به دنیا آمدن هشتمین نوه اردوغان که چهارمین فرزند داماد و وزیر اقتصاد اوست، مقدمهای شده است برای آنکه مردم ترکیه در آستانه محدودیتهای تازهای در اینترنت، بهخصوص در استفاده از شبکههای فرهنگی و اجتماعی، قرار گیرند.
بامداد دهم تیرماه، برات آلبرایک، داماد رئیسجمهور ترکیه که در عین حال وزیر خزانهداری و اقتصاد ترکیه هم هست، خبر متولد شدن چهارمین فرزندش، هشتمین نوه رجب طیب اردوغانِ ۶۶ ساله را در توئیتی اعلام کرد و «شادی خود را با مردم شریک شد».
ماجرا از همینجا آغاز شد؛ از درج شدن نظرات و توهینها و شکایتها زیر توئیت داماد و وزیر اقتصاد آقای اردوغان، که در شرایط بد اقتصادی ترکیه ماههاست مورد انتقاد مردم و احزاب مخالف قدرت حاکم است.
شهروندی در جواب به توئیت وزیر اقتصاد نوشت: «بهبه، چقدر خوب که با این وضعیت میتوانید چهارمین بچه خودتان را هم به این دنیا بیارید». شهروند دیگری هم نوشت: «چه بچه خوششانسی! هیچ وقت در زبالهها دنبال غذا نمیگردد و توی خیابانها سردش نمیشود. مدرسه خصوصی میرود و در قصر زندگی میکند. مبارک باشد.»
این قبیل واکنشها مقدمه غائلهای شد که فردای آن روز آقای اردوغان با سخنرانی تندی به آن دامن زد.
رئیسجمهور ترکیه در سخنرانی خود به شبکههای فرهنگی و اجتماعی تاخت و گفت: «چرا توئیتر؟ چرا یوتیوب؟ چرا نتفلیکس؟ حالا میفهمید که چرا ما با شبکههای اجتماعی مخالفیم. برای همین بیاخلاقیها.»
او به انتقاد بسنده نکرد و در ادامه گفت: «این رسانهها برازنده ما و ملت ما نیستند و در اسرع وقت به مجلس دستور خواهیم داد که با تصویب قانونی، این رسانهها را برچیند و کنترل کند.»
در نخستین پیامد این سخنرانی، عصر همان روز ۱۱ نفر در آنکارا، استانبول و دو شهر دیگر بازداشت شدند و شمار بازداشتشدگان تا روز بعد به ۲۰ نفر رسید.
استاندارد دوگانه
همه اینها در حالی اتفاق افتاد که دو هفته پیش از آن، در ماجرایی مشابه، شماری از شهروندان ترکیه در توئیتر با انتشار عکس خانم باشاک دمیرتاش همراه با توضیحاتی حاوی خشونت جنسی، به همسر آقای صلاحالدین دمیرتاش، رهبر حزب دموکراتیک خلق ترکیه تاختند.
آقای دمیرتاش هماکنون چهارمین سال از دوره چهار سال و هشت ماه زندانیاش را سپری میکند. شبکههای خبری ترکیه هم به این اتفاق اشاره کردند و رهبر دو حزب مخالف اردوغان نیز در کنار گروههای برابریخواه و مدافع حقوق زنان این اقدام توهینآمیز را محکوم کردند، اما از دولت صدایی در این زمینه درنیامد؛ شاهدی دیگری برای مخالفان سیاسی و فرهنگی اردوغان که او و دولتش را به اعمال استانداردهای دوگانه متهم میکنند.
محدود شدن آزادی در واکنشی شخصی
روی کاغذ و به گواه آمار، ترکیه یکی از بزرگترین زندانهای روزنامهنگاران و خبرنگاران و اندیشمندان دنیاست. این رکورد باید به اندازه کافی برای دولت این کشور باعث سرافکندگی باشد تا نخواهد برگ دیگری بر پرونده تحدید آزادیها بیفزاید.
از طرفی، ترکیه به عنوان کشور مسلمانی که قانون سکولار دارد، در میان کشورهای اسلامی و خاورمیانه، همواره نقش مدینه فاضله را داشته، اما خود مردم ترکیه به دنبال اصلاحات پدر معنوی خود مصطفی کمال آتاترک، کعبه آمال خود را پیوستن به اروپا میدانستند و هنوز هم با وجود پاسخهای منفی مکرر اتحادیه اروپا، چشم امید به این رؤیای بزرگ دارند.
در این مسیر، بزرگترین ترس بخش قابلتوجهی از مردم و احزاب ملیگرا و ترقیخواه شبیه شدن به کشورهای سنتی اسلامی مثل ایران و عربستان و عقبگرد از مسیری است که سالها پیش در ترکیه جمهوریت سکولار را پایهگذاری و کشوری لاییک را در دل بنیادگرایی اسلامی برپا کرد.
اینکه این اصلاحات تا چه حد عمیق و متکی بر فرهنگ گسترده و رنگبهرنگ مردم این کشور بوده، سؤالی است که پاسخش در هر انتخابات این کشور میان دو قشر متمایل به سنت و متمایل به مدرنیته همواره محل مناقشه بوده است.
اما واقعیت این است که تحدید آزادیهای فرهنگی، از قبیل آزادی بیان، آزادی انتخاب پوشش، آزادی مذاهب و بسیاری آزادیهای دیگر که ترکیه را از بقیه کشورهای اسلامی منطقه جدا کرده، همیشه بهمثابه شمشیر داموکلس بالای سر مردم ترکیه وجود داشته و با روی کار آمدن حزب محافظهکار عدالت و توسعه به رهبری آقای اردوغان، نوک این شمشیر باعث خراشهای گاه و بیگاه بر پوست جامعه شده است.
