چندی پیش، در خردادماه امسال، اظهارات تحقیرآمیز یکی از سخنگویان حزب حاکم هند نسبت به پیامبر اسلام در جریان یک مناظره تلویزیونی، برخی ساکنان در شهر شمالی کانپور را به خیابان کشاند که به پرتاب سنگ و درگیری با پلیس انجامید.
این تنشها و اعتراضها بار دیگر بحثها بر سر اختلافات میان جامعه مسلمان و هندو در کشور هند و پاکستان را مطرح ساخت و به سرخط خبرها بازگرداند. هند کشوری با پیشینه فرهنگی، تاریخی و دینی دیرینه است و همواره از آن به عنوان بزرگترین دموکراسی جهان یاد شده است.
این کشور که در سال ۱۹۴۷ به استقلال رسید و بر مبنای اصول سکولار تأسیس شد، چیزی در حدود ۲۰۰ میلیون شهروند مسلمان دارد، که از لحاظ تعداد جمعیت مسلمان، بعد از اندونزی و پاکستان در رتبه سوم کشورهای جهان قرار میگیرد.
اما در سالهای اخیر، بسیاری در جناح راست سیاسی و پیشرو این کشور، از جمله رهبران حزب بهاراتیا جاناتا، عنوان کردهاند که هند باید در درجه اول سرزمینی برای هندوها باشد.
در این گزارش کوتاه سعی شده است تا از خلال جویا شدن نظر دو تن از متخصصان علوم سیاسی، به طور مختصر به چگونگی مناسبات کنونی جوامع هندو و مسلمان در کشور هند و پاکستان، نقش سیاست و چرایی وجود تنشهای مذهبی پرداخته شود.
دین به لحاظ تاریخی نقش مهمی در شبهقاره هند بازی کرده است. در طول حکمرانی انگلیسیها، زمانی که مسلمانان از دین برای کسب محبوبیت و جمع کردن مسلمانان هند زیر لوای اتحادیه مسلمانان کل هند استفاده میکردند، یک هندوی افراطی به نام کشاف بالیرام هجوار در سال ۱۹۲۵ تصمیم گرفت قوایی دینی-سیاسی به نام سازمان ملی میهنپرستی (RSS) برپا کند، سازمانی که سازمان ملی داوطلبی نیز نامیده میشد. هدف این سازمان مقابله با شورشهای مسلمانان و اعتراضات سیاسی و نیز متحد کردن هندوها بود.
از آن زمان تا امروز برنامه ضداسلامی این سازمان مسلمانان هند را قربانی میکند. ناتورام گودسه، یکی از اعضای هسته مرکزی این سازمان، گاندی را به خاطر ادعاهایی که او را حامی مسلمانان معرفی میکرد، به قتل رساند. حزب حاکم فعلی (BJP) به طور کلی و نخستوزیر به طور اخص، عضو مادامالعمر سازمان ملی میهنپرستی هستند. مسلمانان بسیاری به خاطر فروش گوشت گاو کشته میشوند که در بیشتر موارد این مدعیات بیپایه و اساسند. این حوادث روز به روز در حال افزایش است، با این حال، نخستوزیر هرگز هیچ حملهای به مسلمانان را محکوم نکرده است.
از نظر دکتر شکیر محمد عثمان، استادیار دانشگاه امیر محمد بن فهد از عربستان سعودی، «معضل فعلی توهین به مقدسات، امر جدیدی نیست بلکه به طور منظم در هند اتفاق میافتد».
به گفته او «نمونههای بسیاری از سخنرانیها، پستها و توئیتها وجود دارد که اعضای سازمان ملی میهنپرستی در آنها به اسلام، قرآن یا پیامبر توهین میکنند. این کار به ابزاری ارزان برای کسب محبوبیت و به دست آوردن رأی تبدیل شده است».
او نخستوزیر مودی را «فردی عوامفریب» توصیف میکند که «میداند چطور با احساسات عمومی بازی کند. بنابراین اعضای حزب خود را تشویق میکند تا به اسلام توهین و فحاشی کنند. هرگاه مشکلی پیش میآید یا سیاستی با شکست مواجه میشود، او از این فرصت برای برافروختن آتش نفرت بین هندوها و مسلمانان، هندوها و مسیحیان، هندوها و سیکها استفاده میکند تا مردم مشکل اصلی را فراموش کنند و درگیر اختلافات مذهبی شوند».
