پنجاه و دومین اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) از روز دوشنبه، سوم خرداد، در داووس سوئیس آغاز شده است.
در بخش افتتاحیه اجلاس، کلاوس شواب، بنیانگذار مجمع، ایگناسیوس کاسیس، رئیسجمهور سوئیس، و ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، سخنرانان اصلی بودند. سخنرانی زلنسکی نشانهای از این تلقی شده که تا چه حد اجلاس امسال زیر تأثیر این جنگ است.
شواب در سخنرانیاش جنگ اوکراین را «چرخشی تاریخی» توصیف کرد که «جهان را تغییر خواهد داد» و از همین رو تمرکز اجلاس هم بر پیامد و راهحلهای احتمالی این پیامدها خواهد بود. او در عین حال تصریح کرد که جنگ اوکراین با دو سه چالش بزرگ و کمسابقه دیگر نیز همزمان است: همهگیری جهانی کرونا، بحران اقلیمی و خطر بروز بحران گرسنگی.
رئیسجمهور سوئیس نیز در سخنرانی خود از هیجانها و امیدهایی گفت که بعد از پایان جنگ سرد شکل گرفته بود. ولی بهگفته او بخشی از موفقیتهایی که در روندهای گلوبال و تأمین دموکراسی شکل گرفت، به توهمی راه برد که گویا ثبات و پیشرفت دائمی است و به نادیدهگرفتن خطر برآمدن ناسیونالیسم و حرص و آز بیشتر برای قدرت و ثروت و نیز بروز بحرانهای متفاوتی انجامید که از پی هم آمدند.
زلسنکی نیز در سخنرانی خود مجدداً بر لزوم «تحریم هرچه گستردهتر روسیه» و «ارسال سریعتر سلاح به اوکراین» تأکید کرد و شرکتهای بینالمللی را که از روسیه خارج شدهاند دعوت کرد که بهطور دائمی در اوکراین نمایندگی و فعالیت داشته باشند.
او در اظهارات خود همچنین نشانهای از «چرخش تاریخ» را این نکته عنوان کرد که در «خانه روسیه» در محل نزدیک به اجلاس، حالا نمایشگاه جنایات جنگی روسیه در اوکراین برپا شده است.
حضور نسبتاً پررنگ اوکراین و نبودِ نمایندهای از روسیه در اجلاس امسال، در کنار این واقعیت که از چین هم نمایندهای حضور ندارد، عملاً منتقدان را به این سو رانده که از اجلاس داووس بهعنوان «مجمع جهانی اقتصاد غرب» یاد کنند که دربرگیرندگی سابق را ندارد. سال ۲۰۲۰ اجلاس با سخنرانی شی جین پینگ، رهبر چین، افتتاح شد.
ورای جنگ اوکراین و همهگیری کرونا که اجلاس را از شمولیت سابق خارج کرده، این نکته هم مورد تأکید است که اصولاً روندهای جهانی شدن که در خلال چهل سال گذشته داووس نماد بحثها و هیجانها در مورد آن بود، چه در چارچوب گسترش این درک و دریافت که عمدتاً به سود ارباب اقتصاد و صاحبان ثروت تمام شده و اشتغال و تأمین اجتماعی را حتی در کشورهای عمده صنعتی در معرض تهدید قرار داده و چه متأثر از نگرانی از برآمدن قدرتی مانند چین و زایل شدن هژمونی اقتصادی و سیاسی جهان غرب به رهبری آمریکا و چه بهلحاظ تأثیرات تشدیدکنندهای که روی مهاجرت و جابهجاییهای گسترده انسانی به جا گذاشته، حالا روندها تا حدودی برعکس شده و مجموع اینها باعث شده تشدید گرایشهای ناسیونالیستی، اِعمال سیاستهای حمایتی تقریباً در همه اقتصادهای مهم دنیا یا استقلال در زمینههای گوناگون اقتصادی و نیز بستن بیشتر مرزها به موضوعات روز بدل شوند.
آرزوها و واقعیاتها
روبرت هابک، وزیر اقتصاد و اقلیم آلمان و قائممقام صدراعظم که حزب سبزها را در دولت ائتلافی نمایندگی میکند، نیز از سخنرانان روز اول اجلاس بود. او در مقالهای که یک روز قبل منتشر کرد، اجلاس داووس را «نمادی از گلوبالیزاسیون لجامگسیختهای» توصیف کرد که «بر تشدید استثمار انسان و غارت منابع طبیعی استوار بوده، بحران مالی را دامن زده و نابرابری اجتماعی را تشدید کرده است».
