در بخش اول به روابط اتحاد شوروی و ایالات متحده از میانه جنگ دوم جهانی تا فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ پرداختیم. بخش فعلی ابعاد دیگری از نوسانات رابطه آمریکا با فدراسیون روسیه را مورد بررسی قرار میدهد.
از پنجم دسامبر ۱۹۹۱ به بعد کلینتون و بوش بارها با رهبران روسیه ملاقات داشتند. مهمترین مباحث مورد گفتوگو کاهش تسلیحات، کمکهای اقتصادی و اصلاحات سیاسی، دموکراسی و حقوق بشر، امنیت اروپا، حفظ صلح در بوسنی، کوزوو، و خاورمیانه بود. علاوه بر اینها وضعیت چچن نیز از مسایل روز آن دوره به حساب می آمد که تا حدودی مورد اختلاف دو طرف بود.
بوش و یلتسین) رابطه رهبران فدراسیون روسیه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی با آمریکا آغازی دوستانه داشت. اغلب دیدارها درباره کاهش تسلیحات و پایین آمدن از پلههای رقابت تسلیحات اتمی بود که دیگر جایی برای صعود نداشت. به نحوی که پرزیدنت بوش و یلتسین پایان جنگ سرد را اعلام کردند.
بوریس یلتسین که برای شرکت در اجلاس سران شورای امنیت برای اولین بار به آمریکا سفر کرده بود با پرزیدنت بوش از ۳۱ ژانویه تا اول فوریه ۱۹۹۲ در کمپ دیوید ملاقات کرد. به دنبال این ملاقات یلتسین اعلام کرد که برنامه کمکهای انساندوستانه آمریکا به شوروی سابق از روز ۱۰ فوریه آغاز خواهد شد. در بیانیه مشترک بین دو کشور اعلام شد که «روسیه و ایالات متحده یکدیگر را متخاصم بالقوه تلقی نمیکنند».
سفر رسمی یلتسین به واشنگتن روزهای ۱۶ و ۱۷ ژوئن ۱۹۹۲ انجام شد و طی آن در مورد ادامه پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک (موسوم به استارت) توافقهایی صورت گرفت. در آغاز قرار بود با اجرای این قرارداد کلاهکهای موجود در زرادخانه هستهای به ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ عدد کاهش پیدا کند. بسیاری از محدودیتهای دیپلماتیک و کنسولی بین دو کشور برداشته شد و قرار شد یک کمیسیون مشترک برای یافتن زندانیان جنگی آمریکا که احتمال داده میشد در شوروی مانده باشند شروع به کار کند (شبیه توافق اخیر با کره شمالی). کمتر از یکماه بعد در ۸ ژوئیه همانسال بوش و یلتسین در حاشیه دیدار سران ۷ کشور اقتصادی جهان در مونیخ با یکدیگر دیدار خصوصی داشتند.
روزهای دوم و سوم ژانویه ۱۹۹۳ بوش به مسکو سفر کرد تا قرارداد استارت را امضا کند. کمتر از سه هفته به آغاز ریاست جمهوری کلینتون باقیمانده بود؛ پرزیدنت بوش وعده داد دولت جدید آمریکا نسبت به توافقها متعهد خواهد ماند و یلتسین برای دیدار کاری در نقطهای بیطرف با پرزیدنت کلینتون ابراز تمایل کرد.
کلینتون و یلتسین) باید توجه داشت که ۶ سال از ۸ سال ریاست جمهوری بیل کلینتون (۱۹۹۳-۲۰۰۱) همزمان بود با ریاست جمهوری بوریس یلتسین (۱۹۹۱-۱۹۹۹) در روسیه. روزهای سوم و چهارم آوریل ۱۹۹۳ کلینتون با یلتسین در ونکوور، کانادا ملاقات کرد.
دو رئیسجمهوردر بیانیه ونکوور توافق کردند که به «اشاعه دموکراسی، امنیت و صلح» بپردازند. قرار شد ایالات متحده مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون دلار برای کمکهای انساندوستانه، توسعه بخش خصوصی، دموکراسی، توسعه منابع انرژی و حمایت از محیط زیست و همچنین کمک به اجرای توافقنامه استارت، تخصیص بدهد. برای ملاقاتهای بعدی در سطح معاونان رئیسجمهور و برخی از وزرا توافق شد و حتی یلتسین از کلینتون برای سفر به مسکو دعوت کرد.