ماجرای فیلترینگ ویکیپدیا
برجستهترین گواه این روند، ماجرای مسدود کردن ویکیپدیا در ترکیه بود. ویکیپدیا که دانشنامهای اینترنتی است که خود کاربران آن را دائم تکمیل و اصلاح و خود بر آن نظارت میکنند، از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ تمام مداخل و زبانهای آن مسدود بود و دلیل آن نیز هیچگاه به طور رسمی اعلام نشد.
این در حالی است که حتی در ایران که در میان کشورهای منطقه گستردهترین و سختترین فیلترینگ را بر اینترنت و جریان آزاد اطلاعرسانی اعمال کرده، ویکیپدیا مسدود نیست.
به گفته مقامات رسمی ترکیه، ممنوعیت استفاده از ویکیپدیا به دلیل قرار گرفتن نام ترکیه در میان گروههای تروریستی و ادعای کمک دولت به گروههای مخالف دولت سوریه در یکی از مدخلهای آن بود. اما مردم ترکیه معتقدند این فیلترینگ به دلیل مدخلهایی درباره شورشهای پارک گزی در استانبول و خشم شخص اردوغان از ثبت آن وقایع به شکل مستند بود.
بعضی دیگر هم میگویند به دلیل شبههای که در مدخل کودتای ۱۵ ژوییه ۲۰۱۵ ترکیه درج شده بود و به احتمال ساختگی بودن این کودتا و دست داشتن رئیس جمهور در این واقعه اشاره داشت.
اگر دلیل شخصی اردوغان برای فیلتر کردن ویکیپدیا که بهخصوص به محروم شدن اهل فرهنگ از آن منجر شد، هیچگاه علناً تأیید نشد، این بار اما انگیزه شخصی اردوغان از اِعمال محدودیت احتمالی کاملاً آشکار است.
بخش عمدهای از مردم ترکیه، حتی طرفداران پیشین اردوغان، اعتمادشان نسبت به حکومت را از دست دادهاند و میگویند «برخورد کلاسیک دیکتاتورمنشانه رئیسجمهوری که قهر میکند و جزا میدهد»، دیگر مانند حنای بیرنگوبویی است که بیشتر باعث خشم عمومی و حتی گاهی تمسخر مردم و احزاب مخالف میشود.
مجادله توئیتری
برای نمونه، خانم مرل آکشنر، رهبر حزب ایی (خوبی)، خبر محدودیت احتمالی توئیتر و یوتیوب و نتفلیکس را در توئیتر خود با تأکید بر شبکه فیلم و سریال نتفلیکس بازنشر کرد و نوشت: «آقای رئیسجمهور، اگر نتفلیکس را ممنوع کنی، از تو نمیگذرم. پس من قسمت بعدی سریال محبوبم را چطور ببینم!»
از این توئیت خانم آکشنر بسیار استقبال شد و حتی کمال کلیچداراغلو، دبیرکل حزب جمهوریت خلق ترکیه و مخالف دولت، روی توئیت خانم آکشنر بهطنز نوشت: «نگران نباشید مرل خانم، لودهندگان سریالها همه جا هستند، برایتان تعریف میکنند!»
چند ساعت بعد هم خود آقای اردوغان، بدون اشاره مستقیم به این تویئت خانم آکشنر، نوشت: «شما سریال ببینید، ما برای این کشور کار میکنیم و تاریخش را مینویسیم.»
به اعتقاد روشنفکران و روزنامهنگاران مخالف اردوغان، این اقدام او نیز همچون تلاشش برای تبدیل موزه ایاصوفیه به مسجد که در هفتههای اخیر جنجالی شده، اقدامی پوپولیستی برای جلب توجه اقشاری سنتی از مردم ترکیه است که همچنان به اردوغان وفادار ماندهاند.
پایانها به روایت ادبیات و تاریخ
کوتاه سخن اینکه دیکتاتورها در ادبیات و مخصوصاً رمانهای آمریکای لاتین صاحب شخصیتهای عجیب و البته شبیه به هماند.
آنها در کمال تعجب به هنر و ادبیات و شعر علاقه دارند و از طرفی بسیار قسیالقلباند. سختترین برخوردهایشان برآمده از واکنشهای شخصی است و نه منافع عمومی. گاهی تصمیماتی غیرمنطقی و حتی مضحک میگیرند که نشان میدهد یا از مشاوران صادق و دلسوز محروماند یا مشاورانشان از خوف آتش خشم آنان جرئت راهنمایی ندارند.
اورهان پاموک، نویسنده برنده نوبل ادبی ترکیه که دولت حاکم هیچ میانه خوبی با او ندارد، در سال ۸۷ پس از دریافت جایزه گفته بود: «عادت دیرینه حکومت ترکیه به مجازات کردن نویسندگان و ممنوع کردن کتابهای آنها هنوز پا برجاست.»
به نظر میرسد این «عادت استبدادی» همچنان و در شکلهای دیگر، در حال تهدید و تحدید انواع آزادیهاست که چند سالی است با «انگیزههای شخصی» نیز درآمیخته است.
با این حال و بنا به آنچه سنت تاریخ گواهی میدهد، تصمیمات و دستورهای «عجیب و غریب و شخصی» میتواند نشانه شروع پایین غلتیدن هر حاکمی باشد که خیال پایین آمدن از قله بلند خود ندارد.