با گذر از اعتراض های شهریور ۱۴۰۱ که به جنبش زن،زندگی آزادی شهره است آنچه بیش از هر چیز بر جا مانده مخالفت مدنی با حجاب اجباری حکومت است. حجابی که به باور مخالفانش بیشتر ابزاری سیاسی در دست نظام دینی حاکم بر ایران در چهار دهه گذشته بوده است.
حضور زنان مخالف حجاب اجباری بدون پوشش اسلامی در عرصههای عمومی قدرت نظام دینی حاکم بر ایران را چنان به تنگنا کشانده است که هستههای سخت قدرت را در برابر انتخابی سخت قرار داده است.
گروهی جامه مدارا بر تن کرده اند و عدهای دیگر بر طبل برخورد سخت می کوبند.
احمدرضا رادان فرمانده جدید نیروی انتظامی جمهوری اسلامی که از آزمون پس دادگان در این باره است و اجرای طرح های موسوم به امنیت اجتماعی در دوران زمامداریاش بر فرماندهی انتظامی تهران بزرگ بسیار بحث برانگیز شده بود، وعده «برخورد هوشمند» با زنانی را داده است که حجاب اجباری حکومتی را رعایت نمی کنند؛ آن هم با استفاده از دوربینهای مدار بسته شهری، آقای رادان گفته است که اینبار دیگر «خطایی هم وجود نخواهد داشت».
چه بایدها و نبایدهایی در پیش روی جمهوری اسلامی و هسته سخت قدرت در نظام دینی حاکم قرار دارد و جمهوری اسلامی و مخالفان حجاب اجباری به موازات یکدیگر به کجا سیر می کنند.
رادیو فردا این موضوع را با گیتی پورفاضل وکیل دادگستری در تهران،لیلا میرغفاری کنشگر مدنی مخالف حجاب اجباری در تهران و پروین اردلان فعال حقوق زنان از نروژ به بحث گذاشته است.
گیتی پورفاضل از نویسندگان درخواست نامه استعفای آیتاللّه خامنهای صحبتهای احمدرضا رادان را واکنش موافقان حجاب اجباری به مخالفان میداند، ولی معتقد است که «در بین این آدمهای کند ذهن، افراد هوشمندی هم هستند که بگویند ما هزینهای بسیاری دادیم اما موفق نشدیم».
خانم پورفاضل تفاوتی معنایی قائل است میان مخالفتهای کنونی با حجاب اجباری با آنچه در سالهای ابتدای انقلاب اسلامی جامعه ایران تجربه کرد.
او میافزاید: «تنها حجاب نخواهد بود تکتک چیزهایی که با زور به مردم بار شده، آنها را باید از دست بدهند».
خانم پورفاضل میگوید که در ابتدای انقلاب اسلامی مردان با آن همراهی نکردند اما نسل امروز در همراهی مردان قدرتمندتر است.
لیلا میرغفاری که خود از بازداشتشدگان اعتراضها به حجاب اجباری موسوم به دختران خیابان انقلاب است، میگوید «امروز موضوع دوربینها را مطرح کردند تا مستنداتی از خشونتهایی که با زنان در خیابانهای میشد فیلمی تهیه نشود».
خانم میرغفاری میگوید استفاده از دوربینهای مدار بسته مستلزم هزینه و نیروی انسانی است و امروز از نظر اقتصادی کشور وضعیتش داغان است و تورم بالا است که حکومت توان این کار را ندارد.
پروین اردلان از فعالان حقوق زنان، اعتراضهای اخیر به حجاب اجباری را در قیاس با گذشته چندوجهی میداند و از همین رو معتقد است که این مسئله، اعتراضها را از یک مطالبه صرفاً زنانه جدا کرد و بحثهای بیشماری مانند بحث الجیبیتیها را هم به میان آورد.