کلینتون و یلتسین یکبار (۹ و ۱۰ ژوئیه ۱۹۹۳) در حاشیه اجلاس سران ۷ کشور بزرگ صنعتی در توکیو ملاقات کردند و رهبران جی ۷، سه میلیارد دلار برای سازماندهی مجدد خصوصیسازی در روسیه اختصاص دادند. یلتسین ابراز امیدواری کرد که عضویت روسیه در جی ۷ پذیرفته شود. او همچنین برای شرکت در اجلاس اقتصادی سال بعد در شهر ناپل ایتالیا دعوت شد.
سال ۱۹۹۴ سال ملاقات کلینتون و یلتسین در مسکو بود (۱۲-۱۵ ژانویه). توافق های بسیار مهمی صورت گرفت از جمله اینکه بعد از ۳۰ ماه مه همان سال دیگر دو کشور موشک های هسته را به سمت یکدیگر هدفگیری نکنند؛ روسیه ۵۰۰ تن اورانیوم دارای غلظت بالا را تبدیل به اورانیوم با غلظت پایین کند (تبدیل کاربرد از نظامی به انرژی)؛ و آمریکا در مقابل طی مدت ۲۰ سال اورانیوم دارای غلظت پایین روسیه را به ارزش ۱۲ میلیارد دلار خریداری کند.
این ملاقاتها در اجلاس جی ۷ در ناپل تجدید شد. در این ملاقات بود که کلینتون به یلتسین برای عضویت روسیه در جی ۷ تبریک گفت و از او برای سفر به واشنگتن دعوت کرد.
دیدار آن دو پس از شرکت یلتسین در اجلاس عمومی سازمان ملل انجام شد. پیمان استارت ۲ به تصویب دو کشور رسید و بر اساس آن توافق شد کلاهکهای اتمی که قرار بود اوراق شوند بلافاصله از پرتابکنندهها پیاده شوند. در این سفر بود که یلتسین از سیاتل در ایالت واشنگتن دیدار کرد. دو رهبر بار دیگر روز پنجم دسامبر در اجلاس امنیت اروپا در بوداپست با یکدیگر دیدار داشتند؛ اوکراین به پیمان عدم اشاعه اتمی پیوست؛ آمریکا و روسیه توافق کردند کلاهکهای اتمی خود را از ۹۰۰۰ به حد ۵۰۰۰ تقلیل دهند.
سال ۱۹۹۵ شاهد سه دیدار دیگر بین سران دو کشور بود. ۹ و ۱۰ ماه مه در مسکو، ۱۷ ژوئن در هالیفاکس، و ۲۳ اکتبر در هاید پارک (نیویورک) زادگاه فرانکلین روزولت. این دیدارها در دو جهت پیش میرفت: اول نزدیک شدن روسیه به ناتو تا حد همکاری در برنامه «مشارکت برای صلح» که بخشی از برنامه گسترش ناتو در اروپا بود و دوم، توافقهایی در زمینه کاهش و کنترل و حتی منع آزمایش اتمی.
ملاقاتهای دو رئیسجمهور در سال ۱۹۹۶ (۱۳ مارس) در شرم الشیخ، و ۲۰-۲۱ آوریل در مسکو تجدید شد. در این دوره مسئله جداییطلبی چچن و سرکوب روسها از موضوعات حاد بود و کلینتون خواهان راه حل سیاسی برای مساله چچن شد. اولین اصطکاکها برسر گسترش ناتو به سمت شرق بروز کرد. یلتسین از پذیرش اعضای جدید و گسترش ناتو ناراضی بود و حرکت آن را به سمت شرق تهدیدی برای روسیه تلقی میکرد، اما موضع کلینتون این بود که این دریچه باید برای همه دموکراسیهای در حال ظهور اروپایی باز باشد.
با این همه در خلال سال ۱۹۹۷ دو ملاقات دیگر در خارج از آمریکا، در هلسینکی (۲۱ مارس) و در پاریس (۲۷ مه) و یک ملاقات در دنور (آمریکا) صورت گرفت. در هلسینکی کاهش تسلیحات اتمی و شیمیایی و همچنین همکاری ناتو با روسیه مطرح بود و در کاخ الیزه پاریس روسیه متعهد شد با ناتو همکاریهای دائمی داشته باشد.
