بود سازمانهای جهانی حفاظت طبیعت و حیات وحش، تمایل داشته باشند که کنفرانسی در مورد حفاظت تالابهای مهم بینالمللی در ایران تشکیل شود. بنابراین شهر رامسر را انتخاب کردیم و کنوانسیونی که به مدت چند سال به نتیجه نرسیده بود، با موفقیت کامل به پایان رسید و نام ایران با کمک "کنوانسیون رامسر" در زمینه محیط زیست در جهان، شهرت ویژهای پیدا کرد.»
اسکندر فیروز در کتاب خاطراتش، تصویب این کنوانسیون را که با اسم رامسر طنینانداز شد و به آن فهرستی اضافه شد تا کشورها تالابهای مهمشان را در ثبت کنند، یک موفقیت بزرگ و غیرمنتظره نامیده است.
بر اساس این کنوانسیون، کشورها برای حفظ تالابهایشان، کمکهای فنی و مالی خواهند داشت. ایران در آن سال ۱۸ تالاب را ثبت کرد که حالا بعد از ۴۴ سال چیزی از آنها باقی نمانده است.
اما این تالابها اساسا چه اهمیتی دارند که حالاخشکشدن آنها در صدر خبرهای زیستمحیطی ایران است؟ اعظم بهرامی، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته محیط زیست و فیزیک انرژیهای تجدیدپذیر در شهر تورینو در ایتالیا درباره این تالابها پژوهش کرده: «تالابها علاوه بر اینکه میزبان پرندگان مهاجر هستند، نشاندهنده سلامت طبیعت اطراف و منبع طبیعی دوروبرشان هستند. از طریق تالابها، میتوان پیشبینی کرد چه وضعیتی برای محیط زیست یک منطقه به وجود میآید. تالابها در ایران هم تنوع و پراکندگی زیادی دارند و هم بسیار مهم هستند.»
او میگوید: «تالابها علاوه بر اینکه تنظیمکننده منبع آبی وابسته به منابع طبیعی هستند، مثل ریزش باران، سطح آبهای زیرزمینی و ...وابسته به منابع انسانی هم هستند.»
روز سیردهم بهمنماه بعد از امضای این معاهده، روزجهانی تالابها نام گرفت. اما حالا درست در چنین روزی، در حالیکه ۲۴ تالاب ایران در فهرست رامسر دارد، مسئولان اعلام کردند، دستکم۷۰ تا ۸۰ درصد تالابهای ایران کمآبی شدید دارند یا در حال خشکی کامل هستند. از اعظم بهرامی، پژوهشگر محیط زیست بشنویم، چطور این روند شکل گرفته: «با برداشت خاک از حوزه تالابها و با کشاورزیهای سنتی و زهکشیهای نامناسب در اطرافشان، با تخریب پوشش گیاهی حوزه آنها و سرازیرکردن پسابها، پسماندها و زبالهها، به سرعت تخریب میشوند.»
تالابهایی که بودن نامشان در کنوانسیون رامسر برای هر کشوری، افتخار و جاذبههای گردشگری، به همراه دارد، حالا به دلیل کاهش آب و افزایش آلودگیهای مختلف سد سازیهای بیرویه، کشاورزی غیراصولی تبدیل به معضلی در زیستبوم منطقه از شمال تا جنوب و شرق تا غرب ایران شدهاند.