کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش در مصاحبهای که روز ۲۰ اسفند در وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی منتشر شد، گفته است که یکی از «مأموریتهای استنتاجی» ارتش، مشارکت «بسزا» در «برقراری امنیت در داخل شهرهایی» بوده که به گفته او در «ناآرامیهای دیماه ۹۷»، «دچار ناآرامی» شده بودند.
احتمالاٌ منظور او ناآرامیهای دیماه ۹۶ یا آبان ۹۸ بوده است، چون در دیماه ۹۷، ناآرامیهای گستردهای گزارش نشده که کنترل آن خارج از توان ناجا یا سپاه باشد که نیاز به «کمک» ارتش باشد. در آبان ۹۸ نیز گزارشهایی درباره اعزام به ارتش به شهرهایی چون سنندج یا کمک ارتش به حفاظت از برخی از اماکن دولتی منتشر شده بود.
بر اساس این مصاحبه، مأموریت ارتش در سرکوب ناآرامیها که «افتخار آمیز» توصیف شده، با موافقت و مجوز رئيس ستاد کل نیروهای مسلح ایران صورت گرفته است.
در این موافقت، نیروی زمینی ارتش فرصت سرکوب را میدان تمرین «نیروهای آموزشدیده و ولایی» ارزیابی کرده و ستاد کل نیروهای مسلح نیز این حوادث را میدان آزمایش برای ارتش ارزیابی کرده است.
علاوه بر این، گزارش این مأموریت به اطلاع رهبر جمهوری اسلامی رسیده و او «اوامر ویژهای» داده است. فرمانده ارشد ارتش نمیگوید دستورات ویژه خامنهای چه بوده ولی اعلام علنی مأموریت ارتش در سرکوب اعتراضهای مردم از طریق سایت خامنهای، پیامهای معناداری دارد:
ارتش بخشی از ساختار سرکوب است
فرمانده ارشد ارتش در این مصاحبه گفته است که مأموریتشان «استنتاجی» بوده است. به طور معمول فرماندهان ارتش میگویند مهمترین ماموریت ارتش، «مأموریت تصریحی» این نیرو در حوزه نظامی و دفاع از مرزها است، اما اگر بر اساس برخی مسائل و شرایط بحرانی، استتناج و نتیجهگیری شود که مثلا نیروهای امنیتی در زمینه سرکوب داخلی به کمک ارتش نیاز دارند، «مأموریتهای استنتاجی» تعریف و اجرا میشود. از این زاویه باید ارتش را جزو و مکمل ساختار سرکوب داخلی تعریف کرد.
فرمانده ارتش در این مصاحبه تاکید کرده است که «مطابق اوامر» خامنهای، ساختار جدیدی در ارتش بازطراحی شده و «یگانهای متحرک و هجومی، یگانهای واکنش سریع و یگانهای فنی و تخصصی» ایجاد شده است.
او نگفته است که کدام از یک یگانها در سرکوب ناآرامیها شرکت داشته یا ماموریت شرکت در سرکوب دارند ولی لحن و محتوای مصاحبهاش نشان میدهد خامنهای دخالت ارتش در سرکوب اعتراضات رضایت داشته و «بازطراحی» اصلی برای ارتش همین است.
عبارت بازطراحی از این منظر مهم است که ارتش در دهه ۶۰ نقش گستردهای در سرکوب نارآامیها داشت ولی در سالهای اخیر تلاش شده بود که شخصیت ارتش دور از مسائل سیاست داخلی نگه داشته شود.
بازگرداندن شخصیت و مأموریت ارتش به دهه ۶۰ و استفاده از آن به عنوان ابزار سرکوب در سیاست داخلی را در چارچوب یک فضای کلانتر میتوان درک کرد.
رهبر جمهوری اسلامی، ۶ آذر ۹۸، چند روز پس از ناآرامیهای بزرگ آبان ۹۸، به نیروهای بسیج توصیه کرد که مانند کمیتههای انقلاب اسلامی در دهه ۶۰، «در همه محلههای کشور» حضور دائمی داشته باشند.