از ملاقات دنور (کلرادو) به عنوان اجلاسی تاریخی یاد میشود چرا که بیل کلینتون میزبان بیست و سومین اجلال سالانه جی ۷ در شهر کلرادو بود و با دعوت بوریس یلتسین اجلاس دنور تبدیل به اجلاس دنور هشت و سپس به جی ۸ تبدیل شد.
ملاقاتها ادامه یافت و به ترتیب در ۱۵ تا ۱۷ مه (در بیرمینگهام – بریتانیا)، ۱۹۹۸و اول و دوم سپتامبر در مسکو ملاقات انجام شد. سال ۱۹۹۹ نیز شاهد سه ملاقات بود. ۱۹ و ۲۰ ژوئن در ملاقات کلن، آلمان کلینتون به خبرنگاران گفت که اکنون روسیه به عضویت کامل جی ۸ پذیرفته شده است. سند توافقی که در این دیدار به امضا رسید به روسیه اجازه داد در عملیات حفظ صلح کوزوو نیز مشارکت داشته باشد.
دو ملاقات بعدی در ۱۲ سپتامبر(آکلند- زلاند نو) و دوم نوامبر در اسلو پایتخت نروژ انجام شد و از این نظر حائز اهمیت است که برای اولین بار پای ولادیمیر پوتین که در ماه اوت همانسال به عنوان نخستوزیر برگزیده شده بود به مذاکرات باز شد و با کلینتون ملاقات کرد.
آخرین ملاقات کلینتون و یلتسین به مناسبت کمیسیون امنیت اروپا در ۱۸ نوامبر ۱۹۹۹ در استانبول ترکیه انجام شد. مسئله چچن و تروریسم همچنان مطرح بود و نگرانیهای غرب در مورد رعایت حقوق بشر در رویارویی با چچنیها با نگرانیهای روسیه در قبال تروریسم در دو سوی نگرشهای حاکم بر محیط گفتوگو سایه افکنده بود.
سال بعد کلینتون دیداری رسمی با مقامات روس داشت (۳ تا ۵ ژوئن در مسکو). این دیدار از دو جنبه حائز اهمیت بود. اول اینکه آن سال برابر با آخرین سال ریاست جمهوری بیل کلینتون بود و دوم اینکه با خارج شدن بوریس یلتسین از صحنه سیاسی روسیه، ولادیمیر پوتین به عنوان رئیسجمهور جدید در مسکو قدرت را به دست گرفته بود.
مجموعهای از مسایل از جمله برنامههای اقتصادی پوتین، اصلاحات، آزادیهای مذهبی و تغییرات اقلیمی بخشی از موضوعات مورد گفتوگو بودند. در روسیه علاوه بریک رئیسجمهور جدید، دولت و پارلمان (دوما) جدیدی نیز داشت و پرزیدنت کلینتون در پنجم ژوئن سال ۲۰۰۰ در قابل اعضای پارلمان ظاهر شد و یک سخنرانی رسمی ارائه داد.
بوش و پوتین) ولادیمیر پوتین در دوران ریاست جمهوری خود سه بار با جرج بوش ملاقات کرد. از جمله در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۱ در شهر لیوبلانا (جمهوری اسلوونی) بود. پس از این دیدار جرج بوش گفته بود که مستقیم به چشمان پوتین خیره شده و او را «فردی درست و قابل اعتماد» ارزیابی کرده است. علیرغم این استباط مثبت، مخالفت مسکو با مسایلی مانند جنگ علیه تروریسم (بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱) و مخالفت آمریکا با مداخله نظامی روسیه در گرجستان (۲۰۰۸) رابطه دو کشور را به سرعت به سمت نزولی سوق داد.
