یک ماه از شورش یوگنی پریگوژین و نیروهای واگنر گذشت اما سؤالات متعددی همچنان پابرجاست. آیندهٔ نیروهای «واگنر» چیست و قرار است چه کاری در بلاروس انجام دهند. در میان سایر مخالفان مقامات ارشد نظامی روس تنها ایگور استرلکوف-گیرکین روانهٔ زندان شد. در عین حال به اعتقاد برخی کارشناسان روس، شورش پریگوژین مهمترین تحول داخلی در دورهٔ پوتین بوده و برای همیشه این رژیم تغییر کرده است.
بازداشت «آغازگر جنگ روسیه در اوکراین»
دادگاهی در مسکو ایگور گیرکین را که بیشتر با نام مستعار ایگور استرلکوف مشهور است، به دلیل «فراخوان به فعالیت افراطگرایانه در اینترنت» متهم کرده و دستکم به مدت دو ماه در بازداشتگاه میماند.
نام استرلکوف-گیرکین سطلنتطلب، شرکتکنندهٔ جنگهای یوگسلاوی و چچن و مأمور سابق سازمان امنیت روسیه، زمانی بر سر زبانها افتاد که به اذعان خودش در سال ۲۰۱۴ در رأس گروهی از سربازان روس با تصرف ساختمان اداری در شهر سلاویانسک در استان دونتسک «ماشهٔ جنگ در اوکراین را کشید»؛ جنگی که کرملین همواره آن را «جنگ داخلی اوکراین» مینامید.
او در سمت وزیر دفاع جمهوری خودخواندهٔ دونتسک مسئول هماهنگی انتقال سامانهٔ بوک از روسیه به شرق اوکراین بود (همزمان هیئت بازرسان بینالمللی معتقدند دستور واگذاری این سامانه به شبهنظامیان توسط ولادیمیر پوتین صادر شد). با استفاده از این سامانه هواپیمای مسافربری اماچ ۱۷ با ۲۹۸ سرنشین سرنگون شد و گیرکین در دادگاه لاهه متهم و به حبس ابد محکوم شد.
از چند سال پیش استرلکوف از چشم کرملین افتاد؛ نخست بهدلیل جدالش با ولادیسلاو سورکوف، مسئول پیشین بخش سیاسی دفتر ریاستجمهوری روسیه که از دید استرلکوف-گیرکین با تشویق توافقهای مینسک با کییف «به وعدهها به مردم دونباس پشت کرد»، و دوم پس از آغاز تهاجم گستردهٔ نظامی علیه اوکراین بهدلیل انتقادهای فراوان وی از رهبران سیاسی و نظامی روسیه.
حدود یک سال پس از آغاز جنگ تمامعیار روسیه علیه اوکراین، گیرکین «باشگاه میهندوستان ناراضی» را تأسیس کرد و کوشید آن را به حزب سیاسی تبدیل کند؛ مهمترین شعار این گروه «نابودی اوکراین و جایگزین کردن کسانی که توان این کار را ندارد» بود.
در هفتهٔ گذشته او طی پیامی پوتین را مسئول «حقارت ارتش روسیه» معرفی و اعلام کرد «۲۳ سال است که روسیه توسط فردی حقیر، ترسو و بیاستعداد اداره میشود و کشور طاقت شش سال دیگر حکومت او را ندارد». از سوی دیگر، استرلکوف بهشدت شورش واگنر را محکوم کرد و نظامیان روس را فراخواند تا در مقابل نیروهای واگنر بایستند.
منابع نزدیک به کرملین به رسانهها گفتند بازداشت استرلکوف-گیرکین توسط مقامات ارشد نظامی «برای تصفیه فضای کشور» بهدنبال شورش یوگنی پریگوژین و نیروهای واگنر سازماندهی شده است. بسیاری معتقدند با این بازداشت به طرفداران جنگ که در عین حال از منتقدان وزیر دفاع روسیه هستند هشدار داده شده که تحمل وی به سر رسیده است.
لقب «زندانی سیاسی» که آلکسی ناوالنی از معروفترین مخالفان حکومت روسیه به استرلکوف-گیرکین داد، موجی از اعتراضها را در پی داشته است. البته پیام ناوالنی روشن است: استرلکوف باید به دلیل دست داشتن در جنایات جنگی روانهٔ زندان میشد، نه به دلیل انتقاد از پوتین:
گزارشها حاکی است در پی شورش نیروهای واگنر، تعداد زیادی از مقامات نظامی و سیاسی در روسیه بازداشت ویا از سمت خود کنار گذاشته شدهاند. این در حالی است که نه یوگنی پریگوژین (بهرغم اینکه پوتین علناً او را خائن نامیده بود) و نه سایر نیروهای شورشی تحت تعقیب نیستند.
از دید تحلیلگران، بازداشت عدهٔ قابلتوجه مسئولین سیاسی و فرماندهان نظامی «نشانگر افزایش بیسابقهٔ قدرت سران نظامی روسیه و همچنین بازگشت محافل سیاسی به وضعیت پیش از جنگ است؛ زمانی که گروههای مختلف بانفوذ برای جلب توجه و امتیازگیری از پوتین در رقابت بودند».
