اعتراضات فراگیر در ایران در مخالفت با حجاب اجباری که پایههای حکومت فاسد، دینسالار و تمامیتخواه جمهوری اسلامی را به لرزه درآورده، تأثیرهای عمیقی را نیز در دیگر کشورهای درگیر با مسئله حجاب، اعم از اجباری یا اختیاری آن، گذاشته است.
این اعتراضات در کشورهای اسلامی انگشتشماری مانند ایران که حجاب زنان اجباری است، نوعی بیدارباش برای شهروندان به ویژه زنان، و زنگ خطری برای حکومتها بوده است.
همزمان این اعتراضات در کشورهای غیراسلامی پیشرفته و دارای دموکراسی مثل فرانسه، که مسئله حجاب اقلیت مسلمان با اصول لائیسته به عنوان یکی از پایههای دموکراسی و آزادیهای مدنی در این کشورها ناسازگار است، تناقض استدلالهای مدافعان حجاب را بیش از پیش نمایان کرده است.
علیه «اجبار» حجاب
آنچه به اعتراضات کنونی ایران در داخل جهان اسلام اهمیت میبخشد این است که پوچی، ویرانگری و انسانکشی حجاب اجباری -به عنوان یکی از اصول پایهای تعدادی از حکومتهای جهان اسلام- را مقابل چشمان شهروندان کشورهای اسلامی و همچنین مردمان سراسر جهان نشان داد.
افتادن حجاب از خشونت مرگبار اعمال حجاب اجباری، آن هم در زمانهای که شرایط برای زنان در کشورهای اسلامی با گذشت زمان بهتر نشده و حتی به وخامت گرویده، فوقالعاده مهم است.
قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و اعمال محدودیتهای گسترده علیه زنان از جمله اجباری شدن حجاب اسلامی، نمونهای برجسته از این وخامت است.
طالبان اخیراً تجمع دختران و زنان افغان مقابل سفارت جمهوری اسلامی در کابل را سرکوب کرده و بیم دارد که اعتراضات شجاعانه دختران و زنان در ایران علیه حجاب اجباری به خاک افغانستان نیز کشیده شود.
پیش از تابستان سال گذشته هم، زمانی که هنوز کسی تصور نمیکرد افغانستان چنین عقبگردی در حوزه زنان تجربه کند، سازمانهای حقوق بشری نسبت به افزایش فشار بر زنان در جهان اسلام هشدار داده بودند.
سازمان غیردولتی دیدهبان حقوق بشر در مارس سال گذشته، گزارش داد که فشار بر زنان اندونزی برای رعایت حجاب اسلامی افزایش یافته و دختران دانشآموز و زنان کارمند در ادارههای دولتی تحت «فشار قانونی و اجتماعی بیسابقه» قرار دارند.
در حالی که اندونزی دارای اقلیتهایی از مسیحیان، هندوها، بوداییها و پیروان دیگر ادیان است، این سازمان حقوق بشری همچنین تاکید کرد که فشار بر زنان اندونزیایی برای رعایت حجاب اسلامی در مورد پیروان دیگر ادیان هم وجود دارد.
این شرایط که دقیقاً همسان با شرایط ایران است، نشان میدهد که چگونه اعمال حجاب اجباری در یک کشور میتواند علاوه بر آزادی خداناباوران، آزادی خداباوران در دیگر مذاهب را نیز از بین ببرد.
کمیسیون آمریکا در امور آزادی مذهبی بینالمللی، در گزارش سالانه خود در سال ۲۰۲۰، اندونزی را جزو ۱۵ کشوری اعلام کرد که آزادی مذهبی شهروندان را شدیداً نقض میکنند.
روند فراگیری حجاب اسلامی در سه دهه گذشته در اندونزی نشان میدهد که چگونه اسلامگرایان توانستند به مرور زمان خود را از این نظر تحمیل کنند.
ریشههای حجاب اسلامی در اندونزی به دوران دیکتاتوری ژنرال سوهارتو (۱۹۶۷ تا ۱۹۸۰) بازمیگردد، زمانی که وقوع انقلاب در ایران و پیروزی اسلام سیاسی در جهان اسلام، اسلامگرایان اندونزی را تحریک کرد و دختران و زنان با روسریهای سفید پرچم اسلام سیاسی را در اندونزی برافراشتند.
