لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۴۸

چرا گزارش «طراحی سوخته» پخش شد؟


اسماعیل بخشی و سپیده قلیان
اسماعیل بخشی و سپیده قلیان

در گزارش تلویزیونی «طراحی سوخته» که شنبه‌شب از برنامه «بیست‌وسی» تلویزیون ایران پخش شد، گوینده با اشاره به موضوع شکنجه اسماعیل بخشی، فعال کارگری، می‌گوید این موضوع «سبب احیا شدن جریان‌های خارج از کشور شد».

لحن شاکی گوینده از این اقدام، این پرسش ساده را طرح می‌کند که اگر مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی از «احیا شدن» بحث‌های مربوط به اسماعیل بخشی ناراضی هستند، چرا دوباره با ساخت یک گزارش تلویزیونی بحث و گفت‌وگو دربارهٔ آن را رونق دادند؟

دلیل اول را می‌توان عنصر «شجاعت» دانست. از شروع اعتراض‌های کارگران کارخانه نیشکر هفت‌تپه، افراد میدان‌دار، شجاعانه به بلندگو و هماهنگ‌کننده این اعتراض‌ها تبدیل شدند. اسماعیل بخشی که مهم‌ترین چهره بود، هم در طرح و هم در بیان مسائل، پیگیری مطالبات و مواجهه با عناصر انتظامی، با شجاعت پیشگام بود. این شجاعت که فرصت ابراز وجود برای دیگران را گسترده‌تر کرد و کارگران فولاد را هم به خیابان آورد، تبدیل به یک سرمایه اجتماعی برای او شد.

بازداشت و شکنجه اسماعیل بخشی، گام اول برای در هم شکستن این شجاعت بود. با این حال، او پس از آزاد شدن تن به پروژه نداد و با عمومی کردن شکنجه خودش، شخصیت سیاسی‌اش را قدرتمندانه‌تر تثبیت کرد، به ویژه اینکه طرح موضوع با واکنش همدلانه انبوهی از موافقان و مخالفان نظام مواجه شد و تردیدهای اخلاقی را دربارهٔ رفتارهای حکومت بیشتر دامن زد. از سوی دیگر، طرح موضوع شکنجه، سبب عمومی شدن انبوهی از روایت‌های توأم با خشم و درد مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی شد که سال‌ها قربانی شکنجه شده بودند.

این روایت‌ها که نشان‌دهنده سیستماتیک بودن شکنجه در جمهوری اسلامی است، مانند یک ادعانامه قوی، عرصه را از نظر رسانه‌ای برای مدافعان جمهوری اسلامی و مقام‌های قضایی و امنیتی بیش از پیش تنگ کرد.

همزمان با این موضوع، دفاع و آمادگی برای ادای شهادت دربارهٔ شکنجه شدن اسماعیل بخشی از سوی سپیده قُلیان نیز نشان‌دهنده تکثیر و تقویت عنصر شجاعت بود. سپیده قلیان، فعال مدنی، همانند اسماعیل بخشی و شماری از کارگران نیشکر هفت‌تپه در آبان ماه بازداشت شد و نزدیک به یک ماه زندانی بود.

تکذیب و طرح اتهام علیه اسماعیل بخشی، دومین تلاش عناصر امنیتی برای درهم شکستن مقاومت اسماعیل بخشی بود. ایجاد تردید و تشویش که از سوی اعضای فراکسیون امید یا علی مطهری – که مقبولیت اجتماعی بیشتری از عناصر قضایی دارند- دقیقاً یک گام هدفمند بود تا یک شخصیت مشوش و دروغ‌گو از اسماعیل بخشی نشان دهد و او را در هم بشکند. با این حال، او در مقابل این تصویرسازی و تهدید سخنگوی دولت به شکایت، عقب‌نشینی نکرد و کوتاه نوشت که به مردم دروغ نگفته‌ام.

