رهبر جمهوری اسلامی که پیشتر اولویت اصلی کشور را مقابله با «جنگ نرم دشمن» اعلام کرده بود٬ به تازگی با نام بردن از فیلم «تکتیرانداز آمریکایی» ساخته کلینت ایستوود به عنوان فیلمی در «تشویق» آزار مسلمانان از سوی هالیوود٬ یکی از مصادیق این جنگ را معرفی کرد.
آقای خامنهای با اینکه به گفته خودش «تکتیرانداز آمریکایی» را ندیده٬ اما سخنانش مبنی بر اینکه این فیلم «تشویق میکند یک جوان مثلا فرض کنید مسیحی یا غیرمسلمان را که تا آنجایی که میتواند و از دستش برمیآید، مسلمان را اذیت بکند، اصلاً تشویق میکند این معنا را» نشاندهنده اهمیت ابزار سینما در عرصه «جنگ نرم» برای وی است.
به دنبال این سخنان خامنهای٬ اظهارات وی از سوی فعالان سایبری حزبالله در عرصه مجازی نه تنها به طور گستردهای بازنشر شد٬ بلکه شماری از آنها به نقد فیلم «تکتیرانداز آمریکایی» پرداخته و آن را در راستای «اسلامستیزی» ارزیابی کردند.
این فیلم ماجرای ماموریتهای کریستوفر اسکات کایل٬ از اعضای یگان ویژه نیروی دریایی آمریکا در عراق و فعالیتهای وی در این کشور است.
برخی از فعالان سایبری حزبالله٬ کایل را گرگی در لباس سگ گله دانستهاند که ایستوود با قهرمان جلوه دادن وی٬ الگوی تازهای برای جوانان آمریکایی تراشیده است.
روحانیون و نظامیان حاکم بر ایران به ویژه علی خامنهای٬ جنگ نرم را نبردی «تدریجی و پنهانی» میدانند که تشخیص آن به «بصیرت و روشنبینی» نیاز دارد؛ شاید به همین دلیل است که رهبر جمهوری اسلامی پس از وقایع سال ۸۸ در مواردی به مصادیق این جنگ به صراحت اشاره کرده است.
ضمن اینکه نامهنگاری وی به جوانان غربی و ورود مصداقی به مظاهر جنگ نرم «دشمن» را میتوان نشانه بلندبودن صدای تبلیغات غرب و نگرانی از تاثیرگذاری آن بر نیروهای خودی نیز دانست.
بررسی واکنش فعالان حزبالله در شبکههای مجازی نشان میدهد هواداران خامنهای در شبکههای اجتماعی تقریبا به صورت متفقالقول از جلوههای بصری و جنبههای فنی «تکتیرانداز آمریکایی» تمجید کرده و آن را تاثیرگذار دانستهاند.
رهبر جمهوری اسلامی پیش از این در تعریف خود از جنگ نرم گفته بود «جنگ نرم یعنی جنگ بوسیله ابزارهای فرهنگی٬ به وسیله نفوذ٬ به وسیله دروغ٬ به وسیله شایع پراکنی با ابزارهای پیشرفتهای که امروز وجود دارد٬ ابزارهای ارتباطی که ۱۰ سال قبل و ۱۵ سال قبل و ۳۰ سال قبل نبود.»
نگرانی از آنچه تاثیر «با دوام» جنگ نرم بر مردم کشور هدف نامیده شده از آن رو مهم تلقی میشود که مقامهای نظام معتقدند اگر باورها و ارزشها دستخوش تغییر شوند ساختارهای سیاسی هم تغییر خواهد کرد.
بصیرتدهی٬ زکات بصیرتیابی
رهبر جمهوری اسلامی که دانشجویان هوادار خود را در جریان یک سخنرانی «سربازان جنگ نرم» نامیده بود٬ مهمترین هدف جبهه «استکبار» جهانی را نظام جمهوری اسلامی و مهمترین «سلاح» مورد استفاده از سوی آنها را «تبلیغات» عنوان کرده است.