در آن زمان، حجاب در مدارس، دانشگاهها و ادارههای اندونزی ممنوع بود، اما در سال ۱۹۹۱ سوهارتو برای تثبیت قدرت خود به اسلام سیاسی نزدیک شد و دختر بزرگ خودش حتی به صورت نمادین روسری سر کرد.
همین چرخش، آغاز اجباری شدن حجاب در اندونزی و نقض حقوق و آزادیهای زنان بود؛ به طوری که اکنون بر اساس اعلام رسانههای اندونزی، بیش از ۶۰ آییننامه درباره الزام حجاب اسلامی در مناطق و شهرهای مختلف این کشور وجود دارد که در مدارس، محل کار و فضاهای عمومی اعمال میشود.
سال گذشته دیوان عالی اندونزی دستور سه وزیر این کشور مبنی بر ممنوعیت تحمیل لباس فرم به دانشآموزان و معلمان در همه مؤسسات دولتی را لغو و استدلال کرد که حجاب اسلامی «به شکلگیری شخصیت دانشآموزان کمک میکند».
حتی حجاب اسلامی در سطح جلسات دولت نیز اجباری شده و همسر رئیسجمهور کنونی اندونزی از چند ماه پیش، در حالی که پیشتر هیچگاه بانوی اول کشور حجاب اسلامی نداشته، به طور ناگهانی شروع به پوشیدن روسری کرد.
اما اکنون با اعتراضات ایران علیه حجاب اجباری، فعالان حقوق بشر به ویژه فعالان حقوق زنان در اندونزی جان تازهای گرفتهاند.
یونیانتی چزیفه از کمیسیون ملی خشونت علیه زنان اندونزی هشدار داده که اعتراضات ایران باید درس عبرتی برای حکومت اندونزی باشد. او به رسانههای این کشور گفت: «ما نمیخواهیم موضوع پوشش را که باید به قلمرو معنوی شخص اختصاص داده شود، به دولت واگذار کنیم».
جاکارتاپست، روزنامه چاپ پایتخت اندونزی نیز با تأکید بر همین موضع نوشته است: «فاجعه مهسا امینی باید ما را بیدار کند».
علیه «انتخاب» حجاب
اما اعتراضات ایران فقط به داغ شدن بحث حجاب در کشورهای اسلامی منجر نشده است، بلکه رسانهها و روشنفکران در برخی کشورهای غیراسلامی که فقط اقلیت مسلمان دارند، با دیدن جان باختن مهسا امینی و اعتراضات پس از آن، بار دیگر به چالش حجاب در کشورهای خود پرداختهاند.
سرآمد این کشورها، فرانسه است که مشخصاً قانونی در مورد لائیسیته دارد. اکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، نهاد مذهب از نهاد دولت جداست، اما این جدایی در فرانسه بسیار روشنتر و قانونیتر است.
حساسیتها در مورد حجاب اسلامی در فرانسه همواره وجود داشته اما در روزهای اخیر این حساسیت به دلیل اعتراضات ایران و همچنین به راه افتادن یک کارزار از سوی اسلامگرایان برای رعایت حجاب در مدارس کشور افزایش یافته است. این در حالی است که بر اساس قانون لائیسیته در فرانسه، داشتن هر نوع نماد مذهبی در مدارس و ادارههای دولتی ممنوع است.
سه روز پیش، یک کمیته بین وزارتی در فرانسه که در زمینه پیشگیری از بزهکاری و افراطی شدن در این کشور فعال است، هشدار داد که یک «جنبش اسلامی» در فرانسه «اصل سکولاریسم در مدارس» را به عنوان یک قانون «اسلامهراسانه» معرفی میکند و زیر سوال میبرد.
بر اساس اعلام این کمیته، فعالان اسلامگرا با انتشار محتواهایی در توئیتر و تیکتاک، جوانان را به داشتن حجاب اسلامی در مدارس تشویق میکنند. آمارها هم حاکی از افزایش حملات به سکولاریسم در سطوح مختلف مدارس در فرانسه است.
