حسن روحانی که هشت سال پیش با وعدههای معیشتی رنگارنگ و با شعار نجات اقتصاد ایران سکان ادارهٔ دولت را به دست گرفت، در شرایطی دفتر ریاستجمهوری را واگذار میکند که وضعیت اقتصادی کشور از هشت سال پیش بهمراتب بدتر شده است. سفرههای مردم حالا کوچکتر شده و مشکلات اقتصادی گریبان بسیاری از اقشار جامعه را گرفته است.
رادیو فردا در این مجموعهٔ ششقسمتی وضعیت معیشتی و اقتصادی امروز مردم ایران را بر اساس اطلاعاتی که با تحقیق میدانی و از طریق ارتباط با اقشار گوناگون جامعه در داخل ایران به دست آمده، بررسی کرده است.
در این گزارشها که فریدون خاوند، اقتصاددان، نیز بهعنوان کارشناس در آن حضور دارد، شاخصهای اقتصاد کلان از جمله رشد اقتصادی و تورم زیر ذرهبین قرار گرفته است.
مبنای اطلاعات این مجموعه آمار منتشرشده توسط نهادهای آماری داخل ایران از جمله مرکز آمار ایران، مرکز پژوهشهای مجلس و بانک مرکزی است و در مواردی که آمار داخلی منتشر نشده است، گزارشگر از منابع آماری بینالمللی معتبر همچون بانک جهانی و سازمان شفافیت بینالمللی استفاده کرده است.
در این مجموعه تلاش شده مفاهیم اقتصادی با زبانی ساده بیان شوند و بهدلیل توالی موضوعی گزارشها توصیه میکنیم آنها را به ترتیب تماشا کنید.
بسیاری از تصاویری که در این مجموعه میبینید، بهطور اختصاصی برای رادیو فردا تهیه شده است.
چکیدهٔ بخش پنجم با موضوع فقر
بین دارا و ندار خطی وجود دارد به نام خط فقر. اینکه کجای این خط قرار بگیریم، مهم است. تقریباً تمام کشورهایی که به وضعیت معیشتی شهروندانشان اهمیت میدهند، هر سال این خط را با دقت و بر اساس معیارهای استاندارد تعیین و به طور رسمی اعلام میکنند. تعیین دقیق این خط به سیاستهای فقرزدایی و اختصاص کمکهای معیشتی به اقشاری که در زیر این خط قرار میگیرند، کمک میکند.
در ایران بر اساس قانون برنامه پنج ساله پنجم مقرر شد سازمان برنامه و بودجه خط فقر را هر سال بهصورت پولی تعریف کند، اما این کار انجام نشد و هنوز هم انجام نمیشود. بنابر این برای تعیین خط فقر در ایران مشکلات زیادی وجود دارد.
دلیل آن خیلی ساده است، چون خط فقر در ایران بهشدت در حال اوج گیری است و چون بهلحاظ سیاسی اعلام خط فقر میتواند پیامدهای ناگواری برای نظام جمهوری اسلامی که به نام مبارزه با فقر و نابرابریهای اجتماعی به قدرت رسید، داشته باشد، مرکز آمار از اعلام این شاخص بسیار مهم خودداری میکند.
در چنین فضایی هربار عددی بهعنوان خط فقر مطرح میشود و منابع خبری داخل و خارج ایران آماری را در مورد خط فقر منتشر میکنند. بعضی از همین منابع سال گذشته بین ۶۰ تا ۷۰ درصد جمعیت ایران را زیر خط فقر اعلام کردند؛ آماری که صحت آنها به دلیل نبود مرجع واحد و معیارهای اندازهگیری متفاوت مورد تردید قرار میگیرد.
با این حال، بر اساس تعریف بانک جهانی، اگر کسی بهطور روزانه درآمدش کمتر از یک دلار و نود سنت باشد، گرفتار فقر مطلق است. یعنی ندارد بخورد، ندارد بپوشد، سقف بالای سرش آسمان است و مرکبش پای پیاده.
این ملاک سنجش پولی از بررسی وضعیت زندگی در پانزده کشور از فقیرترین کشورهای جهان به دست آمده است.
فریدون خاوند میگوید در بین کشورهای در حال توسعه با سه دسته از کشورها روبهرو هستیم. کشورهای رو به توسعهٔ بسیار فقیر که همین یک و نه دهم دلار است. کشورهای دارای درآمد متوسط که سه و دو دهم دلار است و کشورهای در حال توسعهٔ دارای درآمد بالا که خط فقر برای اینها پنج و نیم دلار است.
ایران جزو کشورهای در حال توسعهٔ دارای درآمد متوسط است. برای یک خانوار چهار نفری یعنی سه و دو دهم ضربدر چهار، به دلار، که اگر با نرخ ارز در بازار آزاد محاسبه کنیم، میشود بین ۷ تا ۹ میلیون تومان در ماه.
دو سال پیش مرکز پژوهش های مجلس که منتقد جدی دولت است، خط فقر را برای یک خانوار چهار نفره در تهران حدود چهار و نیم میلیون تومان اعلام کرد. اگر حتی همین رقم را با توجه به افزایش تورم در دو سال گذشته بهروزرسانی کنیم، باز هم عدد نهایی از آنچه محاسبه کردیم دور نخواهد بود.
حسن روحانی در ابتدای فعالیت دولتش گفت: من خودم چون سالها در فقر و گرفتاری مالی زندگی کردم، میدانم فقر یعنی چه. کاری کنیم که مردم به این یارانه ۴۵ هزارتومانی اصلاً احتیاج نداشته باشند.
حسن روحانی همچنین میگفت: صدقه گرفتن افتخار نیست، صدقه دادن افتخار است. من میخواهم کاری کنم که دولت دستش را جلوی مردم دراز کند، نه اینکه مردم عزیز ما جلوی دولت دست دراز کنند.
اما در این گزارش میبینید که مردم ایران در نتیجه سیاستهای دولت و حکومت تا چه اندازه فقیرتر شدند و چه اقشاری در همین سالهای اخیر به زیر خط فقر کشیده شدند.