این روزها حرف و حدیث زیادی درباره دستیابی طالبان به تسلیحات بازمانده آمریکایی در افغانستان و انتقال برخی از آنها به ایران مطرح شده است.
در هفتههای گذشته، آمارهای گوناگونی از منابع متعدّد درباره حجم و ارزش این سلاحها، شکّ و شبهه زیادی را درباره اهداف آمریکا و خروج شتابزده آن از افغانستان ایجاد کرده است. حتی کاندولیزا رایس، وزیر خارجه پیشین آمریکا، در اظهار نظری درباره این رویداد گفت که خروج شتابزده آمریکا از این کشور باعث قدرت گرفتن دوباره طالبان شده و اینکه آمریکا باید سالهای سال در آن کشور باقی میماند.
این در حالی است که دولت ترامپ در پیگیری سیاست خروج از افغانستان، گفتوگو با طالبان را آغاز کرد و به تبع آن به طالبان مشروعیت داد و در واقع به این درسِ فراگرفته کشورهای غربی صحّه گذاشت که قدرت نظامی حلّال همه مشکلات نیست.
آنچه مسلم است ارتش افغانستان بیهیچ مقاومت ملموسی از هم پاشید و شبهنظامیان طالبان با تصرف اکثر خاک افغانستان، به یک قدرت نظامی انکارناپذیر بدل شدهاند.
تسلیحات آمریکایی بازمانده
تسلیحات آمریکایی بازمانده در افغانستان را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ بخش بسیار کوچکی از این تسلیحات متعلق به نیروهای آمریکایی بود که به خاطر ضیق وقت، ارجحیت داشتن تخلیه غیرنظامیان و نظامیان از کابل، و اینکه هزینه ترابری آنها بیشتر از ارزش آنها بود، در فرودگاه این شهر رها شد.
بخش دیگر، که در واقع بزرگترین و مهمترین بخش بود، شامل سلاحهایی میشد که آمریکا در عرض ۲۰ سال حضورش در افغانستان، در راستای برنامههای سازماندهی، آموزش و تسلیح ارتش این کشور، در اختیار یکانهای آن قرار داد.
نیروهای آمریکایی و ناتو، در اوایل ژوئیه با تخلیه پایگاه بگرام و برخی دیگر از مراکز خود، اداره آنها را به ارتش افغانستان واگذار کردند. آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا هم چند هفته قبل از ۳۱ اوت، ضربالاجل خروج از افغانستان، به تدریج پایگاهها و مراکز خود را در افغانستان، از جمله «پایگاه عقاب» که مرکز آموزش نیروهای ضد تروریسم سازمانهای اطلاعاتی افغانستان بود، منهدم کرد.
تسلیحات بازمانده در فرودگاه کابل و اطراف
آمریکا طی دو هفته بیش از ۱۰۰ هزار نفر را از طریق فرودگاه بینالمللی کابل تخلیه کرد. نیروهای آمریکایی قبل از ترک افغانستان چندین هواپیما، خودروی زرهی و سامانههای پدافند هوایی مجهز به تکنولوژی پیشرفته را که نتوانستند با خود از افغانستان خارج کنند، تخریب کردند.
به گفته ژنرال مککنزی، فرمانده سنتکام، ۷۳ فروند هواپیما و بالگرد، ۲۷ خودروی «هاموی»، ۷۰ دستگاه خود روی «اِم رَپ» (مقاوم در مقابل مین و بمبهای کنار جادهای و عملیات کمین، به ارزش هر دستگاه یک میلیون دلار)، و چند سامانه «سی رَم» (سامانه مقابله با حملات توپخانهای، راکتی و خمپارهای) را که برای حفاظت فرودگاه و اطراف آن مستقر کرده بودند، از کار انداختند. سامانه «سی رَم»، روز دوشنبه ۳۰ اوت، یک حمله راکتی شاخه خراسان داعش علیه فرودگاه کابل را خنثی کرد.
