دلایل و پیامدهای شورش ارتش واگنر و سرنوشت یوگنی پریگوژین فضای رسانهای را کاملاً تحتالشعاع قرار داده و حتی خبرهای جنگ روسیه علیه اوکراین را که ماههاست در صدر اخبار بود، به حاشیه رانده است.
همچنین در پی عدم موفقیت ارتش روسیه در اوکراین، بحث دربارهٔ بهکارگیری سلاحهای تاکتیکی هستهای دوباره بالا گرفته است.
شورش پریگوژین و نیروهایش، چه بود و چه شد
از دید تحلیلگران روس، شورش نیروهای یوگنی پریگوژین در تاریخ روسیه ثبت خواهد شد اما بحث دربارهٔ دلایل و پیامدهای آن ممکن است سالها ادامه یابد.
در این مقطع اکثر صاحبنظران بر این عقیدهاند دلیل اصلی شورش پریگوژین، تلاش او برای بهبود موقعیت متزلزلش بود. برخی معتقدند در پی اینکه پریگوژین نتوانست به وعدهای که به ولادیمیر پوتین مبنی بر تصرف شهر باخموت پیش از جشن پیروزی ۹ مه داده بود عمل کند، رئيسجمهور روسیه اطمینان یافت دیگر نیازی به واگنر ندارد و ارتش روسیه میتواند همین کار را انجام دهد؛ از این رو ظاهراً پوتین دستور داد تمام «ارتشهای خصوصی و داوطلب» زیر مجموعهٔ وزارت دفاع عمل کنند. گفته میشود این نقطهٔ عطفی برای پریگوژین بود تا برنامهریزی «شورش» نیروهای واگنر را آغاز کند.
آندره کارتاپولوف رئيس کمیتهٔ دفاع دوما دلایل شورش پریگوژین را «یک، پول؛ دو، بلندپروازیهای احمقانه؛ ۳، عدمثبات روحی» برشمرد.
همزمان برخی پروپاگاندیستهای کرملین ابراز اطمینان کردند پریگوژین در هماهنگی با پوتین «شورش» خود را برپا کرد تا «مانع یک توطئهٔ بزرگ شوند» یا «کییف را سردرگم کند»؛ صاحبنظران بنام در عین حال منکر این نظریه هستند و معتقدند سردرگمی دستگاه تبلیغاتی کرملین با «شورش ساختگی» جور در نمیآید.
تاتیانا استانوایا از تحلیلگران سرشناس روس آنچه را تاکنون دربارهٔ پریگوژین و واگنر میدانیم، در کانال تلگرام خود جمعبندی کرد و معتقد است: یک) پریگوژین به بلاروس تبعید شده ولی دربارهٔ سرنوشت او تصمیم نگرفتهاند – ایدهٔ اصلی این است که «پریگوژین خارج از روسیه بماند و از هرگونه فعالیتی منع شود». دو) ارتش واگنر به شکل پیشین خود وجود خارجی نخواهد داشت و برای اینکه شورش مشابهی رخ ندهد، فعالیت «نیروهای نظامی داوطلب» محدود خواهد شد. سه) به ابتکار سرگئی شایگو وزیر دفاع روسیه احتمالاً عدهای از مقامات ارشد نظامی که مظنون به حمایت از نیروهای واگنر هستند (نه لزوماً به معنای حمایت از شورش) به سمتی دیگر منتقل خواهند شد اما بعید است به شیوهٔ دورهٔ استالین نابود شوند - «ترور دستپرودههای پیشین، سبک پوتین نیست». چهار) شورش واگنر و بیمیلی پوتین نسبت به اتخاذ تصمیمات دشوار، ترکهای داخل رژیم را به شکاف تبدیل کرده و محافل سیاسی متوجه شدهاند میتوانند دستورکار خود را بر پوتین تحمیل کنند. و نهایتاً اینکه) مردم از «بازی سیاسی در سطوح بالا» به طور روشن ناراضیاند اما احتمالاً در آیندهٔ نزدیک این نارضایتی پیامدهای جدی نخواهد داشت.
