مخالفت آشکار آیت الله علی خامنهای با سند آموزشی ۲۰۳۰ یونسکو در سخنرانی ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ این پرسش اساسی را به میان می کشد که چه بخش هایی از این سند مهم بین المللی " سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی" را ترویج می کند و چرا جمهوری اسلامی با توجه به "اسناد بالادستی" خود "احتیاجی به این سند ندارد" (تارنمای پارسینه، ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶). به عبارت دیگر باید پرسید چه مسائل آموزشی و یا اجتماعی در سندی که بر سر آن یک اجماع بین المللی گسترده بوجود آمده و به امضای اکثریت بسیار بزرگ از کشورهای دنیا هم رسیده است مطرح می شود که به این گونه از سوی مقام اول نظام مورد انتقاد قرار می گیرد؟
سند آموزشی ۲۰۳۰ یونسکو
سند آموزشی ۲۰۳۰ یونسکو یکی از اسنادی است که در چهارچوب دورنمای توسعه پایدار پس از سالها مذاکره در سال ۲۰۱۵ توسط بخش بسیار بزرگی از کشورهای جهان امضا شده است. بخش آموزشی این پیمان جمعی بزرگ بین المللی توسط یونسکو و در جریان هم اندیشی کشورها و کارشناسان و متخصصان آموزشی سراسر جهان شکل گرفته است.
این سند که بیشتر به یک منشور مشترک برای همسویی بیشتر سیاستهای آموزشی در سطح جهانی شبیه است اصلیترین محورهایی را مطرح می کند که نظامهای آموزشی باید برای شتاب بخشیدن به توسعه پایدار در دستور کار خود قرار دهند.
بخشهای مهمی از سند به راهکارهای آموزشی، چند و چون آموزش نسل آینده در راستای توانمند کردن جوانان برای زندگی در جامعه و اقتصاد مبتنی بر دانش و فن آوری، بالا بردن کیفیت آموزشی، توجه به آموزش مداوم در طول زندگی و یا توجه به مهارتهای یک یادگیری پایدار و هوشمندانه اختصاص دارد. سند به ابعاد اجتماعی آموزش هم توجه ویژه دارد و به مسائلی همچون آموزش محیط زیست، برابری جنسیتی و فرصتهای برابراجتماعی برای زنان و مردان، حقوق بشر، رفع تبعیض از اقلیت ها، احترام به تنوع فرهنگی و ترویج آموزش بین فرهنگی، کنار گذاشتن گفتمان هویتی بسته، تربیت نسل جدید با نگاه شهروند جهانی، فرهنگ صلح و عدم خشونت می پردازد.
کشورهای گوناگون پذیرفته اند که بتدریج سیاست ها، گفتمان و روشهای آموزشی خود را با فلسفه و روح عمومی این سند همساز کنند. همزمان محتوای این سند اجباری نیست و عملی کردن آن به هیچ کشوری تحمیل نشده است و آنها متناسب با وضعیت آموزشی ویژه خود می توانند درباره شتاب و چند و چونی اصلاحات آموزشی تصمیم بگیرند.
سند یونسکو و دولتهای بزرگ ؟
آقای خامنهای در سخنرانی خود از جمله گفته است که "به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بین المللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق می دهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند." به نظر می رسد آقای خامنهای یونسکو را نهادی بین المللی هم سنگ شورای امنیت و یا آژانس بین المللی انرژی اتمی می داند که در آن قدرتهای بزرگ نقش کلیدی را بازی می کنند و یا تصمیمات آنها می تواند برای کشورها مسئولیت حقوقی بوجود آورد. در حالیکه یونسکو سازمان فرهنگی و علمی است که از جمله با کارشناسان و متخصصان آموزشی و فرهنگی متعلق به کشورهای گوناگون سروکار دارد. اسناد یونسکو دارای بار حقوقی نیستند و کار این نهاد بیشتر گفتمان سازی، نشان دادن افقهای آینده در حوزه علم، آموزش و فرهنگ، کمک به رشد و اعتلای آموزش و محلی برای هم اندیشی، ارزشیابی تجربههای کشورها و تبادل تجربه در سطح جهانی است.