وی از جوانان خواسته بود ضمن هوشیاری در قبال این موضوع٬ «نه فقط خودتان باید حقیقت را تشخیص دهید، بلکه باید فضا و محیط پیرامونى خودتان را هم بابصیرت کنید و براى آنها هم قضایا را روشن کنید.»
آقای خامنهای با این سخنان سطح انتظار خود از «افسران جنگ نرم» را تنها به تلاش فردی برای رسیدن به «حقیقت» محدود نکرد و از آنها خواست برای عمومی کردن این «حقیقت» نیز تلاش کنند.
از جمله فعالیتهای حامیان رهبر جمهوری اسلامی برای تحقق بخشی از این انتظارات وی در حوزه «جنگ نرم» برگزاری جشنوارههای سینمایی «عمار» و «افق نو» و نیز جشنواره «باروت خیس» است.
نام جشنواره «عمار» پس از اشاره علی خامنهای به اقدامات عمار یاسر در جنگ صفین در «تبیین حقیقت» و ایستادگی مقابل جنگ روانی جناح معاویه تعیین شد.
دستاندرکاران این جشنواره که اعضای آن موفق به دیدار با خامنهای هم شدند٬ اعلام کرده بودند نسبت به برخی جشنوارهای داخلی به علت «الگوبرداری کامل از نمونههای غربی» رویکردی انتقادی دارند و به دنبال «نوآوری» برای حرکت در مسیر انقلاب و اهداف نظام هستند.
از جمله فعالان فرهنگی محافظهکار و حزبالله دخیل در پنج دوره این جشنواره میتوان به فرجالله سلحشور٬ نادر طالبزاده٬ ابوالقاسم طالبی٬ مسعود دهنمکی٬ سعید قاسمی٬ وحید جلیلی٬ صادق آهنگران و علیرضا قزوه اشاره کرد.
احمد جنتی٬ دبیر شورای نگهبان نیز در مراسم اختتامیه چهارمین دوره این جشنواره در سال ۹۲ از نیرویهای حزبالله خواسته بود فیلمهایی درباره وقایع سال ۸۸ بسازند که کسی دیگر «هوس» دفاع از آن وقایع را نداشته باشد و «بچهها» را از معترضان به نتیجه انتخابات «متنفر» کند.
جشنواره فیلمسازان مستقل «افق نو» اما سرنوشت دیگری داشته است؛ این جشنواره که پس از دوره نخست٬ قرار بود برای دومین بار همزمان با سالگرد ۱۱ سپتامبر و با حضور هنرمندان و نظریهپردازان ضدآمریکایی و «ضدصهیونیست» در تهران برگزار شود٬ تا مدتی نامعلوم به تعویق افتاد.
در حالی که نادر طالبزاده٬ دبیر آن از وزارتخانههای امور خارجه و ارشاد خواسته بود به برگزاری هرچه بهتر این جشنواره کمک کنند٬ دبیرخانه جشنواره از تعویق برگزاری آن خبر داد.
حجتالله ایوبی٬ رئیس سازمان سینمایی در پاسخ به سئوالی درباره سرنوشت جشنواره «افق نو» در اظهاراتی کنایهآمیز گفته بود اگر مطمئن شویم که اقدامی و جشنوارهای بر علیه «صهیونیسم جهانی» است حتما حمایت خواهیم کرد.
وی افزوده بود «اگر احساس کنیم برنامهای تنها یک شو و یک نمایش است مطمئنا نه بودجه داریم و نه وقت برای برگزاری یک جشنواره سینمایی.»
با اینکه شماری از حامیان این جشنواره نیز در نامهای سرگشاده به حسن روحانی خواستار برگزاری دوباره آن شدند تا «دگراندیشان و حقطلبان عالم» بتوانند در میان این «هیاهوی رسانهای» صدای خود را به گوش جهانیان برسانند؛ دستکم در رسانهها پاسخی از سوی حسن روحانی به این نامه منتشر نشد.