در واقع، قانون سکولاریسم در فرانسه که اتفاقاً برای ایجاد یک فضای عمومی آزاد و برابر برای همه پیروان ادیان در کشور تدوین شده، هرگز این گونه مورد حمله اسلامگرایان نبوده است. این در حالی است هنوز زخم حملات مرگبار و خونین اسلامگرایان در مدارس، کنسرتها، دفاتر رسانهها، کلیساها و خیابانهای فرانسه تازه است.
همچنین در سطح اروپا، رواج تبلیغات مربوط به حجاب اسلامی حتی برای دختران خردسال، ارزشهای اروپایی را زیر سؤال برده است.
به تازگی، انتشار یک پوستر مربوط به یک جایزه آموزشی اروپا خشم زیادی را برانگیخت. در این پوستر یک دختربچه که شاید حتی به «سن شرعی» نرسیده بود، با حجاب اسلامی نشان داده میشد.
پیشتر گزارشهایی از لابیگری اسلامگرایان در نهادهای اتحادیه اروپا برای ترویج حجاب اسلامی در این قاره هم منتشر شده بود.
در چنین شرایطی، بخشی از روشنفکران و رسانههای فرانسوی تساهل و مدارا با اسلامگرایان به نام آزادی و دموکراسی را مجاز نمیدانند و اعتراضات ایران، نمونه خوبی را در دسترس این رسانهها و روشنفکران قرار داده تا نشان دهند عاقبت حجاب اسلامی در عرصه عمومی به کجا میانجامد.
در روزهای اخیر برخی از روزنامهنگاران و روشنفکران فرانسوی هشدار دادهاند که حجاب اسلامی نه تنها ناقض حقوق زنان، بلکه آغاز «توتالیتاریسم اسلامی» است.
والری تورانیان، روزنامهنگار در مقالهای با عنوان «حجاب: انقلاب در ایران، تسلیم در فرانسه» نوشته است: «توتالیتاریسم اسلامی در هر کجا که رخ دهد، زنان را هدف اصلی خود قرار میدهد».
این روزنامهنگار حتی از روزنامه چپگرای لیبراسیون که دوشنبه گذشته عکس و تیتر صفحه اول خود را به اعتراضات ایران اختصاص داد انتقاد کرده و نوشته است که این روزنامه «هرگز از ستایش آزادی زنان محجبه دست برنمیدارد».
این روزنامهنگار با انتقاد از برخی چپگرایان «پستمدرن» فرانسوی که روسری را صرفاً یک «آکسسوار مذهبی» میدانند که زنان مسلمان آن را «آزادانه» میپوشند و بنابراین «غیرقابل انتقاد» است، ادامه داد تسلیم در برابر «دگمی که شما [زنان] را یک موجودی ناپاک و پستتر از انسان میسازد» یک انتخاب نیست.
این دسته از روزنامهنگاران، نویسندگان و روشنفکران فرانسوی با اشاره تحولات جهان اسلام، و عبور کشورهای اسلامی از یک دین سنتی به یک دین سیاسی، تأکید میکنند که حجاب اسلامی اکنون به «پرچم اسلام سیاسی» تبدیل شده، بنابراین نباید در برابر آن بیتفاوت بود.
کمال داوود، نویسنده مطرح فرانسوی الجزایریتبار نیز در مقالهای با عنوان «حجاب یعنی زنکشی» نوشت: «حجاب میکشد، مرگ مهسا امینی بار دیگر این امر حتمی را گواهی داد».
همچنین سوزان آزمایش، نویسنده فرانسوی ایرانیتبار در نشریه نوول اوبس رویکرد «نسبیگرایانه» نسبت به حجاب اسلامی را رد کرد و نوشت نباید اجازه داد مسئله حجاب «به حالت عادی» بازگردد.
این دسته از روشنفکران معتقدند حتی آنچه به عنوان «انتخاب آزاد» حجاب نامیده میشود، نوعی «تحمیل» ایدئولوژی اسلامی بر زنان است.