به گفته شکیر عثمان «مودی این کار را در طول بحران کرونا نیز انجام داد. سیاستهای بهداشتی ضعیف او باعث شد صدها هزار نفر جان خود را از دست بدهند و میلیونها نفر به خاطر قرنطینه دور از خانههایشان گرفتار شوند. او برای منحرف کردن اذهان عمومی رسانهها را تشویق کرد تا یک گروه مبلغ اسلامی به نام «جماعت تبلیغ» را مسئول شیوع کرونا معرفی کنند و در دستیابی به اهدافش بسیار موفق نیز بود. دلیل راهاندازی این کمپین هم انتخابات آینده و هم وضعیت بد اقتصادی در هند است».
او ادامه میدهد: «دولت هند در ماههای اخیر تلاش کرده است یکسری از مناقشات دینی، از جمله ممنوعیت استفاده از روسری برای دانشجویان دختر، ویران کردن محلههای مسلماننشین بعد از درگیریهای جمعی و تلاشهای هندوهای ملیگرا برای بازپسگیری مساجد برجسته را بیاهمیت جلوه دهد. اما به نظر میرسد این موج فزاینده ملیگرایی هندو، که در انتخاباتهای اخیر یاریگر حزب بهاراتیا جاناتا بوده است، در روز یکشنبه و بعد از عذرخواهیهای فراوان حزب به خاطر سخنان شارما و تصمیم حزب برای تنبیه او، به عنصری علیه حزب تبدیل شده است. افراد بانفوذ در جناح راست هند معتقدند که حزب بهاراتیا جاناتا دارد در مقابل خواستههای ضدلیبرالی کشورهای مسلمان تسلیم میشود».
دکتر محمد عاصم، استادیار علوم سیاسی از کالج دولتی راولپندی در پاکستان اما از جنبه دیگری به این موضوع و پیامدهای آن میپردازد و معتقد است: «مردم هند و پاکستان قرنهاست که از اختلافات سیاسی و دینی رنج میبرند. قهرمانان هندو در نظر مسلمانان شبهقاره هند و پاکستان دشمن هستند. قهرمانان مسلمانان هند نیز نزد روحانیان هند دشمن تلقی میشوند».
او اضافه میکند: «اگرچه ایران، کویت، عربستان و دیگر کشورهای مسلمان سفیر هندوستان را فراخوانده و توهین به پیامبر اسلام را محکوم کردهاند، در بررسی این پدیده باید به دو جنبه دیگر نیز توجه کنیم. اول اینکه، مسلمانان هند باید درک کنند که یک اقلیت هستند و یک حکومت افراطی هندو بر آنها حکومت میکند که تمایل خود برای پیادهسازی رام راج (حکومت دینی هندوها) را علناً اعلام کرده است. در چنین وضعیتی، اعتراض مسلمانان هندی، رهبران تندروی هندو و بخصوص مقامات رسمی دولت را تحریک میکند تا نفرت بیشتری علیه اقلیت مسلمان هند برانگیزند. در نتیجه، زندگی به کام مسلمانان هند زهر میشود. چنانچه امروز خانة معترضان در حال تخریب است و پلیس نیز از این کار حمایت میکند».
به گفته محمد عاصم «از سوی دیگر، وقتی پاکستان به این اظهارات ضداسلامی و یا اقدامات مسلمانستیزانه اعتراض میکند، دولت هند مخصوصاً رهبران تندروی هندو تصور میکنند که شاید پاکستان سعی دارد مسلمانان هند را به اقدامات ضدهندی تحریک کند. بنابراین دولت فعلی هند و تندروهای هندو به جای اینکه از تصویر هند سکولار محافظت و آن را حفظ کنند، مسلمانان هند را نیروهای نیابتی پاکستان در نظر میگیرند. و چنین تصورات نادرستی به خشونت یا تروریسم دینی بیشتر دامن میزند. و چنین فرایندی بهشدت محکوم است».
این استاد دانشگاه در پاکستان میگوید: «پیشتر از این اعتقاد داشتم که روزی که مودی دوباره قدرت را در هند به دست بگیرد، شکاف آشکاری در یکپارچگی ارضی هند ایجاد خواهد کرد و این اعتقاد را در انجمنهای مختلف نیز ابراز کردم. اکنون که مودی برای بار دوم به قدرت رسیده است، ظاهراً نگرش حزب حاکم بهاراتیا جاناتا نسبت به اقلیتها مهر تأییدی بر فرضیه من به حساب میآید. اگر شورشهای فعلی ادامه پیدا کند، هند به سمت جنگ داخلی خواهد رفت.»