با اینهمه، هابک اشاره کرده که اجلاس داوس این مزیت را هم داشته که محلی برای بحث و جدلهای انتقادی در مورد همین مسائل باشد.
او در سخنرانیاش در اجلاس هم گفت که «وقت آن رسیده که گلوبالیزاسیون را بهتر و منصفانهتر و با چشمانداز روشنتر سازمان بدهیم».
هابک این تصور را که پاسخ بحرانهای موجود را گویا میتوان در واگرایی و روندهای معکوس جهانگرایی و گلوبالیزاسیون جستجو کرد اشتباه و خطرناک خواند، چرا که چنین روندهایی «به انزواجویی بیشتر، ناسیونالیسم خطرناک و دورشدن از همگراییها» منجر میشود، آن هم در حالی که غلبه بر این بحرانها «اتحادها، همگرایی و مساعی مشترک بیشتر را طلب میکند».
هابک البته با استناد به تجربه دوران کرونا و جنگ اوکراین بر ضرورت کاهش وابستگی اروپا به طرفهای تجاری محدود مانند روسیه و چین تأکید گذاشت، ولی برای یک اقتصاد سالم اروپایی این امر را نیز که «باید قراردادهای تجاری دوطرفه با رعایت و تأکید بر معیارهای اقلیمی و حقوق بشر تنظیم شوند»، غیرقابل چشمپوشی دانست: «کالاها نباید با استفاده از کار کودکان یا نقض مقررات مربوط به حفاظت از اقلیم ارزانتر و قابل رقابت تولید شوند یا به پرکردن جیب دیکتاتورهای فاسد بینجامد.»
اینکه اظهارات هابک تا اطلاع ثانوی دستکم در بخشهایی هم که شده جنبهای آرزویی و رؤیایی دارد را منتقدان از جمله در رویکرد خود دولت آلمان در قطع وابستگی به گاز روسیه میبینند که حالا قرار است «یک کشور بسته و استبدادی» دیگر، یعنی قطر، جایگزین آن شود.
قطر قرار است از ابتدای سال ۲۰۲۴ بخشی از گاز مورد نیاز آلمان را نه از منابع خود در بخش شمالی میدان مشترک گازی با ایران در خلیج فارس بلکه از تأسیساتی تأمین کند که در آمریکا در تملک خود دارد و گاز شیل این کشور را آماده استفاده میکند؛ نوعی از گاز که استخراج آن در آلمان برای محیط زیست پرآسیبتر از آن شمرده میشود که مجاز شود. سفر جاری اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، به آفریقا برای همکاریهای گازی با برخی کشورهای این قاره هم لزوماً در چارچوب تعهدات اقلیمی آلمان تلقی نمیشود.
واکسن و سود «هزار دلار در ثانیه»
افتتاحیه اجلاس داووس مناسبتی هم بود برای نهادهای مدنی مانند سازمان کمکهای توسعهای و اضطراری موسوم به آکسفام که با آمار و ارقام درباره بخشی از عدم توازنها در اقتصاد جهان و روندهای غیرعادلانه آن روشنگری کنند.
بنا بر گزارش تازه این سازمان، در دوران همهگیری کرونا اغنیای جهان ۴۲درصد ثروتمندتر شدهاند؛ رقمی که تقریباً معادل ۱۳درصد تولید ناخالص ملی کل جهان است. همزمان ۲۶۰ میلیون نفر دیگر از جمعیت جهان به دلیل نابرابری، جنگ اوکراین و افزایش شدید قیمت مایحتاج عمومی در معرض گرسنگی قرار گرفتهاند.
بنا بر دادههای آکسفام، در مارس امسال جهان با افزایش قیمت مایحتاج عمومی روبهرو بوده که از سال ۱۹۹۰ که سازمان ملل نوسان قیمتهای بینالمللی را ثبت میکند، بیسابقه است.
