«آکادمی سوئد» که برنده جایزه نوبل ادبیات را انتخاب میکند، ژیلا مساعد شاعر ایرانی -سوئدی را به عنوان عضو جدید خود انتخاب کرد. خانم مساعد چند کتاب شعر به فارسی و سوئدی منتشر کرده و نخستین خارجیتباری است که در طول ۲۳۲ ساله آکادمی سوئد به عضویت آن در آمده است.
در گفتوگو با خانم مساعد در مورد این انتخاب پرسیدهایم.
خانم مساعد، برای مخاطبان ما از پیشینه ادبی خود بگویید.
من حدود ۳۲ سال پیش به سوئد مهاجرت کردم و ۲۰ کتاب دارم که بیش از ۱۰ عدد از آنها به زبان فارسی است. ۱۰ کتاب شعر فارسی، دو رمان و یک کتاب کودک، و هفت کتاب شعر به زبان سوئدی. حدود ۶۰ مقاله فرهنگی و اجتماعی به زبان سوئدی نوشتهام. ۲۱ سال است که به این زبان مینویسم و در ایران هم با کانون فکری کودکان و نوجوانان و برنامه کودک رادیو و گاهی تلویزیون همکاری داشتم.
چگونه به عضویت در این کمیته انتخاب شدید؟
من چگونگی آن را نمیدانم، اما میدانم کسی که الان مسئول کمیته نوبل است، پروفسور ادبیات فرانسه است و دو سه سالی است که بر شعرهای من تعمق و تحلیل کرده و مقاله نوشته و در دبیرستانهای سوئد راجع به کارهای من صحبت کرده و درسهایی داشته است که جوانها بخوانند و یاد بگیرند. به هر حال یک زمینهای وجود داشته که من از آن خبر نداشتهام. اینکه چه جور انتخاب شدم را نمیدانم برای اینکه اینها در اتاقی در بسته مینشینند و ۱۸ عضو کمیته نوبل تصمیم میگیرند و شاهشان مهر میزند و قبول میکند. بیش از این من نمیدانم.
چگونه از این انتخاب مطلع شدید و چقدر برایتان شگفتآور بود؟
به من تلفن شد، مسئول اصلی کمیته به من زنگ زد و من شوکه شدم، برای اینکه هیچ انتظارش را نداشتم و خیلی خوشحال و مفتخر شدم. ولی خواستم که به من وقت بدهند که فکر کنم آیا میخواهم این کار را بکنم یا نه.
خانم مساعد، حالا که انتخاب شدهاید و قرار است از چند هفته دیگر کارتان را در کمیته ادبیات نوبل آغاز کنید، آیا برنامه خاصی برای خود تدوین کردهاید و فکر ویژهای را با خود به این کمیته خواهید برد؟
خب در آنجا من یک صندلی تمام عمر خواهم داشت و نقش من معرفی ادبیات پربار زبان فارسی و شعر فارسی است. من فکر میکنم ما صاحب زیباترین اشعار جهان هستیم. همان طور که غربیها جنبههای اساطیری ایران را به جد نگرفتند، با شعر هم همین کار را کردند.
برای همین فکر میکنم بتوانم شعر فارسی را آنجا معرفی کنم، روشنتر راجع به آن حرف بزنم و بیشتر بنویسم و این امکانی است که برای من شاعر فوقالعاده است برای اینکه عشق من نوشتن به زبان فارسی است. من همزمان به زبان فارسی مینویسم و منتشر میکنم. بنابراین فرصت بسیار نادری به من داده شده و میتوانم به بهترین وجه از آن استفاده کنم. من فکر میکنم هم ادبیات مدرن ایران و هم شعرای کلاسیک ما باید معرفی شوند. شناخته شده نیستند و الان موقع آن است.
از خودتان بگذریم. فکر میکنید حضورتان در کمیته ادبیات نوبل چه اثرگذاری و مزیتی به همراه خواهد داشت؟ دستکم برای کسانی که آنجا هستند و با شما از نظر ملیتی همریشه نیستند.
ببینید، نقدها و تعریفهایی که پس از این معرفی در مورد من نوشته شده، نشان میدهد که اینها فکر میکنند که من هوایی تازه و نگاهی متفاوت را به کمیته ادبی نوبل میبرم و این برای آنها جالب است.
در هر حال من در شعرهای سوئدیام خیلی از سمبلهای ایرانی و زبان فارسی را استفاده کردهام که اینها خیلی به آن اهمیت میدهند و زبان سمبولیک من را که ساده است، ولی سمبلهای ادبیات فارسی در آن استفاده شده را دوست دارند. این طور مینویسند که این ویژگیها و نگاه من و نوشتن من به زبان سوئدی زبان آنها را ثروتمندتر میکند.
امیدوارم که این طور باشد ولی من باید بگویم که ما به عنوان هنرمند در مقابل حقیقت مسئولیم. بیشتر امید من این است که بتوانم خیلی از نقطههای تاریک تاریخ ادبی کشورم را آنجا روشن کنم و نشان دهم که چرا مثلاً سهروردی و دیگران کارهایشان سوزانده شد و چرا کارهای مولوی سوزانده نشد. و چرا بارها جسد حافظ را از گورش درآوردند و اجازه ندادند در قسمت مسلمانها دفن شود.
به هر حال خیلی از کارهای این شکلی است که برای غرب جالب خواهد بود دانستن آن. محققان غربی به نظرم همیشه از صاحبان قدرت اطلاعات گرفتهاند و حقیقت را آن طور که بوده نشان ندادهاند، چه از لحاظ تاریخی، چه از لحاظ اساطیری و چه از لحاظ ادبیات کلاسیک ایران.