انتصاب حمید شاهآبادی به ریاست تلویزیون در صداوسیما که از آن به «معاونت سیما» یاد میشود، تازهترین نمونهٔ نمادین از حیات گونهای انحصاری از اُلیگارشی قدرت بهجای جمهوری در نظام «جمهوری اسلامی» است.
حمید شاهآبادی، نوه آیتالله شاهآبادی که استاد آیتالله خمینی بود و پسر مهدی شاهآبادی که از دوستان آیتالله خامنهای بود و پس انقلاب نماینده مجلس شد و برادر نصرالله شاهآبادی که عضو خبرگان رهبری بود، با حکم شوهرخواهرش، عبدالعلی علیعسکری که به فرمان خامنهای رئیس صداوسیماست، به معاونت سیما منصوب شد.
اصطلاح الیگارشی را بهطور ساده برای تبیین نوعی نظام سیاسی بهکار میبرند که در آن گروهی کمشمار با روشهای غیردموکراتیک حکومت میکنند و به تأمین هرچه بیشتر منافع خود میاندیشند.
آیتالله محمدعلی بیدآبادی اصفهانی مشهور به شاهآبادی (درگذشته ۱۳۲۸) از علمای تهران و قم بود گفته میشود آیتالله خمینی هفت سال نزد او شاگردی کرد.
پس از انقلاب، وقتی فرزند شاهآبادی که از دوستان علی خامنهای بود و با حمایت حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز بهنمایندگی مجلس شورای اسلامی رسیده بود و هنگام یک بازدید از مناطق جنگی کشته شد، آیتالله خمینی از پدر او اینگونه یاد کرد: «حقاً حق حیات روحانى به اینجانب داشت، که با دست و زبان از عهده شکرش برنمىآیم».
علی خامنهای هم که در آن زمان رئیسجمهور بود، مهدی فرزند آیتالله شاهآبادی را «برادر و همسنگر دیرین» خواند و نوشت: «شهادت این برادر و همسنگر دیرین را به حضور امام عزیز و بزرگوار و به جامعه روحانیت مبارز تبریک و تسلیت میگویم.»
آیتالله شاهآبادی فرزند دیگری هم داشت به نام نصرالله که شیفته علی خامنهای بود و عضو مجلس خبرگان رهبری، اما اسفند سال ۹۶ بهدلیل بیماری درگذشت.
نصرالله شاهآبادی دو سال پیش از مرگ در مصاحبهای درباره سابقه آشنایی با علی خامنهای گفته بود: «ایشان که در مشهد بودند، ما خیلی علاقهمندشان بودیم. شخصیت مرتب و منظم و البته خوشگل و خوشسیمایی بودند که الان هم هستند.» و تأکید کرده بود که خامنهای «از نظر دینی مقدم بر تمام نظام» است و «اگر در جمهوری اسلامی فقط یک نفر دلش برای دین بسوزد، او فقط حضرت آقاست».
و اما مهدی شاهآبادی، فرزند آیتالله و برادر نصرالله که نماینده مجلس بود و سال ۱۳۶۳ در ۵۴ سالگی هنگام بازدید از جزیره مجنون کشته شد، حداقل یک دختر و یک پسر از خود به یادگار گذاشت.
دختر مهدی شاهآبادی همسر عبدالعلی علیعسکری است که در پی فشار به محمد سرافراز برای کنار کشیدن از ریاست صداوسیما از سال ۱۳۹۵ بهفرمان خامنهای به ریاست این سازمان رسید.
پسر مهدی شاهآبادی هم حمید شاهآبادی است که بهتازگی با دستور آقای علیعسکری به معاونت سیما در صداوسیما منصوب شده است.
البته ترقی حمید شاهآبادی مراحلی هم داشت. نخستین سمتِ مهم او معاونت هنری وزارت ارشاد در دولت محمود احمدینژاد بود. پس از آن، در دولت نخست حسن روحانی، هم مشاور هنری وزیر ارشاد شد. سپس در سال ۱۳۹۵ به قائممقامی معاونت پژوهش، برنامهریزی و نظارت صداوسیما و سپس به ریاست مرکز طرح و برنامه این سازمان رسید. یک سال بعد، مهر ۹۶، حکم معاونت صدا (رئیس کل رادیو) برای او صادر شد و روز گذشته، ۱۶ مهر ۹۹، به مقامی بسیار مهمتر گماشته شد؛ معاونت سیما یا رئیس کل شبکههای تلویزیونی صداوسیما.
بهدلیل مخفیکاری و ارتباطات اغلب پنهان میان مدیران در جمهوری اسلامی، طبعاً موارد بسیاری وجود دارد که افکار عمومی از آنها بیاطلاع است، اما برای درک ساختار گونهای انحصاری از یک الیگارشی قدرت در جمهوری اسلامی همین یک نمونه شاید بسنده باشد.
حتی بدون نگاه انتقادی به عملکردها، صِرف این شکل از رشد و جابهجایی در حلقه قدرت نشان میدهد که این الیگارشی چگونه با به قدرت رسیدن آیتالله خمینی بهتدریج نضج گرفت و فرهنگ آقازادگی که از گذشتههای دور در سنت روحانیت شیعه جریان داشت، کمکم به راه و رسم حکومت در جمهوری اسلامی تبدیل شد؛ انتصاب صرفاً بر اساس انتساب.
با این وصف، اگر در آینده حمید شاهآبادی با فرمان علی خامنهای به ریاست صداوسیما منصوب شود – که احتمال آن هم کم نیست - و او شوهرِ خواهرش، عبدالعلی علیعسکری را بهمشاورتِ عالی خود برگزیند، نباید تعجب کرد.
در کنار اصطلاحاتی چون آریستوکراسی و اُلیگارشی که بهتعبیر ارسطو نوع فاسدِ آریستوکراسی است، شاید باید برای این نوع انحصاری از الیگارشی قدرت در نظامی که «جمهوری» را نیز در عنوان خود دارد، پی واژهای تازهای گشت یا شاید هم تعبیر درست آن همان «جمهوری اسلامی» باشد.