آمارهای پراکنده تسلیحات آمریکایی در ارتش افغانستان
در روزهای اخیر آمار و ارقام گوناگون از منابع متنوع برای بازههای زمانی مختلف در رسانههای نوشتاری و اجتماعی درباره این تسلیحات انتشار یافته است. در مجموع آمار جامعی درباره تسلیحات آمریکایی در افغانستان وجود ندارد. از این رو، آمارها و ارقام انتشاریافته با اینکه رگههایی از حقیقت و اطلاعات مفید را در بر دارند، ولی برخی از نکات حیاتی و واقعیتها را عیان نمیکنند.
بر پایه آمار برخی از همین رسانهها و اظهارات سیاستمداران منتقد دولت فعلی آمریکا، «پرزیدنت بایدن سلاحهای کارآمد به ارزش بیش از ۸۰ میلیارد دلار به طالبان هدیه داده است».
برخی از رسانهها از قول مقامهای آمریکایی کل هزینههای نظامی آمریکا برای آموزش و تسلیح ارتش افغانستان را ۸۳ میلیارد دلار گزارش کردهاند.
رویترز در گزارشی آورده است که بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷، آمریکا سلاحها و تجهیزاتی به ارزش ۲۸ میلیارد دلار به افغانستان واگذار کرد؛ از جمله توپ، راکت، دوربینهای دید در شب، و حتی پهپادهای کوچک برای جمعآوری اطلاعات.
به گزارش بازرس کل آمریکا در امور بازسازی افغانستان، تحویل تسلیحات به ارتش افغانستان حتی تا تابستان گذشته ادامه داشت و ارزش اقلام تحویل داده شده در عرض دو ماه ژوئن و ژوئیه سال گذشته، افزون بر ۲۱۲ میلیون دلار بود که از هواپیمای جنگنده تا گلولههای آموزشی و پیراهن نظامیان افغانستان را شامل میشد.
سایت دویچه وله در گزارشی میگوید از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷، آمریکا ۷۵ هزار و ۸۹۸ نفربر، ۵۹۹ هزار و ۶۹۰ قبضه سلاح، ۱۶۲ هزار و ۶۲۳ قطعه دستگاههای مخابراتی، ۲۰۸ هواپیما، و ۱۶ هزار و ۱۹۱ وسیله برای کشف و ردگیری به افغانستان فرستاد.
همین سایت آورده است که از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹، آمریکا هفت هزار و ۳۵ قبضه سلاح، چهار هزار و ۷۲ نفربر نظامی، ۲۰ هزار و ۴۰ نارنجک دستی، دو هزار و ۵۲۰ بمب و هزار و ۳۹۴ نارنجکانداز به افغانستان تحویل داده است.
در برخی گزارشها، شمار تفنگهای تهاجمی ارسالی به افغانستان ۳۵۸ هزار و ۵۳۰ قبضه، شمار مسلسلها ۶۴ هزار و ۳۶۳ قبضه، خودروی زرهی هاموی ۲۲ هزار و ۱۴۷ دستگاه، هلیکوپترهای «بلک هوک یو اچ ۶۰» ۳۳ فروند، و هواپیماهای تهاجمی «سِسنا آ سی ۲۰۸»، ۱۰ فروند ذکر شده که به نظر میرسد این آمار از یک گزارش سال ۲۰۱۷ «اداره محاسبات آمریکا»، به ترتیب برای بازههای زمانی از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۶، ۲۰۰۳ و از ۲۰۰۳ تا ژوئن ۲۰۲۱ گرفته شده باشد.
جدا از پراکندگی و نامنسجم بودن آمارهای انتشار یافته، هیچکدام از این آمارها نشان نمیدهند که چه تعدادی از این سلاحها و تجهیزات در اواسط ماه اوت که طالبان اکثر مناطق افغانستان را تصرف کرد، آماده به کار بودند. بیشک برخی از سلاحهای یاد شده، طی عملیاتهای مختلف ارتش افغانستان و درگیریهای با طالبان از بین رفتهاند. عمر قانونی برخی از تسلیحات هم باید به پایان رسیده باشد.