پخش گزارش تلویزیونی «طراحی سوخته» سومین گام عناصر امنیتی برای درهم شکستن شخصیت شجاعانه معترضان بود. شیرازه این گزارش بر اثبات «وابستگی» این فعال کارگری استوار شده‌است. آنها در گام اول اسماعیل بخشی را فردی تندرو توصیف کردند که تجمعات کارگری را به انحراف کشانده است، در گام دوم او را فردی دروغ‌گو توصیف کردند که به قصد ماهی‌گیری سیاسی موضوع شکنجه را مطرح کرده‌است و حالا او را فردی وابسته معرفی می‌کنند که در زمین دشمن بازی کرده‌است.

این حجم از تخریب و برنامه‌ریزی هدفمند عناصر امنیتی- قضایی و رسانه‌ای برای ویران کردن شخصیت چند فعال مدنی و کارگری که وابستگی تشکیلاتی به هیچ‌کدام از جریان‌های سیاسی داخلی نداشته‌اند، در نوع خود بی‌سابقه است.

اما اسماعیل بخشی تنها از نظر شخصیتی تبدیل به یک الگوی معتبر نشد، همانگونه که در گزارش «طراحی سوخته» تأکید شده، اصرار اسماعیل بخشی و دوستان معترض او برای تشکیل «شورای مستقل کارگری»، نه تنها می‌توانست یک نهاد مستقل و قدرتمند کارگری را بنا نهد، بلکه می‌توانست به تصریح این گزارش، تبدیل به یک الگوی در دسترس برای اعتراض‌های جاری در ایران شود.

هراس از «نهادسازی»، یک ترس دیرینه در نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی است. غیرقانونی اعلام کردن نهضت آزادی، انحلال دو حزب «جبهه مشارکت ایران اسلامی» و «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی»، برخوردهای سرکوبگرانه قوی با سندیکای اتوبوسرانی و …، نمونه‌های دور و نزدیکی از میل مفرط جمهوری اسلامی به سرکوب نهادها و در نطفه خفه کردن هرگونه فعالیت تشکیلاتی و کنترل فعالیت نهادی است.

یک جمله مشهور دربارهٔ این میل را می‌توان در سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای یافت. رهبر جمهوری اسلامی، داریوش فروهر را دشمن نظام خواند ولی گفت او دشمن بی‌ضرر و بی‌خطر بود، چون «امتدادی» نداشت و «کسی با او آشنایی نداشت، کسی تحت تأثیر حرف‌های او نبود و نفوذی نداشت».

بنابراین «نهاد مؤثر» و «شخصیت متنفذ» داشتن مخالفان و منتقدان نظام، یک خط قرمز مهم و دیرینه در نوع مواجهه با او بوده‌است.

یک هدف عمده گزارش «طراحی سوخته» هم هدف قرار دادن همین مؤلفه‌ها بوده‌است. گزارش در عین حال تلاش می‌کند با تکیه بر اعترافات اجباری و دست‌نوشته‌های افراد بازداشت شده، پیام‌های آرام‌بخش به هواداران خود بدهد که برنامه‌هایی که در جریان این برخوردها دنبال می‌کند، ولو حاشیه‌ها یا اشکالاتی داشته باشد، کلان‌تر از برخورد با شخص اسماعیل بخشی یا سپیده قلیان است و بازی و طرح اصلی، خارج از دید و کلان‌تر و فراتر از چیزی است که آنها خوانده یا شنیده‌اند.

در این میان، نکته جالب توجه این بود که در این گزارش تلویزیونی که با همکاری وزارت اطلاعات ایران تهیه شده‌است، موضوعاتی چون فعالیت محیط زیستی‌های بازداشت‌شده نیز بخشی از این بازی و طرح اصلی توصیف شد. این در حالی بود که قبلاً بارها به نقل از مقام‌های ارشد وزارت اطلاعات نقل شده بود که آنها فعالان محیط زیستی را جاسوس نمی‌دانند و ساز مخالف با سازمان اطلاعات سپاه دارند.

در این فیلم اما با یک کاسه‌کردن محیط زیستی با همه گروه‌هایی که به روایت این گزارش، در حال بازی کردن در زمین دشمن و پیشبرد پروژه‌های غربی هستند، مشخص شد که وزارت اطلاعات به اصل خویش بازگشته است. آنها تا اطلاع ثانوی مهم‌ترین بازنده ماجرای اسماعیل بخشی هستند.

XS
SM
MD
LG