بیاعتنایی ارشاد٬ روی خوش بسیج
یکی دیگر از جشنوارههای فعال در عرصه بصیرتافزایی که با مقولههای فرهنگی و رویکردهای سیاسی جهانی بر اساس سیاستهای نظام برخورد میکند٬ جایزه «باروت خیس» است که محافظهکاران تندرو آن را جایزهای «بینالمللی-مردمی» مینامند.
جایزه «باروت خیس» در راستای سخنان خامنهای و با هدف «مقابله با جنگ نرم دشمنانی که در جبهه سخت به بن بست رسیدهاند» برگزار و سالانه به مخالفان جمهوری اسلامی که «ناخودآگاه توطئه یا طرحی شوم علیه ایران را برملا میکنند» اهدا میشود.
اولین دوره این جشنواره٬ در واکنش به اعطای جایزه اسکار به فیلم «آرگو» جایزه خود را به میشل اوباما همسر باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا اهدا کرد.
در مراسم هشتاد و پنجمین دوره جایزه اسکار خانم اوباما نام فیلم «آرگو» ساخته بن افلک که داستان آن درباره ماجرای نجات شش آمریکایی بعد از حمله سال ۵۸ به سفارت آمریکا در تهران است را اعلام کرد.
اعطای این جایزه که با خشم مقامهای جمهوری اسلامی مواجه شد٬ از سوی برخی چهرههای سیاسی-نظامی از جمله محمدرضا نقدی نشانه «سیاسی» بودن جایزه اسکار و فعالیت این آکادمی زیرنظر کاخ سفید اعلام شد.
جایزه دور دوم این جشنواره نیز در سال ۱۳۹۲ به علت دیدار تاریا کرونبرگ و کاترین اشتون با گروهی از فعالان حقوق بشر در سفارتخانههای اتریش و یونان در تهران به طور مشترک به این دو نفر اهدا شد.
نامزدهای دریافت دور سوم این جایزه نیز کلودیا روت نائب رئیس مجلس آلمان، مانوئل والس نخست وزیر فرانسه، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل٬ جان مک کین سناتور آمریکایی و دیوید کمرون نخست وزیر بریتانیا اعلام شدهاند.
با این حال خبرگزاری دانا نوشته علی جنتی وزیر ارشاد هم نامه دبیر این جشنواره که از وی خواسته بود در جشنواره بینالمللی فیلم فجر، بخشی تشریفاتی را به عنوان جایزه «باروت خیس» اختصاص دهد٬ بیپاسخ گذاشته است.
مسکوت ماندن این نامه از سوی هواداران جشنواره «باروت خیس» به «قهر» وزیر ارشاد با جوانان «انقلابی» تعبیر شده است.
فعالان جایزه «باروت خیس» ابراز امیدواری کردهاند علی جنتی با «سورپرایز» کردن مسئولان این جشنواره در «دقیقه ۹۰» در جمع آنها حضور یابد و همچون سایر جشنوارهها در صف اول قرار گیرد.
اما دستاندرکاران آن منتظر اقدام احتمالی وزارت ارشاد نمانده و در نامهای به محمدرضا نقدی٬ رئیس سازمان بسیج خواستار حمایت «معنوی» وی از جشنواره خود شدهاند؛ این در حالی است که از دور اول اعطای جایزه «باروت خیس»٬ محمدرضا نقدی و سایر چهرههای سازمان بسیج در کنار این جشنواره بودهاند.
به نظر میرسد سیاستهای وزارت ارشاد دولت یازدهم نسبت به این نوع جشنوارهها و تجربه تعطیلی جشنواره «افق نو» به علت قطع حمایتهای مالی این وزارتخانه و بیمیلی در همکاری برای برگزاری آن٬ از انگیزههای جدی نامهنگاری دستاندرکاران جشنواره «باروت خیس» به نقدی باشد.
به ویژه آنکه سازمان بسیج از دو سال پیش در راستای مقابله با تحریمها٬ خواسته دیگر رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر تحقق «اقتصاد مقاومتی» را به طور جدی در دستور کار قرار داده است.
.....................................................................................................
نظر نویسنده الزاما دیدگاه رادیو فردا را انعکاس نمیدهد.