یادداشتی از عرفان کسرایی: دنیا در نیم قرن گذشته تغییرات بسیار کرده است. پیشرفتهای علم و تکنولوژی دنیای امروز را حتی با پیشرفتهای آغاز قرن بیست و یکم نیز بهسختی میتوان مقایسه کرد، چه برسد به فناوریهایی که روزگاری، در جریان جنگ سرد یا جنگ جهانی، مدرن محسوب میشدند.
از نظر تاریخی، انرژی اتمی و به کار بستن آن، دیگر فناوری مدرنی محسوب نمیشود. از زمانی که اتو هان، دانشمند آلمانی، به همراه لیزه ماینتر شکاف هستهای را توضیح داد، بیش از ۸۰ سال گذشته است. بیست سال پس از آن، یعنی اواخر دهه پنجاه میلادی، ایران در پی به کار بستن انرژی اتمی به عنوان منبع انرژی بود.
به بیان دقیقتر، پیشینه رآکتورهای تحقیقاتی ایران دستکم به سال ۱۹۵۹ باز میگردد که با کمک آمریکاییها به دانشگاه تهران اعطا شده بود. سازمان انرژی اتمی ایران نیز در سال ۱۹۷۴ تأسیس شد و در این دوران، ساخت نیروگاههای هستهای برای تولید برق در کشورهای پیشرفته دنیا یکی از بهترین راههای دستیابی به انرژی پاک محسوب میشد و ریسک استفاده از نیروگاههای اتمی و خطرات بالقوهای که ممکن بود بر سر راه قرار بگیرد، چندان شناخته شده نبود.
از آن دوران در حدود نیم قرن گذشته است و توسعه رآکتورهای اتمی در جهان، البته هنوز از سوی برخی کارشناسان یکی از گزینههای دستیابی به اهداف معاهده اقلیمی پاریس شمرده میشود.
ارزیابی آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۰ نیروگاههای اتمی در سراسر جهان در مجموع باید ۵۹۸ گیگاوات برق تولید کنند. چنین چیزی ممکن نیست مگر اینکه نیروگاههای موجود نوسازی شوند و همچنین سالانه ۱۹ نیروگاه هستهای جدید ساخته و به کار گرفته شود.
اما این همهٔ ماجرا نیست و این سکه روی دیگری هم دارد. در سالهای اخیر سرعت رشد تکنولوژی به قدری زیاد شده که آینده انرژی را نیز تا حدی پیشبینیناپذیر کرده است. دستیابی به منابع انرژی خورشیدی، بادی، و زمینگرمایی با کمک فناوریهای نوظهور تا حدی در دسترس شدهاند که بسیاری از کشورها از خود میپرسند آیا سرمایهگذاری در ساخت نیروگاههای هستهای همچنان صرفه مالی و اساساً توجیه اقتصادی دارد یا نه.
اگر عاملی مانند توجیه اقتصادی را کنار بگذاریم، با در نظر گرفتن هزینههای بالای دفع زبالههای رادیواکتیو و یا فجایع پیشبینیناپذیر مانند حادثه چرنوبیل در اوکراین یا فوکوشیما در ژاپن، آیا هنوز برق حاصل از نیروگاه اتمی ارزان و بهصرفه و معقول است؟
گذار به انرژیهای تجدیدپذیر
در سالهای اخیر طراحی و ساخت نیروگاههای اتمی بسیار بسیار گران شده و صرفهٔ اقتصادی آن حتی در رقابت با انرژی بادی و خورشیدی نیز زیر سؤال است. نیروگاه هستهای Hinkley Point در انگلستان قرار است انرژی را از سال ۲۰۲۵ به بعد با قیمت ۱۲ سنت برای هر کیلووات ساعت بفروشد. این در حالی است که هزینه انرژی بادی و خورشیدی در حدود نصف این میزان تمام میشود.
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بهشدت در سراسر دنیا مورد استقبال قرار گرفته و سرمایهگذاریهای کلان برای توسعه این بخش در حال انجام است. وزیر محیط زیست لوکزامبورگ در سال ۲۰۱۸ گفته بود: انرژی اتمی راه حل نیست؛ انرژی اتمی یک فناوری گرانقیمت، خطرناک و انعطافناپذیر است.
