اقلیت یارسان ایران تا همین چند سال پیش تقریباً حضوری در عرصه عمومی و رسانههای رسمی و مجازی نداشت. مردم عادی و حتی بخش عمده قشر طبقه متوسط ایران هم احتمالاً نه نامی از آنها شنیده بودند و نه شناختی از باورها و سنتهای یکی از کهنترین آیینهای این کشور داشتند.
اما در سالهای اخیر به دلیل شماری از اتفاقات سیاسی و اجتماعی کمکم صدای آنها هم در فضای ایران انعکاس یافت. چند مورد خودسوزی تعدادی از یارسانها در اعتراض به توهین به باورهایشان و شرایط سخت و ناعادلانه زندگی و اخیراً قتل میترا استاد به دست همسرش محمد علی نجفی که شهردار سابق تهران بود و اظهارات مطرحشده دربارهٔ این پرونده، موضوع این اقلیت دینی را مجدداً بر سر زبانها انداخته است.
گفته شده که میترا استاد از یارسانها و از نظر اسلام «مهدورالدم» بوده و به این خاطر صحبتهایی نیز در مورد موضوع تخفیف احتمالی به قاتل او به خاطر این جرم مطرح شده است.
در فضای عمومی و حتی دانشگاهی ایران، آگاهی و دانش بسیار اندکی دربارهٔ دین یارسان و پیروان آن وجود دارد. مطالب و اطلاعاتی هم که در فضای مجازی در این باره بهدست میآید عمدتاً یا پرخطاست یا مغرضانه یا در بهترین حالت ناقص است و بدون پشتوانه علمی.
یارسانها و دین یاری
دین مردم یارسان «یاری» نامیده شود و هر فرد یارسان هم در داخل جامعه خود «یار» خوانده میشود. باورهای دین یاری به باورهای هندوایرانی باستان بازمیگردد و خاستگاه آن منطقه «اورامان» در کردستان ایران است. آیینها و شکل کنونی دین یارسان در قرن هفتم از سوی «سلطان سهاک» پایهگذاری شد و تطور یافت. یارسانها عمدتاً در نواحی کردنشین غرب ایران مخصوصاً در کرمانشاه، و در مناطقی در نزدیکی تهران، برخی از شهرهای شمال کشور و نیز در بخشهایی از عراق ساکن هستند.
منابع داخلی جامعه یارسان، جمعیت آنها را در داخل ایران بیش از سه میلیون نفر تخمین میزنند. بخشی از پیروان دین یاری هم بهویژه پس از انقلاب ایران مهاجرت کرده و عمدتاً در کشورهای اروپایی نظیر سوئد و آلمان زندگی میکنند.
یارسانها بر اساس فلسفه «دونادون» و «انسانخدایی» معتقدند که پس از مرگ، بسته به اینکه با چه کیفیتی زیستهاند، در جامه تازهای به زندگی برمیگردند؛ و این چرخه که به هر دور آن یک «دون» میگویند تا «خدایی» شدن یا رسیدن به «منزل عافیت ابدی» فرد ادامه مییابد، که در طولانیترین حالت تا هزار و یک دون یا مرحله طول میکشد.
دین یاری در اصل با ادیان ابراهیمی بهویژه اسلام نسبت و شباهتی ندارد و از آنها کاملاً مستقل است. اما پیروانش برای ادیان دیگر و بزرگانشان احترام قائل هستند. در ایران هم یارسانها همواره امامان شیعه را محترم دانستهاند.
جامعه یارسان از یازده خاندان بزرگ تشکیل شده که هر فرد به یکی از این خاندانها «سرسپرده» میشود، به این معنی که «پیر» و «مرید» هر فرد از میان خاندان او تعیین میشود. پیر در یارسانها همان مدرس دینی و مسئول انجام مراسم مذهبی است.
تنبور و تنبورنوازی جایگاه ویژهای در آیین یارسان دارد و تقریباً هیچ مراسمی از عروسی گرفته تا ختم و عزا، بدون نواختن تنبور برگزار نمیشود. نیایشهای گروهی یارسانها موسوم به «جم» همراه با نذر و نیاز و قربانی عموماً در مکانی به نام جمخانه برپا میشود و سه روز در سال را روزه میگیرند که به آن روزه خاوندکار میگویند.
کتاب مقدس دین یاری «دیوان گوره» نام دارد که نگارش و تدوین آن از زمان سلطان سهاک شروع شد. علاوه بر آن، متون کلامی و دفاتر آیینی که عمدتاً به زبان گورانی و کردی سورانی و ترکی سروده شدهاند، منابع دیگر یارسانها بهشمار میروند.
سرِّ مگو
پیروان دین یارسان بهتدریج و بهواسطه سیطره فزاینده اسلام، در جستجوی حریمی برای حفظ آیین و جامعه خود به مناطق کوهستانی روی آوردند.