بهعقیدهٔ تاتیانا ستانوایا تحلیلگر سیاسی سرشناس، هرچند بازداشتهای گسترده به نفع سرگئی شایگو وزیر دفاع و والری گراسیموف رئيس ستادکل نیروهای مسلح روسیه است اما همزمان خود آنها را نیز در معرض تهدید قرار میدهد چراکه فرماندهان ارشد نظامی که از عملکرد مقامات بالادست ناخوشنودند چالشی جدی برای پوتین هستند و «بعید نیست نخست تمام مخالفان شایگو و گراسیموف بازداشت شوند و سپس خود آنها – البته بدون مجازات و تعقیب – به جایگاهی دیگر منتقل خواهند شد».
قوانین سربازگیری و ارتشهای خصوصی جدید «با هدف آمادگی برای جنگ بزرگ»
یک روز پیش از تعطیلات تابستانی، پارلمان روسیه مجموعهای از قوانینی را تصویب کرد تا بهگفتهٔ آلکساندر کارتاپولوف، رئیس کمیتهٔ امور دفاعی دوما، «روسیه برای جنگ بزرگ آماده باشد».
به عقیدهٔ اکثر تحلیلگران، عجلهٔ قانونگذاران برای تصویب این قوانین برای آن است که در ماه سپتامبر که کرملین میخواهد از آغاز رقابتهای ریاستجمهوری و نامزدی ولادیمیر پوتین خبر دهد، شوک جدید به جامعهٔ روس وارد نشود.
مهمترین تغییر قانونی که از ابتدای سال آتی میلادی به اجرا درمیآید، خدمت اجباری برای تمام جوانان بین ۱۸ تا ۳۰ ساله است؛ در سالهای پیشین حتی در دورهٔ اتحاد شوروی سن سربازگیری تا ۲۷ سال بود. سایر اصلاحات که فوراً اجرایی میشود، عبارتاند از تشدید مجازات کسانیکه سعی میکنند از خدمت وظیفه سرباز بزنند، ازجمله ممنوعیت فوری خروج از کشور برای کسانیکه به خدمت فراخوانده شدهاند.
همزمان قانونی تصویب شد که به فرمانداران با هماهنگی با رئیسجمهور روسیه اجازه میدهد ارتش ویژه تأسیس کنند. این ارتشها که توسط روسگواردیا (گارد ملی) مسلح میشوند، میتوانند با سلاح گرم علیه کسانی که «مشغول حمله به تأسیسات کلیدی هستند» اقدام کنند. شهردار مسکو از اختیارات ویژه برخوردار است و میتواند مستقیم با روسگواردیا قرارداد ببندد.
وظیفهٔ این ارتشهای محلی ازجمله «تأمین امنیت داخلی» خواهد بود: «عملاً کرملین به روسگواردیا و ژنرال زولوتوف که از طرفداران سرسخت پوتین است، اجازه داده که به بهانهٔ مبارزه با شورش، نیروهای بیشتری برای سرکوب داخلی در اختیار داشته باشد.».
رسانههای روس با سرتیتر «دوما بوی جنگ بزرگ را احساس میکند»
تهدید لهستان از سوی روسیه
در روزهای اخیر در رسانههای روس احتمال اشغال غرب اوکراین و حمله به بلاروس از سوی لهستان بهطور جدی مورد توجه قرار گرفته است. ولادیمیر پوتین مدعی شد بخشی از خاک لهستان «هدیهٔ استالین بود» و ورشو را تهدید کرد که حمله به خاک بلاروس به معنای حمله به روسیه است و پاسخ آن با سلاح هستهای داده میشود.
لهستان از مهمترین حامیان اوکراین در جنگ علیه روسیه است و هیچگاه بلاروس را تهدید نکرده. در عین حال نیروهای لهستانی در مناطق مرزی با بلاروس مستقرند چراکه در نزدیکی مرز لهستان، ارتش بلاروس با همراهی نیروهای واگنر مشغول رزمایشاند و بهگفتهٔ آلکساندر لوکاشنکو، «واگنریها مایلاند به ورشو و ژشوف سر بزنند» (اما او گویا آنها را از این اقدام بازداشته است).
همزمان مقالهای در پایگاه تحلیلی پژوهشکدهٔ «شورای امور بینالملل روسیه»، که بهدستور رئیسجمهور روسیه تأسیس شده و زیر نظر وزارت خارجهٔ روسیه فعالیت میکند، ادعا کرد نه لهستان و نه کشورهای بالتیک دارای حاکمیت ملی و تمامیت ارضی نیستند بلکه «در نتیجهٔ معاملهٔ ژئوپلیتیک بین آمریکا و اتحاد شوروی به وجود آمدهاند». مؤلف این مقاله در ادامه نسبت به جنگ روسیه با این کشورها هشدار میدهد با این استدلال که «اتلاف وقت است و از این طریق نمیتوان آمریکا را به چالش کشید؛ آمریکا لهستان را رها خواهد کرد».
جنگ لفظی روسیه و بلاروس علیه لهستان به طور چشمگیر افزایش یافته است.