خطرناک نامیدن نیروگاههای هستهای از زبان کشورهایی اروپایی که بالاترین سطوح امنیتی را در طراحی و ساخت این نیروگاهها لحاظ میکنند، تعجبآور نیست. آنها حادثه فوکوشیما در سال ۲۰۱۱ را دیدهاند که امواج پیشبینیناپذیر سهمگین سونامی چگونه یک نیروگاه اتمی را نابود کرد و باعث ذوب هستهای در سه رآکتور آن شد.
این فاجعه عظیم که پس از فاجعه چرنوبیل وحشتناکترین حادثه نیروگاههای اتمی در جهان بود، بسیاری کشورهای پیشرفته دنیا را به فکر بازنگری در سیاست هستهای خود انداخت. فرانسویها از برنامه خود برای تعطیلی حدود ۱۷رآکتور هستهای تا سالهای آینده خبر دادند و اعلام کردند قرار است فرانسه وابستگی خود به انرژی هستهای را تا سال ۲۰۲۵ از ۷۵ درصد به ۵۰ درصد کاهش دهد.
کافی است در نظر بگیریم که فرانسه ۱۹ نیروگاه و ۵۸ رآکتور هستهای دارد و عمر بیشتر این تأسیسات هستهای تا سال ۲۰۲۷ به بالای چهل سال خواهد رسید. این کشور حتی برنامه خود برای ساخت چند نیروگاه جدید هستهای را نیز ملغی اعلام کرده و ساخت شش نیروگاه اتمی را که قبلاً روی میز کار داشت، از دستور کار خارج کرده است.
فرانسویها قرار است تا سال ۲۰۲۲ به جمعبندی نهایی برسند که آیا باید در مسیر قطع کامل وابستگی به انرژی اتمی گام بردارند و به انرژیهای تجدیدپذیر رو بیاورند یا نه. درک هراس آنها از انرژی اتمی چندان سخت نیست. در فوریه ۲۰۱۷ در تأسیسات هستهای «فلامان ویل» در شمال غرب فرانسه انفجاری رخ داد که هرچند به فاجعه نینجامید، زنگ خطری تلقی شد برای درک ریسک بالای تولید انرژی در نیروگاههای اتمی. رآکتورهای هستهای این نیروگاه در حدود سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ ساخته شده بودند و از نظر تاریخی چندان جدید محسوب نمیشدند.
با این حال باید پذیرفت که این تصمیم برای فرانسه چندان ساده نخواهد بود. این کشور در حدود سهچهارمِ برق خود را از طریق نیروگاههای هستهای تأمین میکند. با این حال روند بازنشسته کردن نیروگاههای هستهای در این کشور هماکنون آغاز شده است.
۲۲ فوریه امسال قدیمیترین رآکتور هستهای فرانسه که در یک ناحیه مرزی با آلمان در نزدیکی شهر فرایبورگ قرار دارد، از مدار خارج شد و دومین نیروگاه هستهای نیز همین تابستان امسال بازنشسته میشود.
آلمانیها نیز با در اختیار داشتن ۱۷ نیروگاه اتمی، راه پایین کشیدن کرکره انرژی هستهای را در پیش گرفتهاند. آنها قرار است چهارده نیروگاه نیمهفعال و فعال خود را تا سال ۲۰۲۱ و سه نیروگاه دیگر را نیز در سال ۲۰۲۲ تعطیل کنند.
تصمیم آلمانیها نیز چندان قابلپیشبینی نبود. آنها در سال ۲۰۱۰ اعلام کرده بودند که تا سال ۲۰۳۰ از نیروگاههای هستهای خود برق خواهند گرفت، اما در این میان، تصمیم و برنامهریزی کلان این کشور در بخش انرژی بهکل زیرورو شد.
