ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور اسلامی ایران روز چهارم شهریورماه در نخستین جلسه دولت سیزدهم با اشاره به وعده انتخاباتی خود مبنی بر ساخت یک میلیون مسکن در سال گفت که این وعده «باید در میدان عمل تحقق پیدا کند».
او همچنین از وزیر مسکن و شهرسازی خواست تا این موضوع را «با حساسیت و جدیت» دنبال کند تا «این وعده تحقق یابد».
آیا این وعده ابراهیم رئیسی تحققپذیر است؟ و با درخواست از وزیر مسکن و شهرسازی و اقدامهای دستوری میتوان مشکل مسکن در ایران را حل کرد؟
نگاهی کلی به اقتصاد ایران و سابقه این وعده در دولتهای گذشته نشان میدهد که این سخنان ابراهیم رئیسی، وعدهای گمراهکننده است؛ وعدهای غیرکارشناسی و بیاعتنا به وضعیت اقتصادی کنونی در ایران، که اساساً بسترهای لازم برای تحقق و پیگیری آن فراهم نیست.
ابراهیم رئیسی، پیشتر و در جریان رقابتهای انتخاباتی در خردادماه گذشته نیز وعده داده بود که در صورت پیروزی در انتخابات، سالانه یک میلیون مسکن احداث خواهد کرد. او از جمله، شامگاه ۲۳ خردادماه در گفتوگو با بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دو در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ضمن تأکید بر این وعده، درباره امکان تحقق آن گفت: «ما زمین کم نداریم و اطراف شهرها پر از زمین است که در اختیار دستگاههای مختلفی است و این زمینها باید آزاد شود».
در همین راستا، رستم قاسمی روز هفتم شهریور درباره برنامههای وزارت راه و شهرسازی در دولت سیزدهم گفت که «توان مهندسی، فنی و شرکتهایی که عملا بتوانند یک میلیون مسکن را بسازند، در کشور وجود دارد».
مسئولان جمهوری اسلامی از سالها پیش ساخت یک میلیون مسکن در سال را وعده دادهاند. دولت محمود احمدینژاد نیز در طرح «مسکن مهر» قصد داشت تا چهار میلیون مسکن احداث کند و گفته بود که با اجرای این طرح، «مشکل مسکن در ایران به طور کلی برطرف میشود». وعدهای که نه تنها تحقق نیافت بلکه بسیاری از واحدهای مسکونی ساخته شده در حاشیه شهرها از ابتداییترین امکانات زندگی همچون آب، برق، تلفن و زیر ساختهای لازم نظیر درمانگاه و مدرسه محروم بودند.
طرح «مسکن مهر» در حالی به موفقیت نرسید که بهای نفت در دولت احمدینژاد به بیش از بشکهای ۱۰۰ دلار و مجموع درآمد ارزی نیز به بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار رسیده و از این لحاظ، دولت وقت از امکانات مالی گستردهای برای تحقق آن برخوردار بود.
در دولت حسن روحانی هم بحث مسکن ملی یا «مسکن اجتماعی» مطرح شد. عباس آخوندی، وزیر وقت مسکن و شهرسازی در فروردین ماه سال ۱۳۹۳ گفته بود که
«مسکن اجتماعی» مشخصاً «برای گروههایی با پایینترین سطح درآمد» هدف گذاری شده است. این طرح نیز بدون نتیجه مشخصی به بایگانی سپرده شد به طوری که بازار مسکن طی یک سال گذشته، در رکود شدیدی به سر میبرد؛ بر اساس گزارش بانک مرکزی، متوسط قیمت خانه در اردیبهشت امسال نسبت به ماه مشابه پارسال نزدیک به ۷۰ درصد رشد داشته و شمار معاملات مسکن نیز ۶۵ درصد کاهش داشته است. طبق آمارهای رسمی، قیمت مسکن طی هشت سال گذشته بیش از هشت برابر شده است.
