جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، با حضور سه فوقستاره شروع شد. مسی، رونالدو و نیمار. این شروع برای مسی و نیمار کابوسوار بود، اما برای رونالدو دیگر شروعی بهتر از این را نمیشد تصور کرد؛ یک هتتریک با به ثمر رساندن انواع و اقسام گلها. ضربه پنالتی، شوت از راه دوری که با همکاری دخیا دروازهبان اسپانیا وارد دروازه شد و یک ضربه کاشته فوقالعاده.
به نظرم اما آن پنالتی دقیقه دوم مسابقه بزرگترین شانس رونالدو بود که شاید سرنوشت جام را هم به نحوی خوشایندتر از آنچه پیشبینی میشد، برای او رقم بزند. توضیح میدهم:
روی این فوقستارهها در جامهایی اینچنینی فشار وحشتناکی وجود دارد. نگاهی به چهرههای مضطرب و هراسان آنها در طول مسابقه، مؤید همین موضوع است. آنها نیاز دارند تا گل بزنند و این فشار را از روی خودشان بردارند و هرچه که از زمان بازی بگذرد، این فشار افزایش میابد. نگاهی به چهره مضطرب و نگران مسی در طول بازیشان در برابر ایسلند و عصبانیتهای عجیب نیمار در طول بازی با سوئیس این مسئله را بهتر نشان میدهد.
رونالدو اما، به نظرم خوششانس بود. وقتی در دقیقه دوم بازی یک پنالتی نصیب تیمش شد و او آن را تبدیل به گل کرد، بخش زیادی از فشار از رویش برداشته شد. شوت بعدی او هم، با ناکامی و اشتباه دروازهبان اسپانیا توی گل پیچید و همه زمینهها برای شاهکار او، یعنی گل سومش مهیا شد. ضربه کاشتهای که تقریباً مستقیم باید شلیک میشد و زاویهای هم نداشت که زننده آن بخواهد از تنگناهای آن برای گل کردنش استفاده کند.
اما رونالدویی که با زدن دو گل در اولین مسابقه تیمش فشار مضاعفی را روی خودش احساس نمیکرد، شلیک و عجیب غریبی کرد و دخیای اسپانیایی هم فقط به توپ نگاه کرد تا قصه رونالدو در این جام با مسی و نیمار متفاوت باشد.
به همین دلیل است که فکر میکنم ابرستارهها هم برای درخشیدن، نیاز به شانس دارند. آن هم در فوتبال این دوره و زمانه که تیمهای ضعیفتر، به شکل هوشمندانهای روی تاکتیکهای دفاع تیمیشان کار کردهاند و درست مثل دفاع سوئیس، یاد گرفتهاند چطور لج نیمارها را دربیاورند تا کارآیی آنها کاهش یابد.
به هر حال، آرزو بر ما ایرانیها عیب نیست و امیدواریم تیم ملی کشورمان هم، که با کیروش آموخته چطور دفاع کند، بتواند همین بلا را بر سر ستارهها و ابرستارههای اسپانیایی و پرتغالی بیاورد.