خانم اردلان که از اعضای کارزار یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیضآمیز است، با مروری بر گذشته به موضوع بدن زن و امنیت اجتماعی مد نظر حاکمان دینی میرسد و میگوید: «در گذشته میگفتند زنان بیحجاب جامعه را ناامن میکنند، امروز دیگر نمیتوانند کاری کنند از روشهای دیگری مثل مسمومیتها و یا اسیدپاشیها برای ناامن کردن جامعه استفاده میکنند تا بعد بیایند بگویند نه بنشینید در خانهتان جامعه نا امن است».
او تأکید میکند که حاکمیت دینی دیگر نمیتواند روی بدن زنان و موی سرشان سرمایهگذاری کند. چرا که به گفته این کنشگر «مردم از مسئله حجاب عبور کردهاند».
گیتی پورفاضل مطرح شدن بحث حجاب را به عنوان ابزاری برای انحراف افکار عمومی از بحرانهای سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی رد میکند و میگوید مسائل دیگری هم در جامعه ما وجود دارد که چنان مثل آتش زیر خاکستر است که آنها هم زبانه خواهند کشید و اگر زبانه بکشد جمهوری اسلامی از پس خاموش کردن آن بر نخواهد آمد.
لیلا میرغفاری زندانی سیاسی سابق نیز از استیصال نظام دینی حاکم میگوید که به گفته او با برداشتن قانون حجاب بسیاری از قوانین دیگرش هم تحتالشعاع قرار خواهند گرفت و اگر بخواهد به برخوردهای کنونی ادامه دهد، حریف مردم نمیشود.
خانم میرغفاری معتقد است که حکومت با ادامه دادن به رویه کنونی به خشونتهایی دامن خواهد زد که توان مقابله با آن را در آینده نخواهد داشت.
پروین اردلان از شعار «زن، زندگی، آزادی» به عناون یک گفتمان سیاسی نام میبرد که درباره ابعاد زندگی حرف میزند، او این موضوع را به «سیاسی شدن بدنهایی تعبیر میکند که در ایران در حال حرکتند و نه الزاماً زنان».
این دانشآموخته رشته مطالعات زنان، انباشت مطالبات اجتماعی را سبب قدرتمندتر شدن کنش جمعی در ایران معاصر معرفی میکند و افزوده شدن بر شدت و خشونت ابزار سرکوب را واکنشی به این کنشگری میداند.
گیتی پورفاضل خطاب به زنانی که حجاب مورد نظر حکومت را پذیرفتهاند میگوید که مخالفان حجاب اجباری هیچ تقابلی با این گروه ندارند بلکه آنها باید بپذیرند که مخالفان حجاب اجباری را بیحجاب ببینند.
او پیشنهاد میدهد که حاکمیت دینی به گفته این فعال مدنی «شمشیر داموکلس حجاب اجباری» را از سر شهروندان بردارد تا ببیند تعداد کدام گروه بیشتر است.
لیلا میرغفاری شدت گرفتن خشونتها از سوی گروهی که از آنها با عنوان لباس شخصیها و آتش به اختیارها نام برده میشود را بعید نمیداند.
خانم میرغفاری به مشکلات اقتصادی جامعه ایران اشاره میکند و برخورد قهری حکومت با مخالفان حجاب اجباری در این شریط دشوار را دستاویزی میداند برای معترضان تا به گفته او به همدلی بیشتری برای اعتراض کردن برسند.
پروین اردلان حرکت جامعه ایران را حرکتی پویا میداند که با قدرت جامعه مدنی پیش میرود، بنابراین او نتیجه میگیرد که ابزار سرکوب هر چقدر هم که پیشرفتهتر شود، پاسخ نمیگیرد.
او در این باره به شعار زنان مخالف حجاب در سال ۵۷ اشاره میکند که میگفتند «ما نمیخواهیم به عقب برگردیم»، و میگوید: «الان همه میخواهند به عقب برنگردند و تنها حکومت است که با چنگ و دندان میخواهد به عقب برگردد».