کارشناسان و نیروهای پیشین واگنر معتقدند ارتش پریگوژین دو دسته شده؛ عدهٔ معدودی (احتمالاً حدود یک هزار نفر) در بلاروس پایگاه ایجاد میکنند و عدهای بیشتری زیر نظر وزارت دفاع روسیه به مشارکت در جنگ ادامه خواهند داد. همزمان منابع بلاروسی مینویسند دستهای از نیروهای واگنر، نقشی که هنوز دقیق تعریف نشده را در ارتش بلاروس برعهده میگیرند و دستهای دیگر قراردادهای «نیمهخصوصی» برای انجام مأموریتهای ویژه از اوکراین و اروپا گرفته تا خاورمیانه و آفریقا اجرا میکنند.
ولادیمیر پوتین که پیشتر قاطعانه هرگونه ارتباط دولت روسیه با ارتش واگنر را تکذیب میکرد، سرانجام اذعان کرد این نیروها به طور کامل از سوی دولت روسیه تأمین مالی و مجهز میشدند. ۲۷۶ میلیارد روبل که دولت روسیه طی یک سال به شرکتهای پریگوژین پرداخت کرد، تقریباً برابر است با بودجهٔ اختصاص یافته به فرهنگ و ورزش و تربیت بدنی و یا مقدار کمکهای دولت در سال گذشته به والدین کودکان زیر ۱۶ سال
جدال طرفداران و مخالفان جنگ هستهای
در هیچ دورهای در روسیه بحث پیرامون اینکه آیا استفاده از سلاحهای هستهای قابل توجیه است یا نه اینقدر داغ نبوده.
در پی اینکه سرگئی کاراگانوف رئيس شورای دفاع و سیاست خارجهٔ روسیه در مقالهای با عنوان «تصمیم سخت اما اجتنابناپذیر؛ استفاده از تسلیحات هستهای بشریت را از فاجعهٔ جهانی نجات خواهد داد» ادعا کرده بود حملهٔ هستهای به اوکراین و شرق اروپا نه تنها مجاز که اجتنابناپذیر است، بسیاری از تحلیلگران بنام روس بهکارگیری تسلیحات هستهای را تقبیح کردهاند اما بسیاری دیگر بر استدلالهای وی صحه گذاشتهاند و سرانجام خود وی مجدداً بر موضعش تأکید کرد.
کاراگانوف این بار برای میلیونها مخاطب خبرگزاری ریانوستی مقالهٔ «انتخابی وجود ندارد: روسیه ناچار است ضربهٔ هستهای به اروپا بزند» ادعا میکند دولتهای غربی پذیرفتهاند سلاح هستهای برای استفاده نیست و جنگ هستهای رخ نخواهد داد و با این پیشفرض روسیه را تحت فشار مضاعف قرار میدهند چراکه مطمئنند پاسخ روسیه هستهای نخواهد بود.
او در ادامه ابراز اطمینان میکند موضع کرملین که میگوید سلاح هستهای تنها در صورت خطر بنیادی برای کشور به کار گرفته میشود را سهلانگارانه میداند و حکومت روسیه را فرامیخواند کشورهای اروپایی حامی اوکراین را هدف حملهٔ هستهای قرار دهد. او معتقد است پاسخ آمریکا به این حمله، حملهٔ هستهای نخواهد بود و اگر به گفتهٔ وی، با سلاحهای متعارف به روسیه حمله شود، پاسخ آن باید پرتاب موشکهای هستهای بیشتر به اروپا باشد.
او معتقد است باید سطح بحران را تا آنجا ارتقا داده شود تا غرب را به شوک فرو برد و مجبور کند موضعشان را در برابر روسیه بازبینی کنند از جمله تسلط روسیه بر اوکراین را بپذیرند؛ تنها اقدامی که به عقیدهٔ این تحلیلگر میتواند غرب را تا این حد شوکه کند، استفاده از سلاحهای هستهایست بدون اینکه تسلیحات راهبردی به کار گرفته شود.
