سفیر پیشین آمریکا در عراق، افغانستان و سازمان ملل میگوید با محمد جواد ظریف، سفیر وقت ایران در آن سازمان، پیش از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، دیدار و گفتوگوهای محرمانهای انجام شده است.
در گفتوگوها تضمین گرفته شده بود که به سوی هواپیماهای آمریکایی در صورت ورود اتفاقی به آسمان ایران شلیک نخواهد شد.
به گفته روزنامه نیویورکتایمز، زلمای خلیلزاد، در کتاب تازه خود با عنوان «The Envoy» میگوید دیدارهایی که در ژنو با ظریف انجام شده بود، حتی پس از تصرف بغداد در آوریل سال ۲۰۰۳ نیز، ادامه داشته است.
خلیلزاد مینویسد «ما از ایران خواسته بودیم تضمین دهد که به هواپیماهای آمریکایی، در صورتی که بر حسب تصادف وارد آسمان ایران شدند، شلیک نخواهد کرد».
او افزوده «ظریف موافقت کرد» و «ما در عین حال امیدوار بودیم، که ایران، شیعیان عراق را به مشارکت سازنده در ایحاد یک دولت جدید در عراق تشویق کند».
با این همه، روابط پرتلاطم دو کشور، همچنان دچار تنشهای تازهای شد. در ماه مه سال ۲۰۰۳ میلادی دولت بوش، پس از اتهام زدن به ایران در مورد پناه دادن به رهبران القاعده، «گفتوگوها را متوقف کردهاست».
دونالد رامسفلد از جمله در اردیبهشت ماه ۱۳۸۲، ایران را متهم کرده بود که به اعضای القاعده پناه داده است. در آن زمان منابع اطلاعاتی آمریکا گفته بودند، سعد، پسر اسامه بنلادن و سيفالله عادل، از جمله مقامات ارشد القاعده هستند که گفته شده بود ايران به آنها پناه داده است. این دو نفر در ارتباط با انفجارهای سفارتخانههای آمريکا در کنيا و تانزانيا در سال ۱۹۹۸ تحت تعقيب قرار داشتند.
اتهامها در رابطه با دخالت ایران در امور عراق بعدها نیز ادامه پیدا کرد؛ از جمله خود آقای خلیلزاد (سفیر وقت آمریکا در بغداد)، در بهار ۱۳۸۷ تهران را به ایجاد بیثباتی در همسایه غربیاش متهم کرده و گفته بود نیروی قدس سپاه پاسداران به شورشیان عراق آموزش داده و از آنها حمایت مالی میکند.
سفیر آمریکا در عراق، افغانستان و سازمان ملل متحد در کتاب تازهاش میگوید از منظر او اگر «ترکیبی از تعاملات دیپلماتیک و اقدامات قهرآمیز با هم انجام میگرفت، میشد به رفتار ایران شکل و حالتی داد».
خلیلزاد میگوید به ظریف اطلاع داده بود که آمریکا خواستار ایجاد دولتی دمکراتیک در عراق است «که با همسایگان خود در صلح و آرامش باشد». آنچه به گفته نیویورکتایمز حاوی این پیام است که واشینگتن برنامهای برای گسترش عملیات نظامی خود به ایران نداشت.
از سوی دیگر محمد جواد ظریف خواستار انتقال فوری قدرت به چهرههای در تبعید شده بود، میگفت ساز و کار امینتی عراق باید به طور بنیادین نوسازی شود و مخالفت خود را با اشغال آن کشور از سوی آمریکا نیز بیان کرده بود.
طرفها، دو نگاه متفاوت را بیان میکردند؛ راهبردی که به گسترش نفوذ ایران در عراق میانجامید، در برابر ایجاد دولتی موقت، که از افراد باقیمانده در کشور در زمان صدام حسین تشکیل شده باشد و نه فقط چهرههای در تبعید.
در عین حال در زمان مطرح شدن موضوع سران القاعده در ایران نیز، ظریف خواسته بود تا آمریکا رهبران «مجاهدین خلق» را تحویل دهد. دولت بوش با موضوع مخالفت میکند و اندکی بعد کانال دیپلماتیک قطع میشود.
در بخشی دیگر از گزارش نیویورکتایمز در مورد کتاب زلمای خلیلزاد به جریانات سال ۲۰۰۶ (زمانی که در بغداد سفیر بود) اشاره شده است. در آن زمان سیاست دو طرف بر سر جایگزینی کسی با ابراهیم جعفری (نخستوزیر وقت عراق) «به موازات هم قرار گرفته است».
دیپلمات ارشد آمریکا در دوره جرج بوش میگوید قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، به عراق سفری محرمانه داشته و این پیام را با خود برده است که «جعفری باید برود».
در کتاب آقای خلیلزاد، به سفر عبدالعزیز حکیم به تهران به عنوان واسطه، موافقت رهبر جمهوری اسلامی برای مذاکره با آمریکا، تشکیل هیئتی برای این کار و سفر آن هیئت به عراق اشاره شده است. خلیلزاد که او نیز از دولت متبوعش خواسته بود اجازه گفتوگو صادر شود، میگوید فقط میخواسته در مورد عراق صحبت کند. اما طرفهای ایرانی قصد داشتند مذاکرات را به مسائل دیگری بکشانند. خلیلزاد میگوید به دلیلی که برای او مشخص نیست، واشینگتن در آخرین لحظه دستور لغو ملاقات را داده است. در نتیجه حکیم از طرف خامنهای گفته است، آمریکا قابل اعتماد نیست.
آقای ظریف هنوز به گزارش و محتویات کتاب آقای خلیلزاد واکنشی نشان نداده است.
این کتاب در حالی منتشر شده که روابط تهران و واشینگتن، توافق اتمی و رفع تحریمهای هستهای، به یکی از موضوعات داغ صحنه سیاسی آمریکا تبدیل شده است. جمهوریخواهان که در زمان جرج بوش هدایت دولت را بر عهده داشتند، به طور گستردهای با توافق اتمی و تعاملات واشینگتن با تهران مخالفت کردهاند.