به گزارش وبسایت دیپلمات، متعاقب توافقنامه دوحه در فوریه ۲۰۲۰ بین آمریکا و طالبان در قطر، آمریکا کمکهای تکنیکی و لجستیکی خود به ارتش افغانستان را به شدت کاهش داد و دولت بایدن نیز همین روش ادامه داد. این کار صدمه جدی به کارایی نیروی زمینی و هوایی ارتش افغانستان وارد کرد.
به گزارش رویترز، با پیشروی طالبان، خلبانان افغانی بین ۴۰ تا ۵۰ هواپیما و بالگرد را به ازبکستان بردند. ضمناً برخی از هواگردهای ارتش افغانستان که پیشتر برای تعمیرات اساسی به آمریکا فرستاده شده بودند، در آمریکا باقی خواهند ماند.
تواناییهای محدود طالبان
سلاحهای بازمانده آمریکایی در افغانستان در سطحی نیستند که تأثیری در موازنه استراتژیک در منطقه داشته باشند. ارتش افغانستان به این سلاحها مجهز شده بود که با طالبان و یا گروههای دیگر در یک جنگ نامنظم در داخل خاک خود مقابله کند، و نه برای عملیات تهاجمی در خارج از مرزهای افغانستان، یا علیه کشورهای همسایه.
در میان تسلیحات بازمانده، سلاحهای دوش-پرتاب وجود ندارد تا طالبان و یا دیگر گروهها از آنها برای عملیات تروریستی و علیه هواپیماهای غیرنظامی استفاده کنند.
با این همه، سلاحهای بازمانده میتواند توسط طالبان به عنوان وسیلهای برای سرکوبی داخلی و علیه مخالفان به کار گرفته شود. داشتن این سلاحها نمیتواند طالبان را یک باره به یک نیرویی تبدیل کند که قابلیت اجرای عملیات برونمرزی را داشته باشد.
بعید است که طالبان با توجه به تواناییهای محدودش بتواند از برخی از اقلام بهجامانده، مانند بالگردهای بلاکهوک، استفاده کند که تعمیر و نگهداری آنها به مهارتهای تکنیکی بالایی نیاز دارد. ضمن اینکه برخی از هواگردها را بدون آموزش بسیط خلبانان نمیتوان به پرواز در آورد.
با این حال سلاحهای انفرادی و معمولی، مانند تفنگ و مسلسل، را میتوان برای مدتهای طولانی و با حداقل تعمیرات استفاده کرد. به نحوی مشابه میتوان خودروهای معمولی را هم با داشتن قدری دانش مکانیکی و تعمیرات و ابتکار برای مدتها به کار گرفت. اما تعمیرات و نگهداری هواپیماهای مجهز به حسگرهای کامپیوتری و یا خودروهای زرهی، هم به قطعات ویژه نیاز دارند و هم تعمیر و نگهداری آنها پیچیده است و هم برای حفظ کارایی نرمافزارهای آنها باید به روزرسانی شود.
به گفته ژنرال جوزف وُتِل، فرمانده پیشین سنتکام، بسیاری از سختافزارهای نظامی بهجامانده از جمله هواپیماهای به غنیمت گرفته شده، مجهز به تکنولوژی محرمانه و طبقهبندی شده نیستند.
در ضمن گزارشها حاکی از آن است که چند هفته قبل از پیشروی طالبان به سوی کابل، آمریکا شماری از اقلام مهم نظامیاش در افغانستان را به آمریکا و دیگر کشورهایی که در آنها پایگاه دارد، انتقال داده بود، از جمله ۱۴ باتری سامانه «سی رَم» با ارزش ۱۴۴ میلیون دلار، و پنج «وسیله نقلیه تاکتیکی متوسط» موسوم به «اِف اِم تی وی».
