ایران این روزها گرفتار فاجعه کروناست. بیماری واگیرداری که در کشور برادر بزرگتر چین متولد شد، با پنهانکاری حزب کمونیست به یک معضل جهانی بدل شد و به بسیاری کشورهای دیگر راه یافت، اینک داس مرگ به دست، ایران را درمینوردد.
از نظر میزان مرگ و میر، حتی اگر آمار رسمی جمهوری اسلامی را باور کنیم، تا اینجا ایران پس از چین در رده دوم ایستاده است. رسانههای دیگر با استناد به منابع آگاه در درون سیستم بهداشتی ایران تعداد کشتهها را چندین برابر آمار رسمی گزارش کردهاند.
گزارشهای بسیاری از شهروندان و حتی مقامات خود نظام بیانگر آنند که جمهوری اسلامی به شیوههای مختلف درباره میزان شیوع و مرگ و میر بر اثر کرونا دروغ میگوید. آنچه امروز در ایران شاهد آن هستیم، قتل یک ملت توسط یک نظام ناکارآمد، مالیخولیایی و ایدئولوژیک است.
پس از شیوع کرونا در چین یک دولت ملی و مسئول ارتباط با چین را به حداقل میرساند. یک دولت ملی و مسئول ورود شهروندان چینی و همه شهروندان غیرایرانی را که از چین میآمدند، یا طی یک ماه گذشته به چین سفر کرده بودند، موقتاً و تا اطلاع ثانوی به ایران ممنوع میکرد. همه شهروندان ایرانی را از چین تخلیه میکرد و بلافاصله در قرنطینه قرار میداد.
چنین دولتی در ورود و صدور کالا به چین با احتیاط تمام برخورد میکرد و تلاش میکرد منابع و مقاصد جایگزین را فراهم کند و به صورت موقت به صادرکنندگان و واردکنندگان برای تغییر این مقاصد و منابع کمک مالی میکرد. دولت جمهوری اسلامی به خاطر رابطه ذلیلانهاش با چین دقیقاً برعکس عمل کرد. نظام مقدس نه تنها ارتباطات با چین را محدود نکرد بلکه بر حجم این ارتباطات افزود. این پرده اول ورود کرونا به ایران بود.
شهر قم به نخستین مرکز شیوع جدی کرونا در ایران بدل شد. گفته میشود دلیل شیوع کرونا در قم حضور صدها طلبه چینی حوزههای علمیه این شهر بوده است. نخستین گزارشها از ورود کرونا به ایران حداقل از اواخر ژانویه در شبکههای اجتماعی پخش شدند. جمهوری اسلامی به سلاح همیشگی خود پناه برد؛ انکار صورت مسئله و بازداشت خبردهندگان و پرسشکنندگان.
بیکفایتی و پنهانکاری همیشگی جمهوری اسلامی در مسئله کرونا در قم با افراطگری مذهبی و اولویت دادن به دگمهای مذهبی به جای منافع ملی ترکیب شد و مانع از قرنطینه قم شد. یک دولت ملی و مسئول با مشاهده شیوع ویروس در قم به تعطیلی مراکز پررفت و آمد مذهبی مثل حرم، تعطیلی کسب و کارهای غیرلازم و مدارس و قرنطینه شهر میپرداخت. جمهوری اسلامی اما مطابق روال چهلساله خرافات مذهبی و توهمات آیتاللهها و حجج اسلام را به نظرات کارشناسی و علمی ترجیح داد، دست روی دست گذاشت تا نه تنها قم در کرونا غرق شود، بلکه چونان سیلی سرکش شهرهای دیگر را نیز آلوده کند.