نظام آموزشی ایران بر پایه یک هویت بسته دینی و نگاه خصمانه به دنیا تعریف شده و تلاش می کند و به همین دلیل هم تبعیض زا و حذف کننده هویتهای دیگر است.
برنامه بزرگ پیشین یونسکو به همگانی کردن آموزش پایه در آستانه قرن بیست و یکم اختصاص داشت و هدف اصلی آن هم طرح و نقد موانعی بود که دهها میلیون کودک و نوجوان را بویژه در کشورهای در حال توسعه از راه یافتن به مدرسه باز می داشت.
بر خلاف آنچه که بسیاری از رسانههای محافظه کار در ماههای اخیر ادعا کرده اند این سند از سوی دولتهای غربی تنظیم نشده و قدرتهای بزرگ مانند آمریکا از شیوه کار یونسکو چندان دل خوشی ندارند و مشارکت خود را در فعالیتهای این نهاد کاهش داده اند. ایران در چند دهه اخیر همواره تلاش کرده در یونسکو نقش فعالی بازی کند و ثبت شماری از آثار باستانی ایران به عنوان میراث مشترک بشری و یا اجرای برنامههای فرهنگی و یا نشستهای علمی نمونهای از این همکاری هاست. حتا سند "تحول آموزش و پرورش" که آقای خامنهای از اجرایی نشدن آن گله مند است هم در بخش هایی چیزی نیست مگر نسخه برداری از اسناد آموزشی یونسکو بدون دست کشیدن از هدفها و سیاستهای هویتی و ایدئولوژیک و تحمیل یک نگاه از دین به همه دانش آموزان.
سند ۲۰۳۰ یونسکو و نظام آموزشی ایران
یک مقایسه ساده نشان می دهد که شکاف میان سیاست ها، هدفهای کلان، فلسفه و شیوه کار نظام آموزشی ایران با اهداف اعلام شده یونسکو بسیار جدی و اساسی است. نظام آموزشی ایران بر پایه یک هویت عبوس و بسته دینی و نگاه خصمانه به دنیا تعریف شده و تلاش می کند و به همین دلیل هم تبعیض زا و حذف کننده هویتهای دیگر است.
در گفتمان کتابهای درسی زن و مرد نابرابر بدنیا می آیند و تبعیض میان آنها در جامعه، بازار کار و یا خانواده امری طبیعی و مشروع است. در سراسر کتابهای درسی سخنی از حقوق بشر در میان نیست و خشونت در موارد بسیاری توجیه و ستایش می شود. پراتیک روزمره آموزشی مدارس هم بر پایه اجبارها و ممنوعیتهای پرشمار و روابط آمرانه قرار دارد و تمرین عملی حقوق بشر بخشی از تجربه نسل جوان در محیطهای آموزشی را تشکیل نمی دهد. فرد آرمانی کتابهای درسی شیعه مومن و باورمند است که نوعی خاص از دینداری را زندگی می کند و استفاده مداوم از واژه هایی مانند "دشمن"، "غیر مسلمانان"، "ضد انقلاب" و یا "کفار" با هدف برخورد خصمانه و منفی با هویت ها، فرهنگها و سبک زندگیهای دیگر صورت می گیرد.
سنجشگری، استقلال فکری، نسبی اندیشیدن و پرهیز از دوگانگیهای ساده شده برای درک پدیدههای پیچیده دنیای کنونی دغدغه اصلی نظام آموزشی ایران که وفادارای بیچون و چرا به یک هویت خاص مذهبی را ترویج می کند نیست. همه این ویژگیها نشانههای روشن یک آموزش بسته و ایدئولوژیک تشکیل می دهند که با روح و پیام سند یونسکو ناسازگارند. بیهوده نیست که در ماههای گذشته بسیاری از رسانهها و شخصیتهای محافظه کار نسبت به مطرح شدن این سند در ایران ابراز نگرانی کرده اند و سخنان آقای خامنهای در حقیقت ادامه این برخوردهای منفی است.