با این حال جرج بوش روابط دوستانهای هم با ولادیمیر پوتین به یاد دارد. از جمله وقتی که در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۱ پوتین به دعوت جرج بوش در ملک خصوصی خانواده بوش در کرافورد تکزاس مورد پذیرایی قرار گرفت. علاوه برآن جرج بوش در خاطرات خود مینویسد به همراه پدرش (رئیسجمهور اسبق آمریکا) و ولادیمیر پوتین تعطیلات آخر هفته (اول ژوئیه ۲۰۰۷) را در کنهبانک پورتواقع در ایالت مین، به ماهیگیری تفریحی گذرانده و در عین حال از این فرصت استفاده کرده و در مورد سیستم دفاع موشکی در لهستان و جمهوری چک با پوتین صحبت کرده است.
اوباما و مدودف) باراک اوباما یکبار با دیمیتری مدودیف نخستوزیر وقت فدراسیون روسیه در شهر پراگ (جمهوری چک)، در ۸ آوریل ۲۰۱۰، دیداری دوستانه داشت. اما ریاست جمهوری مدودیف نوعی چرخش قدرت با توافق پوتین بود و تقریباً کسی آن را جدی نگرفت. وقتی مدودیف رئیسجمهور شد، پوتین به جای او نخستوزیر و همهکاره و منتظر دور بعد انتخابات ریاست جمهوری بود.
آمریکا و روسیه مایل بودند توافقی در مورد کاهش تسلیحات اتمی امضا کنند. این توافق به سرانجامی نرسید. اوباما در بازدید مدودیف از کاخ سفید (۲۴ ژوئن ۲۰۱۰) او را به یک همبرگر فروشی در آرلینگتون ویرجینیا برد و با هم در حال خوردن همبرگر عکس یادگاری گرفتند ولی یخ روابط دو کشور باز نشد.
البته پوتین و اوباما در مناسبتهای مختلف دیگری از جمله در اجلاس سران بیست اقتصاد بزرگ دنیا، موسوم به جی۲۰، در سال ۲۰۱۶ در هانگژو (چین) با یکدیگر روبهرو شدند. در خلال اجلاس چین پرزیدنت اوباما نگرانی آمریکا را در مورد وجود «شکاف اعتماد» بین آمریکا و روسیه، به ویژه در ارتباط با امنیت سایبری مطرح کرد. قبل از آن در ماه ژوئیه ۲۰۰۷ دو رئیسجمهور در مسکو ملاقات داشتند و یکسال بعد از آن پیمان جدید کاهش تسلیحات را به امضا رساندند.
ترامپ و پوتین) از آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ مخالفین و دموکراتها او را به داشتن روابط پرسشانگیزی با روسیه و شخص ولادیمیر پوتین متهم کردهاند. این موضوع با مداخله سایبری روسها در انتخابات گره خورده و در حال حاضر یکی از پیچیدهترین پروندههای قضایی دولت فدرال آمریکا است.
در عمل ترامپ در زمینههای مختلفی مانند تأخیر در امضای تحریمهای کنگره علیه روسیه، نسبت به پوتین نرمش نشان داده است. اما همانطور که حاصل آخرین ملاقات این دو در هلسینکی و دعوت پوتین از ترامپ برای سفر به مسکو نشان میدهد، رابطه ابعاد داخلی پیچیدهای پیدا کرده و پرونده احتمال «تبانی» بار دیگر با اعلام جرم علیه ۱۲ مأمور اطلاعاتی روس پیچیدهتر شده است.
صرف نظر از اینکه سرانجام این پرونده به کجا برسد، روابط آمریکا و روسیه امری است که از جنگ دوم جهانی به این طرف در فراز و نشیب بوده است. این دو کشور که زمانی در خلال جنگ دوم جهانی با هم متحد بودند اکنون درگیر وضعیتی هستند که میتواند به سمت و سوی اصطکاک سیاسی حرکت کند یا اینکه به مسابقه تسلیحاتی دامن بزند.
علاوه بر اقدام ولادیمیر پوتین در ضمیمه کردن شبهجزیره کریمه به روسیه و تحریکاتی که در اوکراین انجام شده، اتهام مداخله در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بار منفی مضاعفی دارد. به همین لحاظ رهبران سیاسی که گرایش سازشکارانهتری نسبت به روسیه داشته باشند با مشکلاتی در سطح افکار عمومی مواجه هستند. آنجا که این سازش با آرای انتخاباتی مردم گره میخورد و شائبه دستکاری در آن را ایجاد میکند، هرگونه سازشی خیانت تعبیر میشود.