«پایان هفتهٔ گذشته در روسیه بهقدری اتفاقات دیوانهور افتاد که کسی حتی متوجه نشده یک کارشناس ارشد امور بینالملل خواستار حملهٔ هستهای به اروپا شد.»
یکی از طرفداران این نظریه دمیتری ترنین است که زمانی رئيس بنیاد آمریکایی کارنگی در روسیه و پژوهشگری روشنفکر بود اما از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین به طرفدار سرسخت کرملین تبدیل شده. او در مقالهٔ خود صراحتاً مینویسد: زمان ترساندن با سلاح اتمی گذشته و اکنون باید برای بهکارگیری این تسلیحات البته با در نظر گرفتن تمام پیامدها و سناریوهای مرتبط با آن آماده شویم.
فیودور لوکیانوف مدیر باشگاه والدای و سردبیر مجلهٔ «روسیه در سیاست جهانی» بدون اینکه با طرفداران جنگ هستهای صراحتاً موافقت یا مخالفت کند نوشته «با برهم زدن تعادل در امور بینالملل و تضعیف نهادهای بینالمللی، تابو به کارگیری سلاحهای هستهای از میان رفته و باید برای هر سناریویی آماده باشیم.»
ایوان تیموفیف کارشناس امور بینالملل در مقالهٔ خود معتقد است استفاده از سلاحهای هستهای ممکن است مطابق سناریویی که کاراگانوف و طرفدارانش مطرح کردهاند پیش نرود و بعید نیست با برداشتن گام اول در این مسیر خود روسیه از بین برود.
او در عین حال یادآوری کرده که در آستانهٔ آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین اکثر صاحبنظران احتمال آن را رد میکردند چراکه پیامدهای مخرب این جنگ از جمله برای روسیه کاملاً قابل پیشبینی بود اما در عین حال حکومت روسیه این راه را برگزیده؛ با همین منطق به نوشتهٔ او، سناریوی آخرالزمانی به کارگیری سلاحهای هستهای که بحث آن در رسانههای روسی اینقدر داغ شده و توسط دستگاه تبلیغاتی به عنوان مسیر مطلوب تعریف میشود را نمیتوان منتفی دانست.
آلکسی فرولوف دیگر کارشناس برجسته با برشمردن تمام ایرادهای طرح کاراگانوف آن را از لحاظ فنی و سیاسی بیارزش نشان میدهد و امیدوار است کسانی که دکمهٔ هستهای در دسترسشان است به این نکات واقف باشند.
آلکسی آرباتوف صاحبنظر برجسته در زمینهٔ کنترل تسلیحات نیز معتقد است مقالهٔ جنجالبرانگیز کاراگانوف هرچند به عقیدهٔ وی «غیرحرفهای و مملو از اشتباهات فنی و از لحاظ سیاسی پوچ» است، اما ممکن است بیانگر نظر بخشی از نمایندگان حکومت روسیه باشد و به عنوان سناریویی واقعی مورد بررسی قرار گیرد.
این کارشناس در همکاری با کنستانتین بوگدانوف و دمیتری ستفانویچ دیگر صاحبنظران مطرح در این زمینه با انتقاد شدید از اینکه بهکارگیری سلاحهای هستهای به عنوان سناریوی لازمالاجرا ارائه شده، برآنند که «رولت روسی هستهای» بدترین مبنای سیاست کشور است.
یک نظرسنجی جدید نشان میدهد ۱۱ درصد شهروندان روس، استفاده از تسلیحات هستهای برای پیروزی در جنگ علیه اوکراین را اجتنابناپذیر میدانند و ۵ درصد میگویند تنها در صورت احتمال شکست مطلق برداشتن این گام ضروریست؛ همزمان ۷۴ درصد میگویند تحت هیچ شرایطی استفاده از بمب اتم مجاز نیست.