همکاری تازه ایران و روسیه در زمینه عملیات در سوریه و استفاده نیروی هوایی روسیه از پایگاه همدان (نوژه) در صدر خبرهای دو روز گذشته بوده است.
از سویی این همکاری بیسابقه خوانده شد چرا که این اولین بار بود که از حدود هفتاد سال پیش تا کنون، یک کشور خارجی از امکانات پایگاههای نظامی ایران استفاده میکند، و از سوی دیگر تأثیرات بینالمللی آن و یافتن راه حل درباره بحران سوریه را تحتالشعاع قرار داده است.
یکی از سؤالاتی که از همان ساعات اولیه انتشار خبر، خصوصاً در واشنگتن مطرح شد، این بود که آیا این همکاری، ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است یا خیر؟
وزارت خارجه آمریکا میگوید در این باره هنوز به نتیجه نرسیده، و وزارت خارجه روسیه می گوید اقداماتش ناقض قطعنامه نیست. در این قطعنامه که برای تأیید توافق هستهای به تصویب رسید، بخشی به ممنوعیت خرید و فروش سلاح، با ایران اشاره می کند، که همچنان به مدت پنج سال پس از روز تصویب برجام، پا برجاست.
در این باره رادیوفردا با پیتر وِزِمن محقق ارشد در انستیتوی صلح استکهلم (سیپری) گفتوگو کرده است. حوزه تحقیقات آقای وزمن تولید و تجارت اسلحه خصوصاً در خاورمیانه است.
اطلاعات درباره دامنه همکاری تازه ایران و روسیه در زمینه سوریه، شاید به اندازه کافی نباشد. اما با توجه به آنچه تا کنون گفته شده، آیا به نظرتان این همکاری میتواند ناقض ممنوعیت انتقال سلاح به ایران بر مبنای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد؟
به نظر من اینکه نیروی هوایی روسیه، جنگندههایی را به ایران میفرستد تا برای هدفگیری مواضعی در سوریه استفاده شود، به صورت آشکار ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ نیست. این قطعنامه درباره چند موضوع بسیار صریح است. اینکه منع فروش و انتقال سلاح به ایران را اعمال میکند به طوری که کسی نمیتواند سلاحهای متعارف که جنگنده هم شامل آن میشود به ایران بفرستد مگر اینکه موافقت همه اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد را کسب کرده باشد.
آمریکا از جمله اعضای این شوراست و صدور چنین مجوزی خیلی محتمل نیست. این محدودیت ۵ ساله است. اما متن نوشته شده در مورد این ممنوعیت کمی ابهام دارد. آنجایی که میگوید این ممنوعیت درباره سلاحهایی است که قرار است توسط ایران یا به نفع ایران استفاده شود. این ممکن است به اشکال مختلف تعبیر شود.
منظورتان آن بخشی است که درباره منفعت برای ایران صحبت میکند؟
بله. این بخش میگوید که مثلاً جنگندهها در ایران یا برای منفعت ایران استفاده شود. در مورد اخیر این اتفاق نمیافتد. چون این جنگندهها به ایران پرواز میکنند و بعد به سوریه میروند و در آنجا استفاده میشوند. اینکه آیا این در راستای منافع ایران است، خب بله! در نهایت این به نفع ایران است که داعش یا گروههای دیگر در سوریه هدف این حملات قرار بگیرند اما این هم مستقیم نیست.
پرداختن به اینکه این اقدام روسیه برای استفاده از پایگاهی در ایران چگونه قعطنامه را نقض میکند، یک پرونده بسیار سخت حقوقی را میطلبد. حتی اگر آمریکا موفق شود که این تعبیر را ارائه دهد، روسیه خواهد گفت، این تفسیر من نیست. و یک نهاد مستقل در این زمینه وجود ندارد که این تفسیرها را انجام دهد.
روسیه به عنوان عضوی از شورای امنیت قدرت وتوی هر اقدامی را دارد. و این موضوع فارغ از اینکه آمریکا چگونه فکر کند، راه حلی ندارد و روسیه به اقداماتش ادامه میدهد.
یک موضوع دیگری در این یکی دو روز گذشته مطرح شده این است که چه این همکاری برای سوختگیری جنگندهها باشد و چه دامنه گستردهتری داشته باشد، مثلاً به جا ماندن تجهیزات روسها در پایگاه همدان، میتواند ناقض ممنوعیت به حساب بیاید. چگونه این موضوع را نهادی مثل شورای امنیت یا کشوری چون آمریکا پیگیری میکند؟
اگر روسها پایگاه را ترک کنند و تجهیزاتی را مثل قطعات یدکی جنگندهها در ایران بگذارند، یا به ایرانیها بدهند، به صورت آشکار نقض قطعنامه خواهد بود. همچنین اگر یک تکنیسین که روسیه به ایران میفرستد تا به جنگندههایش رسیدگی کند، خدماتی را به جنگندههای ایرانی هم بدهد، این نیز نقض قطعنامه خواهد بود.
و این اقدامات در کشوری رخ میدهد که مثلاً آمریکا به آن دسترسی هم ندارد تا بداند دقیقاً در محل چه رخ می دهد. آیا آمریکا به روسیه در این زمینه اطمینان میکند یا به چه شکل این موضوع پیگیری میشود؟
در کل اجرای ممنوعیتهای در زمینه سلاح، مشکل است. هیچ سازمانی مسئول پیگیری این موضوع نیست. سازمان ملل یک گروه ویژه در زمینه ممنوعیت خرید و فروش سلاح دارد، که برای راستیآزمایی موضوعاتی که احتمال میرود نقض ممنوعیت رخ داده باشد، حتی باید به ایران برود و در این مورد اخیر هم شاید این کار را انجام دهد.
اما این کارگروه منابعی بسیار محدود دارد. در نتیجه برای آنها بسیار سخت خواهد بود که متوجه شوند که این نقض ممنوعیت است یا خیر. با همه اینها باید بر این موضوع هم تأکید کنم که ما می دانیم که ایران این ممنوعیت را خصوصاً در زمینه صدور سلاح تا کنون نقض کرده و این کار را با فرستادن سلاح به عراق انجام داده، و عراق آن را پذیرفته است.
کمی عجیب است که آمریکا در این زمینه به صورت عمومی اعتراض نکرده و از آن داستان بزرگی نساخته و حتی خیلی در این زمینه سکوت کرده است. اگرچه که میداند ایران میزان متنابهی سلاح به عراق فرستاده است.
ارزیابیتان چیست؟ چرا آمریکا اعتراض نکرده است؟
به نظرم آنها قبول کردهاند که عراق احتیاج شدید به این محمولهها دارد و نمیخواهند آنها را به خاطر این موضوع تنبیه کنند. اینکه اتفاق میافتد، راز نیست و همه از آن خبر دارند، اما آمریکا فکر نمیکند هماکنون موقع مناسبی باشد که در این باره شکایتی بکند.