این گزارش میگوید که شمار میلیاردرهای جهان از سال ۲۰۲۰ تا کنون ۵۷۰ نفر افزایش یافته و به ۲۶۶۸ نفر رسیده است که مجموعه ثروتشان به ۱۳ هزار میلیارد دلار میرسد. در همین مدت شرکتهای دارویی که دستاندرکار تولید واکسن کرونا بودهاند، ثانیهای هزار دلار سود انباشتهاند و برای واکسن تولیدی خود بهطور متوسط بهایی ۲۴ برابر هزینه تولید آن را از دولتها مطالبه کردهاند.
آکسفام همچنین از افزایش نابرابری نه صرفاً در درون کشورها که در میان کشورها هم خبر داده است. بنا بر دادههای این سازمان، از هر دو کشور فقیر جهان یکی در شرایطی نیست که قروض خود را بازپس دهد. همین مشکل قروض در کنار توقف صادرات اقلام اصلی غله از دو کشور عمده تولیدکننده این محصولات، یعنی اوکراین و روسیه، عامل اصلی بحران مواد غذایی و تشدید گرسنگی تلقی میشوند.
پیشنهادهای آکسفام برای کاهش نابرابریها، از جمله بستن مالیات بر ثروت در کشورهای ثروتمند، در اجلاس داوس کمتر مفید ارزیابی میشود و امکان عملی شدن چندانی ندارد.
متفاوت اما نه فقط در جابهجایی زمستان و بهار
داوس اجلاسی است که از آن بهعنوان میعادگاه ارباب سرمایه و ثروت با رهبران سیاسی کشورها و مدیران و مسئولان شماری از نهادهای مدنی یاد میشود، بدون تصمیمگیری و قطعنامههای تعهدآور و معمولاً هم کمتأثیر در تحقق خواستها و شعارهایی که خود اجلاس اعلام میکند.
سال ۲۰۲۱ این اجلاس بهخاطر کرونا برگزار نشد و اجلاس امسال هم که میبایست مثل همیشه در وسط زمستان برگزار میشد، به دلیل شیوع اومیکرون به این روزهای بهاری موکول شد. از آمریکا هم گرچه بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، در اجلاس حی و حاضر است، ولی برخلاف بسیاری از موارد گذشته هیئتی دولتی در اجلاس حضور دارد که مقام ارشدی در آن دیده نمیشود.
شاید تصادف معناداری باشد که جو بایدن در چارچوب تمرکز سیاستهای راهبردی آمریکا در سفری در حوزه آسیا به سر میبرد و با سران هند و ژاپن و استرالیا قرار جلسه دارد.
با این حال زمان برگزاری اجلاس و حضور کمرنگ آمریکا و بهخصوص غیبت کمسابقه نمایندگان روسیه و چین تنها مواردی نیستند که اجلاس را بهنسبتِ سالهای گذشته متفاوت میکنند.
تعدد بحرانها و بهخصوص برآمدن ناسیونالیسسم و سکتهای که در روندهای جهانی شدن پدید آمده و اینکه جایگزین این جهانی شدن چه خواهد بود، بهعلاوه تدوام پیامدهای همهگیری کرونا و مهآلودبودن وضعیت جنگ در اوکراین و مشکلاتی که از این رهگذر در زمینه تأمین انرژی، مواد غذایی و مواد خام و نیمساخته برای بخشی از اقتصاد جهان ایجاد شده، در کنار ابهام درباره نوع رابطهای که قرار است در آینده میان غرب با چین و روسیه برقرار شود، همه و همه سؤالات پیچیدهای هستند که حدود ۲۵۰۰ نفر الیت حاضر در داووس شاید در چهار روز بحث و مباحثه کمتر پاسخی برای آنها داشته باشند.
در بسیاری از اجلاسهای گذشته معمولاً امید و رجا این بود که سال بعد وضعیت اقتصادی جهان رو به بهبود برود، آن هم نه تنها برای اربابان ثروت و سرمایه. حالا با توجه به بحرانهای چندگانهای که جهان را فرا گرفته، شاید این امید واقعیتر از هر امید دیگری باشد که وضعیت بدتر نشود.
بورگ برند، مدیر اجلاس داووس، اخیراً در مصاحبهای در توصیف وضعیت اقتصادی جهان گفته است که «بدتر از سال گذشته و بهتر از سال آینده» است؛ سخنی معنادار که نیازی به تفسیر ندارد و شاید نمادی از بحثها و فضای حاکم بر اجلاس باشد.