گسترش گشتهای امنیتی بسیج در محلات با تکیه بر تجربه ارعاب و سرکوب کمیتههای انقلاب در دهه ۶۰، میتواند ضریب اطمینان رهبران نظام را برای افزایش قدرت سرکوب و بسط هستههای سرکوب محلهمحور افزایش دهد.
از این منظر، اضافه شدن ارتش به عنوان یک نهاد دیگر سرکوبگر قابل فهم است. هر چه نگرانی از اعتراض بیشتر شود، شبکه سرکوب گستردهتر میشود.
هضم ادبیات و روش ارتش در سپاه
در سراسر مصاحبه کیومرث پورحیدری با سایت دفتر نشر آثار خامنهای، ستایش از رهبر جلوی چشم خواننده برجسته شده است. فرمانده نیروی زمینی ارتش در نقطه اوج این چاپلوسیها میگوید: «ما امروز در رکاب پادشاه یا امیر مثل امرای حاشیهی خلیج فارس نیستیم. ما امروز به اعتبار ولی فقیه است که سربازان ولی فقیه، امام زمان(عج) و خداییم».
آقای حیدری که از آبان ۹۵ با حکم خامنهای، فرمانده نیروی زمینی ارتش شد، در شیرین زبانیهایی اینچنینی برای رهبر جمهوری اسلامی سابقه خوبی دارد و گزینه خوبی برای مصاحبه بوده است.
فروردین ۹۹ در کشاکش پامنبریهای معمول مقامهای جمهوری اسلامی، او گفت برای برای مقابله با کرونا رزمایش «لبیک یا خامنهای» برگزار کردیم. یکسال قبلتر هم گفته بود در راستای حرف خامنهای که سال ۹۴ گفت «اسرائيل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید»، بر «سر در تمامی پادگانهای نیروی زمینی [ارتش]، روزشمار نابودی اسرائیل نصب شده است».
فرمانده پیشین نیروی زمینی ارتش یعنی احمدرضا پوردستان که اکنون رئيس مرکز مطالعات و تحقیقات راهبردی ارتش است، ادبیات و زبان مدح و ستایشش شبیه کیومرث حیدری داشت.
این دو چهره، نماد نیروهایی از ارتش هستند که سابقه نظامیگری آنها به طور عمده در ارتش سپری شده و ذهن و ادبیات سیاسی آنها به طور غالب با سپاه گره خورده است.
هر دو چهره مصاحبههای متعددی در ستایش سپاه و وحدت سپاه و ارتش دارند، ژست آمریکاستیزی را در صدر صحبتهایشان قرار میدهند، رجز و بلوف را فراموش نمیکنند، اهل خشم انقلابی هستند و میتوان آنها را نمادهای نسلی از ارتش دانست که برای جلب رضایت رهبر حکومت میکوشند تصویری سپاهیتر از ارتش به نمایش بگذارند.
کیومرث حیدری همچنین گفته است در سالهای اخیر ارتش از طریق فراخوان نیرو نمیگیرد، بلکه از طریق شناسایی نیروهای «ولایتمدار» بدنه خود را تقویت میکند.
این موضوع محدود به بدنه نیست. اساساً رشد و قدرتگیری فرماندهانی چون او که «ولایتمداری» ورد زبانشان است، نشان میدهد که رهبر جمهوری اسلامی پروژه شناسایی و مهرهچینی در میان فرماندهان ارتش برای «سپاه سازی» آن را هدایت میکند.
خروجی این پروژه را میتوان در بیانیه ارتش ایران در ۲۸ آبان پارسال دید که اعتراضهای آبان ۹۸ را «فتنه جدیدی علیه انقلاب» خواند و معترضان را «افراد مزدور یا فریب خورده» توصیف کرد یا سخنان عبدالرحیم موسوی، فرمانده ارتش، که مردم معترض «اغتشاشگرانی خواند که از آمریکا خط میگیرند» و ناآرامیهای آبان را «طراحیهای خبیثانه دشمنان» دانست و سرکوب معترضان را «مقتدرانه و هوشمندانه» توصیف کرد.
از این زاویه در پاسخ سؤال تکراری ارتش در کنار مردم است یا نظام، باید گفت اگر اوضاع بحرانی شود، خامنهای ارتش را تبدیل به سپاه سرکوب میکند.