آنها برای اجرای آزادانه مراسم و سنتهایشان مناطق دورافتاده را برگزیدند و باورهای خود را از دیگران پنهان نمودند تا آنجا که در طی زمان کل این دین به عنوان یک «سرِّ مگو» تلقی شد. این «سِر» به صورت شفاهی و در قالب شعر حفظ و منتقل شده که به «کلام» معروف است. هرچند عقاید آنها بهطور صریح در کلامها آورده نشده و در لفافه و راز و رمز بیان شدهاست. از نظر یارسانها دلیل این پنهان کردن نه فحوای کلام بلکه دفاع از خود در برابر کسانی است که قصد آزار آنها را دارند. پیروان سنتی دین یاری معتقدند، بازگویی «سرّ مگو» به معنای فاش کردن دنیای آنها برای کسانی است که ممکن است آن را درک نکنند یا توانش را نداشته باشند.
تبعیض در قوانین
پیروان یارسان برای قرنها مقابل خشونت، توهین، و داوریهای نادرست حاکمان و جامعه اکثریت سکوت اختیار کردهاند. بعد از انقلاب اسلامی شرایط برای آنها و برای دیگر اقلیتهای غیرمسلمان به مراتب سختتر هم شدهاست. دلیل عمده آن هم تبعیض آشکار در قوانین جمهوری اسلامی نسبت به اقلیتهایی مانند بهاییان، مندائیان و یارسانهاست که حکومت حاضر به دادن مشروعیت و رسمیت به آنها نیست. در نتیجه آنها برای دفاع از حقوق انسانی و اجتماعیشان تقریباً از هرگونه حمایت قانونی محروم هستند.
یک نمونه بارز از این تبعیض را میتوان در قانون مجازات اسلامی دید. طبق قوانین ایران مجازات فرد مسلمانی که مرتکب قتل شده در صورتی که مقتول مسلمان باشد قصاص در نظر گرفته میشود. اما در همین قانون اگر مقتول از اقلیتهای دینی غیرمسلمان رسمی مانند زرتشتیان و مسیحیان باشد مجازات قاتل دیه است.
در این بین موقعیت اقلیتهای غیرمسلمان به رسمیت شناخته نشده، مثل یارسانها بسیار آسیبپذیر و ضعیف است. ابهام در قوانین مربوطه عملاً باعث شده که در دادگاهها نسبت به ظلمهایی که به پیروان یارسان میشود بیتوجهی شود. علاوه بر این با اینکه آنها با جامعه اکثریت همزیستی مسالمتآمیزی داشتهاند و به سلیقه و نحوه زیست جاری و حاکم تن دادهاند، در شرایط بحرانی مانند زلزله اخیر کرمانشاه نیز در ارسال و تقسیم کمکهای دولتی یارسانها مورد تبعیض قرار گرفتند. البته باید گفت که کمکهای مردمی به تمام آسیبدیدگان رسید و مردم برخورد تبعیضآمیزی در کمک به اقلیتها نداشتند.
نقش نهادهای بینالمللی
نهادهای بینالمللی بهویژه در چند دهه اخیر نسبت به وضعیت اقلیتهای رسمی ایران مانند زرتشتیان، کلیمیان و مسیحیان حساسیت بالایی نشان دادهاند. آنها معمولاً در زمان نیاز در حد امکان نسبت به پوشش اخبار و ارائه کمک به این اقلیتها اقدام میکنند. وضعیت اقلیتهای غیرمسلمان غیررسمی کاملاً متفاوت است. به استثنای بهاییان که معمولاً وضعیتشان برای جامعه جهانی شناخته شده است و اخبارشان در حد وسیع پیگیری میشود، یارسانها و مندائیان اگر نگوییم کاملاً فراموش شدهاند، همواره توجه و حمایت بینالمللی به مراتب کمتری به خود جلب کردهاند.
تأثیر رسانههای مجازی
ظهور رسانههای مجازی در سالهای اخیر فرصتی را برای پیروان دین یارسان و بسیاری از رهبرانشان پدید آورده تا کمکم از خفا و انزوای طولانی بیرون آمده و دربارهٔ خود و اعتقاداتشان آشکارا صحبت کنند. آنها که همواره برای کاستن از فشارها و ادامه حیات و حفظ جامعه خود در برابر سنتها و سبک زندگی جریان حاکم و دین رسمی راه کتمان را در پیش گرفته و در مواردی حتی به «اسلامی کردن» عقاید خود پرداختهاند (مانند برگزاری مراسم ازدواج به شیوه اسلامی)، حالا در فیسبوک و دیگر رسانههای مجازی اقدام به معرفی دین خود به جامعه جهانی بهعنوان یک جامعه مستقل و همچنین راهاندازی کارزارهای اعتراضی علیه پایمال شدن حقوقشان میکنند. رهبران مذهبی یارسان اکنون امکان یافتهاند که آموزههای خود را فراتر از زبان کردی، به زبانهای رایج دیگر هم ارائه کنند.