انتقال تسلیحات آمریکایی به ایران
چندی پیش بر پایه عکسهایی که در شبکههای اجتماعی انتشار یافت، تعدادی خودروی زرهی آمریکایی که به ارتش افغانستان تعلق داشت، در ایران دیده شده است. عکسهای دیگری هم در توئیتر حکایت از انتقال خودروهای زرهی «هاموی» آمریکایی با کشندههای ایرانی دارد.
ژنرال بسمالله محمدی، سرپرست وزارت دفاع دولت برکنارشده افغانستان، هم در توئیتی با انتشار یکی از این عکسها، نوشت: «همسایه بد، ایران. روزهای بد افغانستان ابدی نیست».
به گزارش برخی از رسانههای جمهوری اسلامی، با پیشروی طالبان و حرکت موج وسیع پناهجویان افغان به طرف مرزهای ایران، شمار بسیار زیادی از پرسنل نظامی مستقر در استان هرات افغانستان نیز با ساز و برگ نظامی خود به ایران پناهنده شدند. از این رو، به نظر میرسد تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی در ارتباط با سلاحهای نظامی پناهجسته افغانستان باشد.
برخی از مقامهای جمهوری اسلامی از عودت این سلاحها به افغانستان سخن گفتهاند، ولی اطلاعاتی از تعداد و نوع این سلاحها منتشر نشده است.
در شرایط کنونی ادارات دولتی افغانستان فلج شدهاند، دولتی بر سرکار نیست و بسیاری از شهروندان افغانستان مشاغل شغل و درآمد خود را از دست دادهاند و هرج و مرج بر کشور حاکم است. در چنین شرایطی امکان انتقال برخی از تجهیزات نظامی آمریکایی مورد علاقه جمهوری اسلامی از افغانستان، به دست ناراضیان نظامی و یا افراد غیرنظامی فرصتطلب وجود دارد.
در حال حاضر جمهوری اسلامی نظر مساعدی به طالبان دارد. صادرات سوخت به افغانستان را از سر گرفته و طالبان از ایران و کشورهای چین و روسیه و ترکیه و قطر دعوت کرده که برای شرکت در مراسم اعلام دولت جدید افغانستان حضور داشته باشند.
سلاحهای آمریکایی بازمانده در افغانستان، برای طالبان فایده راهبردی ندارند ولی برخی از آنها میتواند در زمینه مهندسی معکوس، الگوبرداری و بهینهسازی سلاحهای موجود در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، مفید باشند. صنایع نظامی ایران در این زمینه تجربههای خوبی را در ارتباط با سلاحهای دریافتی از چین و یا سلاحهای غربی به ارث رسیده از زمان شاه کسب کرده است.
در میان تسلیحات آمریکایی موجود در افغانستان خودروی زرهی «اِم رَپ»، سامانههای «سی رَم» و تجهیزات انفرادی از جمله تفنگهای تکتیرانداز، دوربینهای دید در شب و همچنین سایتهای نشانه روی میتواند برای صنایع نظامی ایران مفید باشد.
اینکه طالبان بخواهد با جمهوری اسلامی همکاری نظامی داشته باشد، خود تابعی از روابط سیاسی آنها خواهد بود، ولی در زمینه روابط نظامی، پاکستان و ترکیه در صف مقدم قرار دارند و جمهوری اسلامی باید آخرین گزینه طالبان باشد.
فعلاً طالبان با همه همسایگانش خوشرویی میکند و چنین مینمایاند که طالبان ۲۰ سال پیش نیست و بر آن است که اختیار کامل افغانستان از جمله ولایت پنجشیر را به دست گیرد.
اینکه پس از این، طالبان «امارت اسلامی افغانستان» را به چه سمتوسویی خواهد برد و روابطش با ایران چگونه خواهد بود، معلوم نیست، ولی احتمال اینکه برداشت و ایستار جمهوری اسلامی از حکومتداری و حکمرانی، در افغانستانِ طالبان خریدار داشته باشد، ناچیز است.