سنجشگری، استقلال فکری، نسبی اندیشیدن و پرهیز از دوگانگیهای ساده شده برای درک پدیدههای پیچیده دنیای کنونی دغدغه اصلی نظام آموزشی ایران که اطاعت از امر قدسی و وفادارای بیچون و چرا به یک هویت خاص مذهبی را ترویج می کند نیست. همه این ویژگیها نشانههای روشن یک آموزش بسته و ایدئولوژیک تشکیل می دهند که با روح و پیام سند یونسکو ناسازگارند. بیهوده نیست که در ماههای گذشته بسیاری از رسانهها و شخصیتهای محافظه کار نسبت به مطرح شدن این سند در ایران ابراز نگرانی کرده اند و سخنان آقای خامنهای در حقیقت ادامه این برخوردهای منفی است.
آقای خامنهای در کنار انتقاد از سند ۲۰۳۰ یونسکو تاکید کرده که "این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، و امضای این سند و اجرای بیسر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است" (پارسینه، ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶). آنچه تا کنون بطور واقعی پیش رفته است با عملیاتی کردن این سند فاصله بسیار دارد. گام نخستین دولت مانند بسیاری از کشورهای دیگر باز کردن بحث و تشکیل گروههای کاری برای بررسی جنبههای گوناگون آن است.
در حقیقت آنچه اجرای "بی سروصدای" سند نامیده شده چیزی نیست جز همین بررسی اولیه و مقدماتی. چرا که برای نظام آموزشی اسلامی شده ایران، حتی در صورت پذیرش این سند، رفتن بسوی افقی هایی که یونسکو پیشنهاد می کند به زمانی بسیار طولانی نیاز است. سیاستها و هدفهای آموزشی، محتوای کتابهای درسی، شیوه آموزش معلمان، روشهای آموزشی و تربیتی رایج، سبک و سیاق اداره مدارس، جایگاه معلمان و دانش آموزان، رابطه مدرسه با جامعه همه و همه گاه در نقطه مقابل فلسفه و نگاهی است که تنظیم کنندگان سند یونسکو به میان می کشند.
امتناع از دیدن واقعیتها ؟
سند آموزشی ۲۰۳۰ نوعی اجماع بین المللی است بر سر نقشی که نظام آموزشی می تواند در شکل دادن تدریجی جامعه باز و کثرت گرای آینده با توجه به چالشهای زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دنیای فردا ایفا کند. پیام اصلی سند ۲۰۳۰ یونسکو عدم استفاده ابزاری از نظام آموزشی در راستای اهداف سیاسی و ایدئولوژیک دولتها و چرخش آن بسوی جامعه و شهروندان و نسلی است که باید سازنده دنیای بهتر آینده باشد.
در حقیقت آنچه اجرای "بی سروصدای" سند نامیده شده چیزی نیست جز همین بررسی اولیه و مقدماتی. چرا که برای نظام آموزشی اسلامی شده ایران، حتی در صورت پذیرش این سند، رفتن بسوی افقی هایی که یونسکو پیشنهاد می کند به زمانی بسیار طولانی نیاز است.
این نکته آخری شاید گره گاه اصلی بحرانی باشد که سال هاست گریبان نظام آموزشی ایران را گرفته است. اما در همه سه دهه گذشته دست اندرکاران کمتر حاضر شده اند با نگاهی سنجشگرانه و غیر ایدئولوژیک به سراغ نظام آموزشی و عملکردهای منفی و مخرب آن بروند. واکنش منفی آیت الله خامنهای زمینهای مساعدی که می توانست طرح سند یونسکو برای نقد و بازاندیشی پیرامون نظام آموزشی و خروج از بن بست کنونی بوجود آورد را در عمل ناممکن می کند.
--------------------------------------------------------------------
یادداشتها و مقالات، آرای نویسندگان خود را بازتاب میدهند و بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند