لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۶:۲۶

بحران کرونا؛ چرا در اسرائیل ورق برگشت؟


در اولین ماه‌های شروع بحران کرونا، مدیریت بحران در اسرائیل که شناخت سریع زنجیره ابتلا، قرنطینه سفت و سخت، شمار کم مبتلایان و و نیز رقم نازل مرگ و میر از شاخصه‌های آن بود به سرمشق و الگویی بین‌المللی تبدیل شد.

حالا ولی اسرائیل در جهت معکوس به سرمشق بدل شده، یعنی مطالعه تجربه آن می‌تواند به کشورهایی که نمی‌خواهند به سرنوشت فعلی این کشور دچار شوند بگوید که چه کارهایی را نباید انجام داد.

در حالی که رقم ابتلای روزانه در ماه‌های اسفند و فروردین و اردیبهشت در اسرائیل، با جمعیتی ۹ میلیونی، در روزهایی حتی زیر ۱۰ نفر بود، حالا حول و حوش دو هزار نفر می‌چرخد. تقریباً یک ششم کمتر از آمار کنونی ایران، البته با این تفاوت که ایران حدود ۹ برابر اسرائیل جمعیت دارد. در قیاس با آلمان (بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ مبتلا در روز) رقم ابتلا در اسرائیل، ۵ تا ۶ برابر و به طرز فاحشی بالاست، ولو که نه در حد و اندازه ایران.

یک تفاوت فاحش اسرائیل با آلمان و ایران البته رقم نازل جان‌باختگان است که تازه حول و حوش ۵۰۰ نفر می‌چرخد. این رقم در قیاس با کشورهایی با شمار مشابه جمعیت، مثل سوئیس و سوئد هم به طرز فاحشی کم است.

سهم بالای جوانان در ترکیب جمعیت و مراقبت و قرنطینه سفت و سخت افراد بالای ۷۰ سال، حتی پس از گشایش‌های اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد، و نیز امکانات درمانی پیشرفته اسرائیل نقشی عمده در پایین‌ماندن این رقم داشته‌اند. البته سالمندان با توجه به کلیت مدیریت دولت، به خصوص از زمان رفع محدودیت‌ها، از این قرنطینه سفت و سخت خود ناراضی‌اند که در ادامه علت آن خواهد آمد.

دوی سرعت یا دوی استقامت؟

واقعیت ولی این است که به رغم شمار نازل جان‌باختگان کرونا در اسرائیل، شدت‌گیری بی‌سابقه ابتلا وضعیت وخیمی را به وجود آورده، به طوری که حتی الی واکسمن، مشاور ارشد علمی نخست‌وزیر هم اذعان کرده است که «ما کنترل اپیدمی را از دست داده‌ایم».

او می‌گوید که «اسرائیل بدترین بحران انسانی تاریخ خود را تجربه می‌کند، به خصوص که اقتصاد نسبتاً پویای کشور هم ضربه‌ای سخت را متحمل شده است. بیکاری در نتیجه کرونا به ۲۵ درصد رسیده، هزاران شرکت اعلام ورشکستگی کرده‌اند و همه اینها باعث می‌شود که کشور تاب تحمل یک محدودسازی مجدد و کامل فعالیت‌های اقتصادی را نداشته باشد».

علت تدوام نیافتن موفقیت اسرائیل در مقابله با کرونا از جمله در رفع نسبتاً زودرس و گسترده محدودیت‌ها و سیاست‌های شل‌کن سفت‌کن دولت در هفته‌های پس از این گشایش، عنوان می‌شود. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، اواخر اردیبهشت ضمن ابراز خرسندی از مهار خوب کرونا، سرمستانه از برداشتن محدودیت‌ها خبر داد و به مردم توصیه کرد که «به زندگی عادی برگردید، قهوه و آبجو بنوشید و بیش از هر چیز از زندگی لذت ببرید».

این حرف‌های نتانیاهو هنوز در هوا بود که شیوع دوباره کرونا شدت گرفت. هستند کارشناسانی که می‌گویند دولت اسرائیل مقابله با کرونا را با دوی سرعت اشتباه گرفت، در حالی که این مقابله بیشتر به دوی استقامت می‌ماند.

الی واکسمن در مصاحبه یادشده می‌گوید که پیشنهاد به دولت این بود که هر دو هفته بخشی کوچک از محدودیت‌ها را لغو کند و به خصوص بازگشایی مدارس جزو آخرین گشایش‌ها باشد. تغییر در ساختار وزارت بهداشت به منظور چابک‌کردن آن و ایجاد یک ستاد ملی مبارزه با کرونا هم به عنوان یکی از آموزه‌های مدیریت دور اول نیز، از دیگر پیشنهادهای متخصصان به دولت بود. اما در عمل، به دلیل فشارهای اقتصادی و سوداگری‌های سیاسی روند بازگشایی‌ها به سرعت پیش رفت و به خصوص شروع به کار دوباره مدارس، کانونی مساعد برای اشاعه کرونا ایجاد کرد.

عدم وجود ستاد مدیریت از جمله برای به جریان‌انداختن تست سریع، یافتن فوری زنجیره ابتلا و ایجاد امکانات بیشتر برای قرنطینه، در شرایطی که بر خلاف موج اول، کرونا پایش به بسیاری از مناطق اسرائیل باز شده بود نیز مزید بر علت شد. گرچه حالا این ستاد به راه افتاده، ولی تاخیر در ایجاد آن در ضعف مدیریت بحران نقشی قابل اعتنا داشت.

بعد از گشایش‌ها نیز دولت با تصمیمات ضد و نقیض خود نشانه‌ای از یک مدیریت منسجم را بروز نداد و همین باعث شد که که جامعه کم و بیش خاورمیانه‌ای اسرائیل در تبعیت از مقررات و رعایت دیسپلین‌های موج اول، مثلاً در زدن ماسک، سست‌تر و کم‌اعتناتر شود.

زمانی گفته شد که رستوران‌ها با شمار معینی مشتری می‌توانند کار خود را شروع کنند، بعدتر این رقم کاهش یافت و دست آخر هم رستوران‌ها دوباره کاملاً تعطیل شدند و چند روز بعد دوباره زیر فشار رستوران‌داران این تصمیم هم پس گرفته شد. گشایش سواحل و امکانات شنا و محدودسازی دوباره آن هم به مذاق بخش بزرگی از جمعیت خوش نیامده است. در اتوبوس‌ یک روز مقرر این بود که دستگاه تهویه را روشن کنند و چند روز بعد دوباره حکم به خاموشی آنها داده شد.

وقتی که معضلات اقتصادی هم عمده می‌شوند

این گشت و واگشت و مدیریت زیگزاگی در بسیاری از عرصه‌های دیگر، مثل تعریف ابتلا به کرونا، برخورداری یا عدم برخورداری از امکان تست، تعیین صلاحیت آزمایشگاه‌ها در انجام تست، مقررات مربوط به قرنطینه و ... نیز مشهود بود و هر هفته پای تصمیمات جدید و متناقضی به میان آمده است. نارضایتی سالمندان هم از جمله به همین تصمیمات متناقض برمی‌گردد که بعضاً مصون‌ماندن آنها را به رغم قرنطینه سفت و سخت منتفی می‌کند.

تلفیق فناوری پیشرفته با امکانات ردیابی سازمانی‌های امنیتی که در موفقیت دور اول تأثیر معینی داشت نیز از ترکش مدیریت نامنسجم و هرج‌ و مرج زده بعدی در امان نماند. پس از موفقیت اولیه ادغام شین‌بت، سازمان امنیت داخلی اسرائیل، در ردیابی زنجیره ابتلا و هشدار و هدایت مبتلایان به سوی قرنطینه، این مأموریت لغو شد. با بالاگرفتن دوباره موج ابتلا ولی دوباره شین‌بت مأموریت یافت که به شناسایی افراد مبتلا برود.

در دور اول بسیاری از اسرائیلی‌ها دغدغه ناشی از ضبط و کاربرد احتمالاً سوء اطلاعات شخصی خود توسط شین‌بت را به نفع سلامتی خود غمض عین کردند. در دور دوم مأموریت ولی بدبینی‌ها به کار شین‌بت هم بالا گرفته است.

این بدبینی و نارضایتی ورای همان دغدغه اولیه در ارتباط با حریم شخصی، به تشخیص‌های نادرست در شناسایی افراد مبتلا هم برمی‌گردد. مقام‌های امنیتی ابایی ندارند اذعان کنند که روش‌های ردیابی آنها به درد شناسایی‌‌های فردی (این یا آن تروریست) می‌خورد و در کار شناسایی و ردیابی جمعی تخصص و تجربه لازم را ندارند، به خصوص که شماری از شهروندان هم با اتکا به «خلاقیتشان» دائماً ترفندهای گریز از رادار شناسایی را به‌روز می‌کنند.

این نیز هست که شماری از شناسایی‌شدگان در این دور، به سبب فشار اقتصادی تن به قرنطینه نمی‌دهند، به خصوص که اجرای بخش قابل اعتنایی از قول و قرارهای دولت برای کمک به وضعیت معیشت خانواده‌های نیازمند با اختلال همراه بوده یا محقق نشده است.

در یک همه‌پرسی تازه ۵۵ درصد خانوارهای اسرائیلی گفته‌اند که نمی‌دانند به لحاظ مالی چگونه تا آخر ماه سر کنند. اعتصاب کادر درمانی برای اعتراض به سیاست‌های زیگزاگی دولت که به پرشدن بیمارستان‌ها از بیماران کرونایی و فشار بی‌سابقه بر پزشک و پرستاران انجامیده هم جنبه دیگری از بحران کنونی است.

دو جنبه برجسته از سوءمدیریت

در مجموع مدیریت دولت اسرائیل از دو جنبه دارای ضعف تلقی می‌شود، از یک سو در برچیدن زودرس محدودیت‌ها و به شکست‌کشاندن موفقیت ماه‌های اول و از دیگر سو به سبب مدیریت نامنسجم کنونی که دولتمردان سیاسی کمتر به حرف متخصصان بهداشتی و درمانی توجه کرده‌اند و دستاوردهای دور اول مقابله با کرونا را هم در سایه قرار داده‌اند.

همه این مسائل سبب شده که موجی از اعتراض و تظاهرات در اسرائیل شکل بگیرد که در ده سال گذشته کم سابقه است و رفتن نتانیاهو که پرونده مربوط به اتهام فسادش هم این روزها در دستگاه قضایی در دست بررسی است به خواست بخشی از جامعه بدل شود.

در چنین شرایطی بروز چنددستگی بیشتر در دولت و مجلس، ابهام در تصویب بودجه کشور تا قبل از اواسط شهریور که ناکامی در آن به طور اتوماتیک به انحلال مجلس منجر می‌شود و اسرائیلی‌ها برای بار چهارم ظرف یک سال باید به پای صندوق‌های رأی بروند، و نیز بروز تنش‌های بیشتر در ارتباط ایران و حزب‌الله و سوریه هم دغدغه‌ مضاعفی است.

تا آنجا که به واکنش به کل انتقادها و اعتراضات به مدیریت کرونایی دولت برمی‌گردد، بینامین نتانیاهو هفته پیش، رامی گامزو رئیس یک بیمارستان بزرگ تل‌آویو را که نقشی محوری در مقابله کرونا داشته به هماهنگ‌کننده (ستاد) مقابله با این همه‌گیری برگماشت. او قرار است اختیارات کاملی در زمینه میزان و ابعاد تست کرونا، نحوه پیگیری زنجیره ابتلا، سیاست‌های قرنطینه‌ای و نیز تعیین محدودیت‌ها در این یا آن فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. کسانی که قبلاً برای این کار نامزد شده بودند، از جمله از این که دولت به طور واقعی این اختیارات را محول کند تردید داشتند و از قبول ماموریت امتناع کردند.

این که این برگماری مدیریت بحران کرونا را منسجم‌تر و کاراتر کند و نام اسرائیل را در مقابله با این همه‌گیری پس از یک دوره بدنامی دوباره در میان کشورهای موفق قرار دهد، سؤالی است که برای پاسخ به آن باید منتظر ماند.

XS
SM
MD
LG