بخش انرژی آلمان در استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر بسیار پیشرفته است و نشانه آن هم اینکه در ۹ ماه نخست سال ۲۰۱۹، انرژی حاصل از منابع تجدیدپذیر با تولید ۱۸۳ میلیارد کیلو وات در ساعت، از کنسرنهای بزرگ انرژی ذغال سنگ نیز پیش افتاد و یک رکورد تاریخی به جا گذاشت. آنها قصد دارند تا سال ۲۰۳۰، ۶۵ درصد برق خود را از انرژیهای پاک تولید کنند.
این مسئله فقط محدود به آلمان و فرانسه نیست. یک مطالعه و بررسی چند سال پیش در نشریه ساینس پیشبینی کرده بود که میزان تولید انرژی خورشیدی در جهان تا سال ۲۰۳۰ به ده برابر افزایش پیدا خواهد کرد. پیشرفت تکنولوژی در این سالها باعث کاهش بهای تأسیسات فتوولتائیک (تبدیل نور به الکتریسیته) شده و بهرهوری را بهشدت بالا برده است. بر اساس این مطالعه حتی این امکان وجود دارد که توان تأسیسات انرژی خورشیدی بهشدت افزایش پیدا کند.
فوکوشیما و چرنوبیل؛ آینهٔ عبرت
اگر فقط و فقط ضرر مالی را ملاک بگیریم، دو فاجعه اتمی چرنوبیل و فوکوشیما در مجموع چیزی حدود ۴۵۰ میلیارد دلار خسارت به بار آوردند، البته صرفنظر از اینکه خسارت جانی و محیطزیستی این دو فاجعه دهشتناک جبرانناپذیر بوده است.
این دو مورد صرفاً دو آسیب بزرگ در تاریخچه نیروگاههای اتمی است، اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، بسیاری از تأسیسات هستهای و نیروگاهها حاصلی جز خسارت مالی نداشتهاند؛ از انبارهای زبالههای اتمی و نظایر آن که به گفته کارشناسان بیش از پانصد میلیارد دلار از ثروت جهان را دور ریخته است.
در بلغارستان دو نیروگاه در دست احداث، ۲۵ سال زمان و هزینه بردند و دستآخر حتی در حد روشن کردن یک لامپ نیز فایده نداشتند. آلمان که یکی از توسعهیافتهترین صنایع را در جهان دارد و اساس کشف هستهای از دل اندیشه و کار دانشمندان این کشور درآمده، به دلیل سرمایهگذاری اشتباه در بخش انرژی اتمی تا به حال ۱۵۰ میلیارد دلار متضرر شده است.
کافی است در نظر بگیریم در کشورهایی که فساد سازمانیافته، سوء مدیریت و استبداد تکحزبی حاکم است، حتی استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای نیز چندان بیخطر نخواهد بود. تجهیزات کهنه و طراحیهای وصلهپینهای، بهخصوص با درنظر گرفتن ضریب ایمنی پایین فناوریهای روسی در صنایع هستهای، احتمال وقوع فجایع هولناکی نظیر چرنوبیل را بالا خواهد برد.
حتی ژاپن با آن سیستم مدیریتی و فناوری پیشرفته نیز پیشبینی یک حادثه طبیعی چون زلزله ۹ ریشتری و پیامد آن وقوع سونامی و از کار افتادن سیستم خنککننده نیروگاه فوکوشیما را نکرده بود و نتوانست از ذوب شدن سه مخزن میلههای سوخت هستهای در قلب نیروگاه جلوگیری کند.
اشتیاق دهه ۱۹۷۰ میلادی برای هستهای شدن در جهان رو به افول است و طراحی تأسیساتِ پنجاه سال پیش با استانداردهای دنیای امروز همخوانی ندارد. جهان در این نیم قرن بسیار تغییر کرده و با ظهور فناوریهای نوین، دوران سلطه بسیاری از فناوریهای قدیمی یکی پس از دیگری به سر خواهد آمد.
استفاده از انرژی هستهای هم از این دایره بیرون نیست و بیجهت نیست که بسیاری از کشورها با نگاهی به آینده، روی بخش انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاریهای عظیم کردهاند.