طنزنوشتهای از جلال سعیدی: بالأخره رضایت دادیم جلسه ستاد ملی کرونا در حضور ما برگزار شود. اولش قرار بود ما را توی یک محفظه شیشهای قرار دهند و اعضای ستاد زیارتمان کنند، اما گفتیم شبیه مراسم خداحافظی با حضرت امام در یخچال سوسیس و کالباس میشود و دشمنان سوءاستفاده میکنند.
آقای محمدی گلپایگانی اصرار داشت در این جلسه ابتدا چند نفر از اعضای ستاد کرونا بهخصوص دولتیها را وادار کنیم قبل از شروع جلسه در حضور ما سرود «رهبر ما خامنهای، تحت ولایت علی» را اجرا کنند و آقای نمکی وزیر بهداشت هم برایمان دکلمه احساسی بخواند، اما گفتیم به خاطر انتخابات آمریکا فعلاً صلاح نیست.
اگر این یارو بایدن انشاءالله تعالی انتخاب شد، در جشن پیروزی اجازه میدهیم همه هیئت دولت با هم برایمان سرودهای انقلابی بخوانند.
آقای وحید نگران سلامت ولی امر مسلمین (ما را میگوید) در این جلسه بود. اصولاً آقای وحید وقتی نگران ما شود، حتی ما هم نمیتوانیم بهراحتی برطرفش کنیم و مسئله جدی است.
در نهایت ایشان رضایت داد که هرکدام از حضار ۱۲ بار به نیت ۱۲ امام تست از ته حلق شوند و ۱۴ بار به نیت ۱۴ معصوم خونشان بررسی شود و در نهایت هم خود ایشان با کمک دکتر گلپایگانی هرجای آنها را خواست معاینه و بررسی کند تا نگرانیاش برطرف شود.
همچنین آقای وحید میگفت شخصاً اسم آن اعضای ستاد ملی کرونا را که از بیانات الهامبخش امام خامنهای (یعنی ما) یادداشت برنمیدارند یادداشت میکند تا بعد از جلسه حالشان را بگیرد. کلاً برطرف کردن نگرانیهای آقای وحید مهم است، چون دفعه قبل که ایشان نگران بود و کسی برطرفش نکرد، سه روز خودش را در زیرزمین بیت حبس کرده بود و تا خود شخص ما نرفتیم و کمی گلگاوزبان ته گلویش نچکاندیم، بیرون نیامد.
بعضی از اعضای بیت مثل آقایان حجازی و محمدی پیشنهاد دادند در همان جلسه، روحانی را برکنار و بازداشت کنیم تا همگان باعث و بانی مشکلات کشور را بشناسند، که آن را هم به جشن پیروزی در انتخابات آمریکا موکول کردیم تا یک وقت این مردک بنفش، آن پیروزی الهی-سیاسی را هم به نام خودش نزند و همگان بفهمند با رهبری داهیانه و مدبرانه ما آن پیروزی بزرگ به دست آمده است.
در طول جلسه هم در مورد کرونا به آقایان توصیه کردیم کارهایی که کمتر میکنند بیشتر بکنند، کارهایی که کمتر میکنند بیشتر بکنند و به طور کلی بیشتر بشود و بکنند.
آقای حداد عادل دیدار داشت و گزارش داد که تعدادی از نیروهای انقلابی برای ما لقب «حضرت ماه» را انتخاب کردهاند و در فضای مجازی از ما با این لقب یاد میکنند.
گفتیم از این عزیزان تشکر کنید، ولی مگر خورشید مرده بود؟ مثلاً اگر ما را مولای خورشید یا خورشید عالمتاب لقب میدادند، خار داشت؟ ایشان بر پیشانی خودش زد و چشمهایش پر از اشک پشیمانی شد. گفت واقعا نصیحتهای نورالنظام (یعنی ما) بسیار راهگشاست و من همین الان به دستگاههای امنیتی میگویم آب دستشان است زمین بگذارند و تهوتوی این توطئه بزرگ و توهینآمیز را که ظاهراً قصد تحبیب شما را با دادن لقب حضرت ماه داشت ولی در واقع یک دشمنی و هتاکی عظیم پشتش بود، دربیاورند.
آقای شیرازی از دفتر نظامی بیت گزارش داد که اخیراً چند مورد در نیروی انتظامی اتفاق افتاده که باید ما دستور بدهیم چهکار کنند. یکی آن مورد یک دختر معلومالحال آبادانی بود که رفته بود دم در خانه و حریم خانواده یک مدیر زحمتکش نظام و هتاکی کرده بود.
ظاهراً این دخترک گفته از مدیر مربوطه حامله است که خب امر پسندیدهای است و ما همیشه تشویق کردیم و اگر حامله نبود، محل اشکال در مدیر ما بود. بقیه موارد هم ظاهراً با اعترافات دختر حل شده و ما گفتیم فقط به طور کلی فرهنگ حاملگی ولایی در کشور خصوصا در مدیران نظام تشویق شود.
مورد دیگر یک معتاد مشهدی بود که دیگر از فرط مصرف مواد عمرش به دنیا نبوده و در حالی که توسط مأمورین خدوم نیروی انتظامی به تیر برق بسته شده بوده کمی با گاز فلفل و شوکر مرده. برایش یک فاتحه خواندیم و گفتیم از جانب ما از وزارت نیرو تشکر کنند که آنقدر خوب توانستهاند برق را در کشور گسترش دهند که ما همهجای کشور بحمدالله تیر برق داریم.
این مسئول دفتر استفتائات بیت هم ما را زخمی کرده. میگفت جوانی پرسیده من گیتار خریدهام ولی نه قصد نوازندگی دارم نه بلدم نه خوشم میآید، ولی دوستم میگوید جوانی که در اتاقش گیتار دارد کلاسش بالاست و دخترها به او لطف بیشتری دارند بهخصوص توی اتاق. حکمش چیست؟
گفتیم به شرط آنکه قبلش صیغه بخوانند و نیت افزایش باروری باشد، خرید گیتار محل اشکال نیست در غیر این صورت حتی مالیدن دست روی آن حرام است.
یکی دیگر پرسیده بود اگر در شامپو الکل باشد حکم آن چیست؟ گفتیم احوط آن است که اندکی بچشند. اگر کف پس دادند، اشکال ندارد. اما اگر کف کردند، اکتفا به رفع ضرورت جایز کنند و اماله بر عنین جمیع مسلمین رواست.