در مرحله بعد در حالی که کرونا در حال گسترش در ایران بود، جمهوری اسلامی برای پررونق نگاه داشتن راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس، به انکار وجود کرونا دست زد. در حالی که مطابق گزارش رسانهها، جمهوری اسلامی حداقل از اواسط بهمن از شیوع وسیع کرونا در ایران مطلع بود، به آمادهسازی دستگاهها و نهادهای مسئول و ذخیره مواد لازم نپرداخت. به جای آن، جمهوری اسلامی کالاهای بهداشتی مورد نیاز را به چین فرستاد. یک دولت ملی و مسئول در این شرایط به آمادهسازی نهادهای مسئول، ذخیرهسازی کالاهای استراتژیک بهداشتی، و آگاهیرسانی به مردم میپرداخت. این پرده سوم از قتل ملت ایران به دست رژیم اسلامی بود.
پرده چهارم، شرایط کنونی است. کرونا به شکل وسیع در کشور پخش شده است، بیمارستانها آماده نیستند، شهروندان غافلگیر شدهاند، و دستگاههای مسئول برنامهای ندارند. در چنین شرایطی تنها راهحل همانی است که دیگر کشورهایی که در این سطح درگیر مسئله شدهاند، آزمودهاند. در این شرایط باید به تعطیلی اجباری فعالیتهای غیرضروری اداری و تجاری در سراسر کشور و قرنطینه شهرهای به شدت آلوده دست زد. جمهوری اسلامی اما از تعطیلی ادارات دولتی در شهر تهران که به شدت آلوده شده است، هم سر باز میزند.
جمهوری اسلامی باید ضمن ارائه یک ماه مرخصی با حقوق به کارمندان دولت، شش ماه یارانه نقدی را نیز پیشاپیش و یکجا به حساب خانوارها واریز کند تا لایههای فقیر و طبقه متوسط جامعه که از پشتوانه کافی مالی برای در خانه ماندن برخوردار نیستند، بتوانند با استفاده از آن پول برای حداقل یک ماه بدون کار کردن در خانه بمانند تا ارتباطات غیرضروری کاهش یابد و گسترش ویروس کنترل شود.
نهادهایی که وظیفه حمایت از بخشهای کمدرآمد جامعه را دارند باید طی یکی دو ماه آینده بر حمایت خود از طبقات محروم بیفزایند چرا که این طبقات به دلیل ضعف مالی و عدم دسترسی مناسب به خدمات درمانی-بهداشتی به شدت در خطرند.
بسیج نیروهای نظامی و انتظامی برای اعمال قوانین در دوره قرنطینه و تعطیلی سراسری مهمترین ضامن موفقت این برنامه است. در ایران اما مردم نمیتوانند به نیروهای نظامی و امنیتی که در آبان ۹۸ دست کم ۱۵۰۰ نفر را به قتل رساندند و سپس در کمال خونسردی یک هواپیمای مسافربری را با موشک سرنگون کردند، اعتماد کنند. در این شرایط عاقلانهترین تصمیم استفاده از نیروهای ارتش است که ممکن است همچنان از حداقلی از اعتبار در بین مردم برخوردار باشند.
جمهوری اسلامی به سیاق معمولش در هر مرحله اشتباهترین تصمیم ممکن را گرفته است. در این برهه تشخیص شرارت از بیکفایتی غیرممکن شده است. رفتار مقامات نظام به گونهای است که گویا اصرار دارند این ویروس به وسیعترین شکلی در ایران پخش شود.
برخورد جمهوری اسلامی با مردم ایران یادآور برخورد رژیم اشغالگری است که گویا اساساً اراده و علاقهای به حفظ جان شهروندان ندارد. خامنهای در حالی که خود را قرنطینه کرده و در حیاط کاخش بدون حضور دیگران درخت میکارد، از تعطیل کردن کشور ابا دارد، به سفیدنمایی وضع موجود میپردازد و مردم را توصیه به دعا و عبادت میکند.
چهار پرده از قتل ملت ایران توسط جمهوری اسلامی به واسطه ویروس کرونا نشانه دیگری از آن است که اگر جمهوری اسلامی بماند ایران نخواهد ماند.