حالا ابراهیم رئیسی، مجدداً ساخت سالانه یک میلیون مسکن را وعده میدهد؛ وعدهای که بدون در نظر گرفتن شرایط کلی اقتصاد ایران، وضعیت بازار مسکن و همچنین امکان تأمین بودجه برای انبوهسازی، عملاً سرنوشتی جز وعدههای پیشین نخواهد داشت.
وبسایت «اقتصاد ۲۴» در گزارشی احداث سالانه یک میلیون مسکن را «وعدهای تخیلی» نامید و نوشت که بهتر است دولت به جای چنین وعدههایی «تکلیف انجماد در بازار مسکن و واحدهای احتکار شده را مشخص کند».
تعداد خانههای خالی بین دو سرشماری سال ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ بیش از ۴ و نیم برابر افزایش پیدا کرده به طوری که در حال حاضر، حدود دو و نیم میلیون واحد مسکونی خالی از سکنه در ایران وجود دارد که این رقم، ۱۰ برابر آمار موجود در انگلیس است.
وبسایت «تجارت نیوز» هم در گزارشی نوشت که دولت ابراهیم رییسی، «برای اجرای این طرح باید روزانه دو هزار و ۷۴۰ واحد مسکن را به متقاضیان تحویل دهد». بر اساس محاسبات این گزارش، حتی با اجرای این طرح، «۱۶۸۰ هزار میلیارد تومان به اقتصاد کشور تزریق میشود» و اقتصاد ایران به جای جهش مسکن با «جهش تورم» مواجه خواهد شد.
این وعده بویژه امکان تأمین بودجه آن، از سوی شماری از مقامهای مسوول در جمهوری اسلامی نیز با شک و تردیدهای جدی مواجه شده است. از جمله، سعید محمد، فرمانده پیشین قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، گفت که برای تحقق این وعده «حداقل ۵۰۰ هزار میلیارد تومان پول نیاز است» و این رقم «پنج برابر بودجه عمرانی کشور است».
به گفته وی، تزریق چنین عددی «تورم وحشتناک ۳۰ تا ۴۰ درصد بیش از نرخ تورم بالای کنونی را در پی دارد» و «چنین پولی اصلا در دسترس نیست».
از سوی دیگر و به باور شماری از کارشناسان، پیگیری این وعده اگرچه بخشهایی همچون صنایع سیمانی، فولادی و کاشیسازی را با جهش مواجه میکند اما عملاً سایر صنایع و بخشها با رکود بیشتر مواجه میشوند که ضربه مضاعفی بر اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت.
در کنار همه اینها، بازار مسکن، یک بازار چند وجهی و متاثر از وضعیت کلی اقتصاد است. در شرایط تحریمهای بینالمللی علیه ایران، رکود و تورم ۵۰ درصدی و همچنین کاهش شدید قدرت خرید خانوارها حتی برای تامین مایحتاج ضروری روزمره نمیتوان انتظار داشت که بازار مسکن به صورت مجزا و دستوری با رشد و افزایش انگیزه برای سرمایهگذاری و داد و ستد مواجه شود.
تنها در طول سه سال گذشته قیمت مصالحی مانند فولاد، سیمان، لوله و سایر مصالح ساختمانی بیش از ۶ تا ۷ برابر افزایش یافته است و این در حالی است که با توجه به نرخ تورم و بیثباتی اقتصادی در ایران، سقف حمایتهای بانکی نیز نمیتواند منابع مالی لازم برای خرید خانه را پوشش دهد.
از این رو، وعده ابراهیم رئیسی مبنی بر تحقق ساخت یک میلیون مسکن در سال، وعدهای تحققناپذیر است؛ وعدهای که سالهاست به گوش میرسد اما نه تنها تحقق نیافته بلکه با مشخصات کلی اقتصاد ایران و بسترهای لازم برای تحقق آن، همخوان نیست.