طنزنوشتهای از جلال سعیدی
خبر رسید مرحوم آقای ریشهری به محض ورود به برزخ ناپدید شده است. بسیار نگران شدیم. بههرحال ایشان فردی بسیار انقلابی بود، در حدی که اوایل انقلاب میخواست نام فامیلش را از ریشهری به ریروستایی تغییر دهد تا روستاییان عزیز احساس عزتمندی بکنند.
به مرحوم احمدآقا زنگ زدیم و گفتیم در ماجرای ناپدید شدن ایشان احتمالاً پای ضدانقلاب در میان باشد. اما بعد خبر رسید ایشان، به محض ورود، به بیت مرحوم آقای مشکینی، پدرزنش، رفته و گفته اصلاً با کسی دیدار نمیکند.
مرحومه شهلا حبیبی، مشاور امور زنان ما در دنیا و عقبی، زنگ زد و گفت شاید ایشان فکر کرده آقای مشکینی در برزخ هم مثل آن دنیا دختر ۹ سالهای چیزی دارد که ایشان بتواند او را به زنی بگیرد. بعید نبود، چون روایت شده خواهر و مادر آقای ریشهری وقتی دختر ۹ ساله مشکینی را دیدهاند، به او گفتند خوب است ولی کودک است و ایشان جواب داده: کودکهمسری برای علما نه تنها مجاز است که ثواب هم دارد!
احمد آقا دوباره تماس گرفت و گفت مرحوم امام منتظر است آقای ریشهری مثل سال ۶۷ یک نامهای لیستی چیزی برای اعدام به ایشان بدهد و حضرت امام هم بالایش بنویسد «بسمه تعالی! بهشدت اعدام شوند».
آقای ریشهری بسیار علاقه داشت که آقای مشکینی پدرزنش بعد از رحلت امام مقام معظم رهبری شود. به همین دلیل هم آقای خامنهای خیلی علاقهای به ایشان نداشت و ندارد. چند بار هم در دوران حیاتمان سعی کردیم آقای ریشهری را محضر ایشان ببریم تا آشتی کنند، اما آقای خامنهای هر دفعه به شکلی میپیچاند.
حتی مرحوم آقای حسینی اخلاق در خانواده پیشنهاد میداد آقای ریشهری صبیه مرحوم مشکینی را طلاق بدهد و برود توی فامیل آقای خامنهای یک دختر ۹ ساله را بگیرد تا این مشکل بین سران نظام حل شود.
بعدها به آقای خامنهای گفتیم به هرحال آقای ریشهری برای اعتلای اسلام و انقلاب این همه اعدام کرده و خدماتش قابل انکار نیست. ایشان گفت خب ما هم برای اسلام و انقلاب دست و پروستاتمان را دادیم و خدماتمان هم قابل جمع کردن نیست.
اصولا وقتی آقای خامنهای از کسی کینه شتری میگرفت،کاری از دست کسی برنمیآمد و خود ما هم تا وقتی که در استخر فرح با شتر شناور ایشان مواجه نشدیم، متوجه شدت موضوع نبودیم.
آقای خلخالی تماس گرفت و ابراز خوشحالی کرد از اینکه یکی از همکارانش که در دنیا در زمینه اعدام با ایشان رقابت پابهپایی داشت، به برزخ آمده است. میگفت اگر رئیسی و پورمحمدی و نیری هم بیایند این طرف، با هم یک هیئت مرگی راه میاندازیم که دیگر ضد انقلابی در برزخ نماند و همه مستقیم از بیمارستان به جهنم منتقل شوند.
به خاطر داریم بعد از انتخابات ریاستجمهوری هفتم که به پیروزی خاتمی منجر شد و مرحوم ریشهری هم در آن کاندیدا بود، ایشان با ما تماس گرفت و بسیار متأثر بود. میگفت خیلی آزرده شده از این که از آن یارو زوارهای که تا پیش از آن نقش آباژور در همه انتخاباتها را ایفا می کرد، کمتر رای آورده است.
گفتیم نظام به هر حال جای خدمت زیاد دارد و حالا که شما آباژور نظام شدهاید، باید شکرگزار باشید. بعد هم البته از رهبری اجازه تأسیس هولدینگ «فؤادِ ری» را برایش گرفتیم که ماشالله هزارماشالله ایشان را به یکی از پولدارترین آباژورهای نظام تبدیل کرد و بهخصوص بیامدبلیوهایی که وارد میکرد، بسیار خوشرکاب بودند.